پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۸۲۵- حسینیِ دَهُم

جمعه, ۱۳ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۰۷ ب.ظ

زمان مدرسه، یکی از القابم ۱۱۸ بود. چون شمارهٔ خونه و موبایل همهٔ بچه‌ها و معلما رو داشتم و هر کی شمارهٔ هر کیو لازم داشت میومد سراغ من و منم با کسب اجازه در اختیار متقضیان قرار می‌دادم. الانم تنها دبیر انجمنی هستم که شمارهٔ همهٔ دبیرهای انجمن‌های دانشگاه و دبیران زبان‌شناسی سایر دانشگاه‌ها رو داره. ینی من از رو زمینم شماره پیدا کنم برمی‌دارم ذخیره‌ش می‌کنم، تحت عنوان «شماره‌ای که رو زمین افتاده بود»، که شاید یه روزی به کارم اومد. قبلاً شمارهٔ پیک‌ها و مزاحم‌ها و هر کی زنگ می‌گفت ببخشید اشتباه شده رو هم ذخیره می‌کردم که داشته باشم شاید یه روزی به کارم اومد. بعدها برای اینکه تو پیشنهادهای اینستام نیاردشون پاکشون کردم ولی هنوز ۸۱۸تا مخاطب (تعداد شماره‌ها بیشتره چون بعضیا چندتا شماره دارن) دارم که اینا اونایی هستن که باهم تعامل جدی‌تر و قوی‌تری داشتیم، داریم، یا ممکنه داشته باشیم.

یه ساعت پیش یه شمارهٔ ناشناس پیامک زده بود که سلام خانم فلانی، حسینی هستم از اعضای هیئت‌تحریریهٔ فلان و این ایمیلمه و در رابطه با فلان چیز چی کار کنم؟ از آدرس ایمیل و نام کاربری شبکه‌های اجتماعیش نفهمیدم کدوم حسینیه. از اونجایی که معلوم بود منو کامل می‌شناسه گفتم لابد منم می‌شناسمش و یکی از حسینی‌هاییه که حواسش نبوده شمارهٔ جدیدشو بهم بده. تو بخش جست‌وجوی مخاطبای گوشیم نوشتم حسینی. هشت‌تا حسینی داشتم که با احتساب دختر شهید بهشتی که فامیلیشون حسینی بهشتیه می‌شدن ۹تا. ولی به هیچ کدومشون نمیومد از اعضای هیئت‌تحریریهٔ فلان و با توجه به عدد انتهای ایمیل متولد ۶۴ باشن. روم هم نمی‌شد بپرسم اسم کوچیکشو. حتی از لحن پیامش هم نمی‌تونستم با قطعیت بگم خانومه یا آقا. و اگه فکر کردید با بررسی شماره‌های قبل نشریه ممکنه به نتیجه برسم سخت در اشتباهید چون بررسی کردم و اسمش به‌عنوان هیئت‌تحریریه تو شماره‌های اخیر نبود و تو شماره‌های قدیمی هم چندتا حسینی بود که نمیشه با قطعیت گفت ایشون یکی از هموناست. 

فعلاً حسینیِ دَهُم داخل پرانتز نمی‌دونم کدوم حسینی ذخیره‌ش کردم.

۰۱/۰۸/۱۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

رئیس اعظم