پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

332- جرثقیل روم نیافته صلوااااااااااااات

چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ

مسیر مترو تا دانشگاه, یه پروژه ساخت و ساز دارن (نمی‌دونم چی دارن می‌سازن ولی پروژه‌اش عظیمه)

دوشنبه داشتم می‌رفتم برای طلب و کسب علم و دانش که دیدم سایه یه جرثقیل از کنارم رد شد

سرمو بلند کردم دیدم یه سنگ چند تنی رو سرمه :دی (جای همه‌تون خالی)

سریع دوربینمو درآوردم و از صحنه مورد نظر عکس گرفتم که بعداً که الان باشه نشونتون بدم



همون روز - من و ناهارم و امکانات :دی



لواشکم که جزء لاینفک زندگی منه (خونگیه, تحت نظارت خودم)

همون شب - من و دسر و نشاسته‌هایی که هنوز در موردشون صوبت نکردم

به انضمام هندزفری مرحومم



خیر سرم بعد از شام داشتم میوه می‌خوردم...

اصن این مورد بدون شرحه :دی

فقط اگه گاز مورد نظرو یه نمه اون ور تر اعمال می‌کردم کرمه به فنای فی‌الله نائل می‌شد



یه مورد مهم دیگه اینکه, این مسیر مترو تا دانشگاه (همون مسیری که دیواراش مثل کتابه) 20دیقه پیاده داره

چون اتوبانه, اگه بخوای پیاده نری, باید سوار ون بشی ولی چون دیر پر میشه, یه ساعتی علاف میشی

داشتم این مسیرو پیاده طی می‌کردم که یه پرایده هی بوق بوق بوق

مگه ول کن بود

فقط چیزی که ذهنم رو به خودش درگیر کرده اینه که من چه جوری باید سوار پرایده می‌شدم؟

البته ما از اون خونواده‌هاش نیستیم که سوار پراید غریبه بشیماااااااااااا 

ولی تا چشم کار می‌کرد این نرده های سبز بود و نمیشد از روش پرید

تازه گیریم که پریدم اون ور, اختلاف ارتفاع این ور جوب و اون ور جوب یه متر بود!

می‌فهمین؟ یه متر

بعد اون وقت این چرا هی بوق می‌زد؟



نیازمندی‌ها: میشه یه نفر تهرانی بهم بگه چه جوری برم بزرگراه کردستان و برگردم؟

من فکر می‌کردم این کارگاه زبانشناسی تو خود دانشگاهه, تازه الان بعد ثبت نام به مکانش دقت کردم :(

مبدا رو دانشگاه سابقم در نظر بگیرید مقصد: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

۹۴/۰۷/۱۵
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۹)

سنگ به اون بزرگی بالای سرت بوده بعد ازش عکس گرفتی؟؟؟درود بر شما
لواشکت مرا مرد....
حالا بیچاره خواسته محض عرض ارادت یه بوقی بزنه چرا قضیه رو مهندسیش میکنی :)
پاسخ:
:)))) یه بوق
دو بوق
سه بوق
بوق ممتدش چیه آخه؟

ارادت؟
ارادت به من؟
۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۱ رگـ ـهــا
من اون راهه کتابا رو که دیدم یه دفعه داد زدم گفتم اااااا  این راه نسرینه ! :))))
پاسخ:
:)))) راه من
آره دیگه فهمیده بود ت... نه یعنی شباهنگی :)))
خواسته بود حالا عرض ارادتی ,شماره ای ,ای دی...
اصن شایدم خواسته بود اون مسیر رو کنارت بوق بزنه که احساس تنهایی نکنی
نیمه ی پر!!!!!!
لبریز حتی  :))))
پاسخ:
:)))))) استدلالت منو مرد
برو ایستگاه تاکسی های میدون آزادی بپرس ببین ماشینای کدوم خط مسیرشون از همت می گذره، بعد تقاطع کردستان پیاده شو. یا به خود راننده ها بگو کجا می خوای بری مسیر اپتیموم رو بهت میگن (خسته نباشم :دی)
پاسخ:
اتوبانه؛ هر چی نقشه رو گشتم ایستگاه پیدا نکردم
موقع برگشتم خیلی شبه :(((
من شدیدا دلم می خواد این کارگاهو بیام:( خیلی شدیدا اصلا... اه
پاسخ:
خب بیا دیگه :دی
من آدرسو بلدم قبلا دانشجوی اونجا بودم... البته نمیدونم کارگاه چه زمانی بوده و نمیدونم دادن آدرس الان به درد میخوره یا نه چندتا مسیر داره 
1 برید میدون ولیعصر تاکسی کردستان ونک رو سوار بشید و به راننده بگید میخواید زیر پل آ. اس. پ پیاده بشیم ده دقیقه ای میرسید 
2همون میدون ولیعصر اتوبوس های پیروزان رو که جلوتر از تاکسی ها می ایستند رو سوار بشید و وقتی پیچید خیابون شصت و چهار غربی پیاده بشید این مسیر بیست دقیقه راهه  3. برید میدون انقلاب و خیابون کارگر شمالی اتوبوس سید جمال الدین اسد آبادی رو سوار بشید و بازم شصت و چهار غربی پیاده بشید این مسیر پر ترافیکه و تقریبا چهل دقیقه توی راهید.... 

پاسخ:
مرسی
منم میخوام سه شنبه برم ایوان شمس تو کردستان
پاسخ:
:))) به سلامتی
الکی مثلا همزاد پنداری کردم :))))
پاسخ:
:)))
۱۷ مهر ۹۴ ، ۲۰:۴۰ شن های ساحل
سلام من آشوب ساز اومدم خخخخخخ....جواب لیلا جان از همه بهتر بود در هر صورت منم میگفتم از میدان ونک بری
پاسخ:
سلام
ممنون از همه