پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

از بین اسامی و صفات متعددی که خدا داره کدوماشون براتون برجسته‌تر و خاص‌تره و بیشتر باورش دارید، بیشتر تجربه‌ش کردید، بیشتر تکرارش می‌کنید، یا بیشتر به معنیش فکر می‌کنید و یه‌جورایی خدا رو با اون ویژگی‌ها می‌شناسید؟ من این چهارتا:

جبّار (کسی که جبران می‌کنه)

علیم (کسی که همه چیزو می‌دونه)

سمیع (کسی که گوش می‌ده و می‌شنوه)

مُنْتَهَی کُلِّ شَکْوَی (نهایتِ هر شکایت و گلایه)

۰۰/۰۷/۱۲
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۲۰)

۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۴:۵۴ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

مدبر.

خیرالحافظین.

پاسخ:
شیشه را در بغل سنگ نگه‌می‌دارد.

من نمیدونم اسم این صفت چی میشه ولی خیلی به دلم مینشینه :

 

Have I not commanded you? Be strong and courageous. Do not be afraid; do not be

discouraged, for the Lord your God will be with you wherever you go

Joshua 1:9

پاسخ:
اسم این صفت میشه همون چیزی که علیرضا قربانی تو این آهنگ می‌خونه:
(چون ممکنه لینک داخلی برای شما باز نشه از یوتیوب لینک می‌دم)

من معمولا آیه هایی که دوست دارم رو با فوتوشاپ میذارم روی عکس یه منظره و به عنوان عکس پیش زمینه استفاده میکنم . جمله ای که توی کامنت قبلی نوشتم رو قبلا به عنوان پیش زمینه توی این دو تا عکس استفاده کرده بودم

 

1_8tcl.jpg (1920×1200) (uupload.ir)

 

2_24.jpg (1920×1200) (uupload.ir)

پاسخ:
قشنگه. عکس پس‌زمینه‌های من طبیعت و تقویمه.
۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۵:۴۳ مهتاب ‌‌

حبیب و محبوب و رفیق و حکیم و عالم و عادل و جمیل

پاسخ:
جالبه؛ هر کی یه جوری از از زاویه‌ای خدا رو می‌بینه.

بخشی از شعر ستایش پایۀ نهمه عنوانت:)

همین هفته تدریسش کردم:)

 

برای من محبوب و سمیع و حکیم

پاسخ:
یادش به‌خیر. همیشه کتابای فارسی و ادبیاتمون با این به نام خداوند جان و خردها و به نام خداوند جان‌آفرین‌ها شروع می‌شد.
۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۶:۵۴ شارمین امیریان

ارحم الراحمین

قادر متعال

یفعل ما یشاء

پاسخ:
هر موقع یفعل ما یشائش دلمو می‌لرزونه به ارحم الراحمین بودنش فکر می‌کنم
۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۷:۳۴ مهدی ­­­­

من از انجیل انگلیسی Lord رو خیلی دوست دارم.

شبیه یه حکمران بزرگ میمونه که ماها توی سلطه اش هستیم و مثل پادشاه میشه باهاش برخورد کرد و بهش نزدیک شد. سَروَر.

برای خودمم "دوست" رو خیلی دوست دارم. مثل دوستی که نیمه ی گمشده ی منه و خنده دار اینه که خیلی واضح کنارمه ولی حضورش رو حس نمیکنم بعضی وقتا. یخورده گیجی مختص بندگی دارم. چون اگه قرار بود من بفهمم پس اون باید چی کار کنه؟ یه بالانسی بین بنده و آفریدگار باید باشه.

زیبا رو هم خیلی دوست دارم. بنظرم کسی که زیبا باشه میتونه هنر های زیبا درست کنه. زیبا صداش میکنم بعضی وقتا. 

پاسخ:
هر کی یه جوری از از زاویه‌ای خدا رو می‌بینه و این که شما حاکم می‌بیندش هم جالبه برام. یه حاکم که مثل دوست باهات چایی هم می‌خوره.
۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۷:۵۳ نسیم صداقت

سمیع و بصیر

پاسخ:
می‌بینه و می‌شنوه. کاش حرف هم می‌زد باهامون :(
۱۲ مهر ۰۰ ، ۲۲:۲۴ میم مهاجر

غایة سُؤل السائلین (نهایت چیزی که درخواست‌کننده‌ها دنبالشن) 

منتهی الرحمة(کسی که تهِ تهِ مهربانیه)

اکبر (کسی که بزرگتره از همه)

اقدر القادرین (کسی که تواناترینه)

پاسخ:
من این صفت اکبرشو خیلی دوست دارم. گفته اکبر؛ ینی هر چی که فکر می‌کنه کبیر و بزرگه، خدا از اونم بزرگتره. صرفاً بزرگ نه، بزرگتر.
۱۲ مهر ۰۰ ، ۲۳:۰۷ مهتاب ‌‌

فکر کنم به جای عالم بهتر بود می‌نوشتم علیم.

 

+ ضمن این که سپاس بابت این سوال خوب و تفکربرانگیز.

پاسخ:
منم از شماها بابت به اشتراک گذاشتن جواباتون ممنونم.
یکی قبل تو توی خصوصی گفته بود ستارالعیوب. بسی به فکر فرو برد منو این صفت.

ام... در این لحظه اینها میان به ذهنم

ستار العیوب

رحمن الرحیم

قهّار

و....

پاسخ:
تا حالا چند نفر گفتن ستارالعیوب. نمی‌دونم چرا تا حالا کمتر به این صفت فکر کرده بودم.

