پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۵۷۸- از هر وری دری ۹

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۰۰ ق.ظ
یک. یکی از نامزدهای شورای شهرمون، کدش ۱۵۷۸ بود و من بهش رأی داده بودم و انتخاب شد. ۱۵۷۸امین پست اینجا رو تقدیم این بزرگوار می‌کنم. نتایج انتخابات انجمن علمی دانشکده هم اعلام شد و اونی که بهش رأی نداده بودم (چون که پیاما رو دیر چک می‌کرد و انجمن تو اولویتش نبود) با ۱۱ رأی جزو چهار نفر اول شده. منم با ۷ رأی، علی‌البدلم و با حفظ سِمت همچنان به طراحی پوستر و گاهی هم ویرایش گزارش مشغولم.

دو. من عاشق چهار و مشتقات چهارَم و یادآوری می‌کنم که دُرد به زبان ترکی میشه چهار و دُردِ دُردانه هم اشاره داره به فصل چهارم وبلاگ‌نویسیم. اگه خاطرتون باشه که احتمالاً نیست برای تولد بیست‌وچهارسالگیم هم یه پست نوشته بودم پر از چهار بود. روز تولدم هم بین چهارمین روز چهارمین ماه میلادی و چهارمین روز چهارمین ماه شمسیه. روز تولد قمریم هم چهارده ذی‌القعده‌ست که امسال مصادف شده با چهار تیر. بعد حالا با این همه ارادت و عشقی که به چهار و مشتقاتش دارم انتظار می‌رفت پای صندوق ذوق کنم از دیدن کد انتخاباتی ۴۴ و عکس‌ها بگیرم و بگیرید و نشونتون بدم و نشونم بدید. ولی نداشتم این ذوقو. من بادمجون و کدو و پیاز و کرفس دوست ندارم. حس می‌کردم تو رستورانم و گشنمه و یه همچین مِنویی جلومه.

سه. ذی‌القَعدة یا ذوالقَعدة یازدهمین ماه از ماه‌های قمری است. این ماه جزو ماه‌های حرام و ماه‌های حج است. ذوالقعده از قعود و نشستن گرفته شده و از آنجا که اعراب در این ماه از جنگ فرومی‌نشستند، به این نام نامیده‌اند.

چهار. چهاردهم هر ماه، ماه کامل میشه و بهش می‌گن ماه شب چهارده. این هفته شبی که ماه قراره کامل بشه تولد قمریمه. اون شب ماهو ببینید و یاد من بیافتید. پرنورترین ستاره هم ستارۀ شباهنگه. درخشان‌ترین ستارۀ آسمان که کمابیش از همهٔ نقاط مسکونی زمین دیده می‌شود.

پنج. یه سری گیاه که اسمشونو نمی‌دونم و عطر صداش می‌کنیم تو باغچه داریم و اینا رو می‌چینیم و می‌ریزیم تو قوری که چایو معطر کنه. این عطرا این‌جوری‌ان که اگه یکی دو روز بمونن زرد می‌شن. امروز مامان می‌گفت موقع چیدنشون نعناع هم چیدم و نعناع‌ها رو گذاشتم تو کیسه فریزر کنار اینا که بعداً جداشون کنم و بعداً یادش رفته و اینا چند روز کنار هم موندن. می‌گفت تو این چند روز عطرها زرد نشدن. گفتم سری بعد که چیدی یه سری از عطرا رو با نعناع نگه‌دار و یه سریا رو بدون نعناع. اگه زرد نشن، این کشف اتفاقیتو به جامعۀ بشریت اعلام می‌کنیم.

شش. تو کتاب شیمی دوم دبیرستانمون راجع به کشف اتفاقی یه ماده یا خاصیت یه ماده نوشته بود. یه دانشمندی که یادم نیست اسمش چی بود یه چیزی رو می‌ذاره تو کشو، کنار یه چیز دیگه و یادش می‌ره گذاشته اونجا و تعطیلات میشه و نمی‌ره دفترش سراغ اون کشو. بعد چند روز اون چیزه روی چیزای تو کشو اثر می‌ذاره. از وقتی مامان کشفشو بهم گفته یادش افتادم و از صبح دارم چیزایی که اتفاقی کشف شدن رو گوگل می‌کنم و از دوستام می‌پرسم و پیدا نمی‌کنم اون چیز چی بود و اون دانشمند کی بود. یکیشون گفت هانری بکرل بود، یکیشون گفت ماری کوری و چندتا اسم دیگه. حدس خودمم رونتگنه. ولی یه حسی میگه اینا نیستن. حالا هم پیله کردم پیدا کنم کی بود و چی بود، هم زورم میاد پاشم برم از انباری کتاب شیمیمو دربیارم. جای سختیه. کتابای نظام جدید شماها هم احتمالاً نداشته باشه این مطلبی که من دنبالشمو.

هفت. دیشب بابا داشت با دوست عربش حرف می‌زد. منم داشتم سعی می‌کردم بفهمم چی می‌گن و فقط عائله و کرونا رو متوجه شدم. فکر کنم داشت خانوادگی کرونا گرفتنمونو توضیح می‌داد. یه جمله هم گفت توش دکترا و لا قصد ازدواج داشت. فکر کنم منو می‌گفت.

هشت. چهارشنبه دوتا ارائه داشتم و این دوتا آخرین ارائه‌هام بودن. آخرین جلسۀ کلاسامونم بود. البته قراره تابستون بازم گاهی جلسه داشته باشیم، ولی ارائه نداریم دیگه. این دوتا چهارشنبۀ اخیر واقعاً سخت گذشت. پنج‌تا کلاس دوساعته داشتم پشت سر هم. حسم بعد از آخرین کلاس، «آزاد شدم خوشحالم ننه» بود. ترم بعد هم کلاسا حضوریه. تو مقطع دکتری حدوداً نُه‌تا درس باید بگذرونی. هر ترم تقریباً سه‌تا. کلاً سه ترمه و بقیه‌ش پایان‌نامه‌ست. با اینکه دلم برای تهران تنگ شده و چندتا کار ریز و درشت تو دانشگاه دارم که باید برم و انجامشون بدم ولی زورم میاد بار و بندیل ببندم برم خوابگاه. به‌لحاظ روحی ترجیح می‌دم یا یه اتاق تک‌نفره بگیرم و تنها باشم یا یه اتاق تک‌نفره بگیرم و تنها باشم :|

نُه. اپلیکیشن همراه من رو به‌روزرسانی کنید و از قسمت طرح‌های تشویقی اپ، ده گیگ اینترنت سه‌روزه هدیه بگیرید. امروزم دوشنبۀ آخر ماهه و کد ستاره صد ستاره شصت‌وچهار مربع یادتون نره. جمعه هم ماه تو آسمون کامل میشه.
۰۰/۰۳/۳۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بابا

مامان