پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آنچه گذشت

896- Breakdown voltage

۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۴ ب.ظ

به ولتاژ آستانه، ترشولد می‌گفتیم. ترشولد یه جایی بود که از اونجا به بعد اِلِمانای مدار، یه جورِ دیگه می‌شدن؛ مثلاً می‌گفتیم این دیوده، ولتاژ آستانه‌ش پنج دهمه و اگه کمتر بشه دیگه کار نمی‌کنه. یه ولتاژ شکست هم داشتیم که دیود اگه ردش می‌کرد، جریان بی‌نهایتی ازش رد می‌شد و می‌سوخت. 
من الان حالِ اون دیوده رو دارم که خاموشی پیش‌کش، رو مرز Breakdown voltage ایستاده و برای نسوختن و نشکستن تقلا می‌کنه...


صبح رفتم بلاگ اسکای و خوبی‌ش اینه که وبلاگای اسکای رمز ورود دارن و توش می‌تونی خود خود خودت باشی و برای خودت بنویسی... روی گزینه‌ی یادداشت جدید کلیک کردم و نوشتم: آنجا برای از تو نوشتن هوا کم است، دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است. منظورم از آنجا، همین جا بود... بعدش یه نیم ساعت زل زدم به کیبورد و بعدشم صفحه رو بستم و
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست؛ 
آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟

و شاعر در همین راستا می‌فرماید: خرابم مثل خرمشهر؛ ولی تو خرم‌آبادی...

۹۵/۰۳/۲۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)