197- کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودم :))) به کسی که دعاش زود مستجاب بشه چی میگن؟ :دی
فیس بوکم معمولاً دیاکتیوه, اکتیوم اگه باشه, نه پیجی لایک میکنم و میخونم, نه پستی میذارم, نه عکسی نه هیچی؛ اگرم بذارم, یکی دو تا از پستای وبلاگمو میذارم؛ اینو گفتم که همانا به نقش این شبکه اجتماعی در زندگی من پی ببرید.
پریشب دیدم یکی از هممدرسهایام برای دور همی و قرار و مدار دوستانه پیام گذاشته و پیامشو که جواب دادم دیدم یه message دیگه تو قسمت other دارم, این ینی نگارندهی پیام ناآشناست و جزو فرندام نیست (جونم بالا اومد بابا, چرا این پست این همه کلمه انگلیسی داره آخه)
نگارندهی مسیج, همان بانوی 50 ساله بودن که ضمن سلام و عرض ادب و احترام خاطر نشان کرده بودن که برای پسرشون دنبال امر خیر هستن و چگونه میتوانند با ما یا خانواده محترممان صحبت کرده تا اطلاعات بیشتری مبادله کنیم؟
صرف نظر از اینکه این خانومو نمیشناختم و یه فرند بیشتر نداشت و با تحلیل و بررسی همون فرندش که همانا یه دانشجوی دختر تهرانی بود و احتمالاً از آشنایان یکی از دوستان و به عبارتی هماتاقی سال اولم که هماکنون ساکن کشور مذکور است و صرف نظر از فان بودن باطن قضیه و جواب ردی که دادم, داشتم فکر میکردم چه قدر دوره زمونه عوض شده! به قول مهران مدیری, قبل از ورود اینترنت به کشور, دخترها و پسرها برای رسیدن به هم خیلی سختی میکشیدن, ینی شما باید دخترو تو محل میدیدی میپسندیدی بعد از برادرش کتک میخوردی بعد به مامانت میگفتی که به مامانش بگه بعد مامانت و مامانش و دختره میرفتن استخری گرمابه ای پارکی دور همی جایی, بعد باید به آقاجونت میگفتی که به آقاجونش بگه, بعد تاااااااازه مراسم خواستگاری و بله برون و اینا! الان این قضیه سرعت گرفته, در حال حاضر شما ادد میکنی اکسپت میکنه, لایک میکنی اسمایل میذاره, بعد اسم پسرشونم میذارن طوفان :دی
پ.ن1: فکر کن چند سال دیگه با مادرشوهرت دعوات بشه, بعد بگی خودت اددم کردی دیگه, میخواستی ریکوئست ندی... والا!
پ.ن2: حاجتی چیزی داشتین حتماً به شیخ بگین, همونطور که میبینید سریع مستجاب میشه :دی