۱۹۴۲- روز اول کاری
قرار بر این بود که فرهنگستان یه تعداد از دانشجوهاشو استخدام کنه. حدوداً هفتاد هشتاد نفر بودیم که از سال نودوچهار اونجا ارشدمونو خوندیم و منتظر بودیم ببینیم کدوممونو نگهمیدارن برای خودشون. بالاخره بعد از هشت سال! شنبه به دو نفرمون زنگ زدن و دعوت به همکاری کردن و گفتن دوشنبه با عکس و کپی شناسنامه و شیرینی بیایید. یه نفرم از خرداد استخدام کرده بودن. دقیقاً کی زنگ زدن؟ همون روز که هزینۀ مصاحبههای آموزشوپرورش رو واریز کردم و مدارکمو تحویل دادم و به استادم گفتم میخوام از این هفته بیام بشینم سر کلاس بچههای ارشد و دکتراهای جدیدالورود. استادم هم بهشدت از پیشنهادم استقبال کرد و گفت آره بیا بشین سر کلاسا. ولی حالا میبینم کلاساش با ساعت کاریم تداخل داره و نمیرسم. حتی نمیرسم جلسۀ اول بهعنوان دبیر انجمن زبانشناسی برم برای جدیدالورودها صحبت کنم. حالا اگه این استخدامی آموزشوپرورشو قبول شم و نرم (که نمیرم و نمیتونم برم) باید بابتش جریمه بدم. ایشالا که جریمهش سنگین نباشه. و امیدوارم به این زودی نخوان قبولیا رو بفرستن سر کلاسا. اگه یه سال برای قبولیا تو دانشگاه فرهنگیان کارآموزی بذارن تو کارآموزیش شرکت میکنم بعد انصراف میدم. البته اگه قبول شم. یکی از برنامههام اینه هیئتعلمی اون دانشگاه بشم و این مدرک کارآموزی رو برای اونجا میخوام. یکی از برنامههامم این بود که اگه قبول شدم درخواست بدم برم دبیرستان فرهنگ.
توضیح اینکه تو فرهنگستان قراره دقیقاً چی کار کنم یه کم تخصصی و پیچیدهست. فعلاً در حد همون ترجمه و معادلگذاری برای اصطلاحات انگلیسی تصوّر کنید تا یهمرور زمان با اصطلاحشناسی و واژهگزینی بیشتر آشناتون کنم. خوبی فرهنگستان اینه که آزمون و مصاحبه و گزینش نداره و خودشون نسبت به افراد شناخت کافی دارن و خودشون از میان خوبان برمیگزینن. که برگزیدن. به نماز و روزهٔ آدمم کاری ندارن. درستشم همینه بهنظرم. تأهل و تعداد فرزندان و چیزای دیگه هم امتیاز محسوب نمیشه براشون. اینجا همین که سواد و تخصص داشته باشی کافیه. حقوقشم برخلاف چیزی که فکر میکردم و کارمندان سابقش به عرضم رسونده بودن بیشتر از حقوق معلمیه. حالا یا خودشون واقعاً انقدر کم میگرفتن یا الکی میگفتن که من منصرف شم و جاشونو تنگ نکنم.
کپی مدارکمو نداشتم. رفتم اتاق تکثیر (اتاق تکثیر یادتونه؟) کپی بگیرم. در کمال تعجب دیدم کپی و پرینت تو فرهنگستان ۲۵۰ تومنه. همهٔ مدارکمو سه سری کپی کردم شد دوهزار تومن. اون وقت سه روز پیش که رفته بودم نادری (یه جایی تو بلوار کشاورز) برای استخدام آموزشوپروش یه سری از شناسنامهم کپی بگیرم هر صفحه رو چهارهزار تومن حساب کرد. تازه اندارۀ شناسنامه یه آچهار کامل هم نبود و نصفش بود و برای همون نصفه چهار تومن گرفت.
سلاااام سلاااام
خداقوت
عزیزم خیلی خیلی مبارکه.
ان شاالله به سلامتی و دلخوشی، مسیر دوست داشتنی جدیدت رو به سوی موفقیت طی کنی.
🌿❤️😘