پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

دیروز, 8 صبح, همین که وارد کلاس شدم, خانم ش.: خانمِ شباهنگ می‌تونی ریاضی درس بدی؟

من: کجا؟ چی؟ کی؟ من؟

خانم ش.: یه مدرسه‌ای هست, خواهرم اونجاست, معلم ریاضی ندارن, ریاضی پیش‌دانشگاهی


این دانشگاه و مدرسه‌ی جدید مدارک فارغ‌التحصیلی‌مو میخوان که خب حقم دارن

منم از صبح در به در یه امضا از رئیس دانشکده سابقم!

الان مدارکم روی میزشه

فقط نیست که امضا کنه

ینی هست ولی در دسترس نیست

یه هیئت از اون ور آب اومده برای بازدید, ایشونم درگیر اوناست :)))

اخیراً این دانشکده برا من حکم منطقه جنگی مین گذاری شده رو پیدا کرده!

ینی برای رسیدن از نقطه A به B هزار بار مسیرمو می‌پیچونم و مسیرمو کج و راست می‌کنم

که یه موقع با فلانی و بهمانی چشم تو چشم نشم!

۹۴/۰۷/۱۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

معصومه هم‌کلاسی ارشد

نظرات (۳)

۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۲ شن های ساحل
:)))))....یا خدا می خوای به پیش دانشگاهی ها درس بدی!!خدا قوت..سپر دفاعی ببند به خودت...موفق باشی...انشالله مدرکتم زودتر درست بشه
پاسخ:
:)))
۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۸:۱۲ شیمیست خط خطی
آخی داری معلم میشی؟ :) خیلی تجربه جالبیه :) برات آرزوی موفقیت می کنم.
پاسخ:
شاید...
هنوز معلوم نیست
چرا همه هر چی به آخرای دانشگاه نزدیک تر میشن تعداد آدمایی که نمی خوان باهاشون چشم تو چشم بشن بیشتر میشه؟ :)))

اوه اوه می خوای بری پیش دانشگاهی درس بدی؟ خیلی استرس داره که!
پاسخ:
:)))) آره