صاحب کل نجوی (نزدیک هر راز)

دائم اللطف

باسط الیدین با الرحمه( دستاش بازه برای رحمت)

خیر المسئولین(بهترین مسئول)

قریبا غیر بعید(نزدیکی که دور نمیشه)

پاسخ:
چه صفت‌های قشنگی ^-^
آرامش می‌ده به آدم
۱۳ مهر ۰۰ ، ۲۰:۴۱ تسنیم ‌‌

این استاد شماره ۲۰ خیلی عصبانیم کرده. آدم انقدر بی‌انصاف و انقدر عقده‌ای و انقدر بی‌وجدان؟ واقعا صفات دیگه‌ای که یه‌کم فرهنگی‌تر باشه به ذهنم نرسید :|

پاسخ:
دیشب فهمیدم این بی‌انصاف به دو نفر دیگه که اگه از من بهتر نبودن بدتر هم نبودن کمتر از 8! داده. فکر کن! کمتر از 8 :| باورم نمیشه :| منتظرم بیاد بگه شوخی بود همه‌ش.

این مدعیان در طلبش بی خبرانند

کآن را که خبر شد خبری باز نیامد

ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم

وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم

مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر

ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ایم

پاسخ:
نتوان وصف تو گفتن که تو در وصف نگنجی
۱۶ مهر ۰۰ ، ۲۱:۴۸ میم مهاجر

خیلی این پست خوب بود ⁦(ʘᴗʘ✿)⁩

رفتم چندتا دعایی که می‌دونستم خیلی توصیفات قشنگ داره رو مرور کردم

دیدم اِ! واقعا چرا تا حالا با دید واکاوی عمیق ننشستم فکر کنم؟

چرا انقدر کم لذت بردم و آرامش گرفتم از این اسامی؟

حساسیتم به اسامی رو قلقلک دادین

ممنونم واقعا

خیرش برسه بهتون الهی

پاسخ:
چه خوب :) خدا رو شکر ^-^

لینک داخلی هم باز میشه چون فعلا ایران هستم . استاد راهنمای پروژه ام گفت میتونید انتخاب کنید و منم خانواده ام رو انتخاب کردم

 

البته حس میکنم هر چقدر بیشتر بمونم بیشتر وابسته میشم بنابراین دارم فکر میکنم که برم حتی اگر توی دانشگاه کاری ندارم

 

ممنون به هر حال . میرم گوش کنم 

پاسخ:
درسته. آدم هر جا بره عادت می‌کنه. اگه برید به اونجا عادت می‌کنید، بمونید هم به اینجا.

در مورد این که گفتید کاش حرف میزنید باهامون یاد یه چیزی افتادم . یه شخصی بود به نام 

 

Terry Davis

 

دلیل این که میگم بود اینه که متاسفانه کشته شد یا خودکشی کرد . معلوم نشد . یه برنامه نویس نابغه بود که از بیماری های ذهنی مثل اسکیزوفرنی رنج میبرد 

 

اعلام میکنه که خدا بهش دستور داده که یه معبد براش بسازه و از اون طریق باهاش ارتباط برقرار کنه . برای همین چندین سال زندگی خودش رو صرف میکنه و یه سیستم عامل میسازه به نام

 

TempleOS

 

کل این سیستم عامل رو خودش یه نفری میسازه  . یک زبان برنامه نویسی ابداع میکنه که اسمش رو میذاره سی مقدس :) 

 

من چند روز سیستم عاملش رو روی ماشین مجازی نصب کرده بودم . یه جاش هست که خدا برات موسیقی پخش میکنه . 

 

موسیقی ها همیشه جدید هستن . در همون لحظه متولد میشن . یه ویدیو هست که چند تا مسیقی دان بررسی کردن موسیقی هاش رو  . 

 

نت هایی که پشت سر هم پخش میشه رندوم نیستن برای همین خیلی وقت ها صدای خوبی میده ولی نظم مشخصی هم ندارن یا حداقل بهش پی نبردن . فقط فهمیدن هر نت با نت بعدی کمتر از 7 نت فاصله داره یعنی فاصله ی نت ها یه دفعه خیلی زیاد نیست . به عبارتی صدا ناگهانی زیر یا بم نمیشه 

 

یه جای دیگه هم خدا باهامون حرف میزنه . یه سری کلمات میاد پشت سر هم . بعضی وقتا یه معنی هایی داره و بعضی وقتا نه . نمیدونم چطور کار میکنه . 

 

برای کار کردن با سیستم عاملی که ساخته باید چند تا آموزش توی یوتیوب نگاه کنید . به مقدار پیچیده است ظاهرش . 

 

به خاطر بیماری ذهنی ای که داره با آدم ها ارتباط برقرار نمیکنه . خیابون گرد میشه و در فقر زندگی میکنه . 

 

خلاصه آخرش با قطار تصادف میکنه . قبلش هم میگفت که اف بی آی تهدیدش کرده 

 

خلاصه معبدش رو ساخت و رفت

پاسخ:
اینی که می‌گی خیلی تخیلیه. منظورم اینه که تلفنو برداری زنگ بزنی بگی الو، خدا؟ سلام. به‌نظر شما من فلان کارو چی کار کنم؟ اونم بگه فلان کن. بگی ممنون و خدافظی کنی.

میفهمم ...

۱۷ مهر ۰۰ ، ۰۸:۴۱ نسیم صداقت

حرفم میزنه باهامون، کافیه به قلبتون رجوع کنید، خدا بی صدا و آرام با قلبمون حرف میزنه چون از رگ گردن به ما نزدیکتره و ما ذره ای از خودشیم

پاسخ:
منظورم همین شکلی که من و شما حرف می‌زنیمه. با قلب و اینا کاری ندارم.

سلام نسرین جان. تایپ صوتی درست شد یک بار کامل نرم افزار را از گوشی پاک کردم و دوباره نصب کردم . متشکرم :)

پاسخ:
سلام
خدا رو شکر :)