318- پسیخولوژی
داشتیم روند تکاملی واژهگزینی برای ترجمه رو بررسی میکردیم؛ استادمون "روانشناسی" رو مثال زد
که چند سال پیش به جای روانشناسی میگفتیم علم شناخت روح و روان و
قبلشم اسمش پسیکولوژی بود!
سایکولوژی نه هااااااااا! پسیکولوژی!!!
یادمه خیلی خیلی خیلی وقت پیش (شاید ده سال پیش) یه کتابی میخوندم که خیلی خیلی قدیمی بود و از اصطلاح پسیخولوژی استفاده کرده بود؛ همون سایکولوژی یا علم روح و روان, و به عبارتی روانشناسی خودمون!
حالا چون یه P اولش نوشته میشه, با اینکه خونده نمیشه, پسیخولوژی ترجمهاش میکنن!!!
اون موقع به این پسیخولوژیه کلی خندیده بودم! سر کلاسم باز یادش افتادم :)))) ینی اگه اسید در دسترسم بود قرقره میکردم!
بازی با کلماتو اینور اون ور کردنشونو اینا بضی وختا مختو ب بازی میگیره مخت میخاره نمیدونی چیکار کنی:)))