پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آنچه گذشت

273- شبیهِ از سمت چپ اولیه

۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ب.ظ

یکی از هم‌اتاقیام اومد (اینجا دیگه واقعاً باید بگی هم‌اتاقی)

نسیم

هوافضا

کُردِ ایلام

دوره کارشناسی تهران بوده و خونه داشته و کلی وسیله داره و الان با کمبود جا مواجهیم!!!

همین که در زد و اومد تو بهش گفتم شبیه یکی از عروسکامی :دی (عروسکای Bratz)

۹۴/۰۷/۰۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

هم‌اتاقی شماره 1

نظرات (۷)

خوشگله!
پاسخ:
:دی
خوشگلی دردسر داره
عه همشهریمه!
خوشگله هااااا.اگه شبیه اونه ک گفتی
پاسخ:
عه؟ نمیدونستم تو هم کُردی
۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۲ نگــ ❤ـار
دیگه رسما 13سالمه...
:)
پاسخ:
:)))))) تبریک میگم
۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۵ النا بانو
از تو که خوشگلتر نیست

امضا:یه مادر که دو تا پسر دم بخت داره :دی
پاسخ:
:))) استغفرالله!
۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۸ النا بانو
میگم هم اتاقی دیگه ت شبیه باربی نباشه یه وقت:))))
پاسخ:
:)))) 
منم کرد هستم :))
کرد ایلام :) سلام برسون بهش :)

*باید دختر خوبی باشه ! میشه توصیفش کنی؟ همه ی هم اتاقی هات رو :دی [آیکون یه آدم کنجکاو]
پاسخ:
:)
چشم ولی هنوز نیومدن
فقط یکیشون اومده

بعله بنده کرد هستم.حالا میدونی دگ:))
پاسخ:
:دی
از آشنایی با شما خوشحالم بانو