شاید باورتون نشه, چند روزه هر کدوممون به یه سمت نماز میخونیم و نمیدونیم قبله کدوم وره
نرمافزارای گوشیمونم هر کدوم یه جایی رو نشون میده
خوابگاهم مسئول و نگهبان درست و درمونی نداره ازش بپرسیم
هستاااااااااااااا, اتفاقاً روز اولم قبله رو توضیح داد, ولی هر کدوم یه جور برداشت کردیم
در راستای این خوابگاه و اون خوابگاه, چند دقیقه پیش متوجه چندین تفاوت دیگه هم شدم
اونجا هر واحد یه خط تلفن داشت اینجا نداره
اونجا پرینتر و اسکنر و ... داشتیم اینجا اصن سایت نداره!
اونجا سوپری و بوفه داشت اینجا نداره
همچنین دستگاه خودپرداز و تاب و سرسره!!!
دوره کارشناسی, شاید 10 بار هم از مترو و بیآرتی استفاده نکردم
ینی مسیر دانشگاه و خوابگاه 5 دقیقه پیاده بود, ترمینال و راهآهن و فرودگاهم که آژانس میگرفتم
خونهی فک و فامیلم به ندرت میرفتم و اهل پارک و سینما و خرید و یه سر بریم بیرون بگردیم هم نبودم
ولی این روزا یا کارت مترو شارژ میکنم یا درگیر پولای خرد رانندههای تاکسی ام!
مترو هم روحیه خاص خودشو میخواد
ولیعصر جزو جاهای پر تجمع شهره و
دیدن آدما, یا بهتره بگم دیدن اون همه آدم و انرژیها مثبت و اغلب منفیشون برام خوشایند نیست
بگذریم...
به قول یکی از دوستان, فاز این دخترا که موهای بلندشون رو رنگ می کنن بعد می بافن و
موی بافته همین جوری از زیر شال یه وجبی شون آویزونه روی مانتوشون چیه؟
و کماکان از دخترایی که سیگار میکشن متنفرم!
بعداً نوشت: در حین تایپ این پست از طریق یه منبع موثق مطلع شدیم من نمازامو درست خوندم,
ولی این هممدرسهای و همدانشگاهی سابقمون همه رو باس دوباره بخونه :دی
خب حقشه, میخواست به من اقتدا کنه!
والا