پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۸۱۵- قتل یا خودکشی؟

دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۱، ۰۹:۳۶ ب.ظ

دیروز و امروزم رو اختصاص دادم به خوندنِ رسالۀ دکتریِ نگار مؤمنی با عنوانِ تحلیل زبان‌شناختی جرایم زبانی در جامعۀ فارسی‌زبان ایران که با رویکرد زبان‌شناسی حقوقی (قانونی) نوشته شده بود. یه رسالۀ ۳۵۷صفحه‌ایِ جامع و کامل بود که واقعاً لذت بردم از خوندنش. تقریباً همۀ جرایمی که با زبان انجام میشه رو پوشش داده بود. مثل تهدید، ترسوندن، اخاذی، توهین، دروغ، تقلب. متأسفانه امکان دانلود نداشت که باهاتون به اشتراک بذارم و از ایرانداک به‌صورت آنلاین (برخط!) خوندم. موقع خوندن این رساله (به پایان‌نامۀ دکتری، رساله می‌گن) یادم افتاد که قبلاً یه کتاب با همین موضوع از طاقچه گرفته بودم. اسم کتاب، «جرم‌واژه» بود، نوشتۀ جان اولسون. ولی نخونده بودم. بعد از اینکه رساله رو تموم کردم رفتم سراغ اون کتاب و دیدم ترجمۀ همین خانم نگار مؤمنی هست. هر خط از مقدمه‌شو که می‌خوندم می‌گفتم چه جالب! عجب! چه جالب! با بعضی از پرونده‌ها ذهنم می‌رفت سمت ماجراهای این روزها. یاد ماجرای فوت افراد مشهور، سیاست‌مدارها، بازیگرها و ورزشکارها می‌افتادم. حتی به قاتل بروسلی هم فکر کردم. کتاب ۲۹۷ صفحه‌ست و هنوز تمومش نکردم ولی جزو معدود کتاب‌هاییه که دارم یک‌نفس می‌خونم و الانم اومدم معرفیش کنم و برم بقیه‌شو بخونم. اگر رمان جنایی و فیلم پلیسی و کارآگاهی دوست دارید احتمالاً بدتون نیاد یه نگاهی بهش بندازید. از نسخهٔ انگلیسیش خبر ندارم ولی ترجمه‌شو از اپلیکیشن طاقچه می‌تونید بخرید. توی طاقچۀ بی‌نهایت هم هست. فهرستش اینه:



پ.ن۱: من هیچ وقت تو زندگیم نه به خودکشی فکر کردم نه اقدام کردم و نه قصدشو دارم. نه که مرفه بی‌دردی باشم که همیشه غرق در شادی و لذت باشه ها. اتفاقاً خیلی جاها کم آوردم و بریدم و فکر کردم دیگه دنیا به آخر رسیده. خیلی موقع‌ها فکر کردم که دیگه نمی‌تونم ادامه بدم. محتوای یه سری از پستام شاید فضای غم‌آلود و مأیوسی داشته باشه، ولی نویسنده هیچ وقت تحت هیچ شرایطی نخواسته به زندگیش پایان بده. تن و بدنم هم خدا رو شکر سالمه و تازه یه ماه پیش چکاپ رفتم و همه چی عالی بود.  

پ.ن۲: فکرشم نمی‌کردم پایان‌نامۀ پست قبلو شصت نفر دانلود کنن. نمی‌دونم چرا همیشه تعداد خواننده‌های اینجا رو کمتر از مقدار واقعیش تخمین می‌زنم. نه‌تنها کمتر، بلکه خیلی کمتر. چون که ساکتید. یه جوری هم ساکتید که آدم فکر می‌کنه قهرید باهاش :))

۰۱/۰۷/۱۸
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

کتاب

نظرات (۱۴)

ممنون بابت معرفی، کتاب جالبی به نظر می‌رسه و این حیطه تو علاقه‌مندی‌های منم هست فقط حیف که خیلی این روزها سرم شلوغه و می‌ره تو لیست که بعدا بخونم.(من خیلی وقت‌ها پست برام جالبه اما حرفی ندارم خوب که بزنم. آیکن پسندیدم هم نگذاشتی که لااقل اونو بزنم:))

پاسخ:
این پسندیدن قبلاً بود، ولی عمداً برداشتم. چون پسندیدن با موافق بودن متفاوته. گاهی شما چیزی که بیان کردم رو می‌پسندید ولی موافق نیستید. یا موافقید ولی نمی‌پسندید. یا ممکنه چیزی بگم که نه بپسندید نه موافق باشید. یه چیز بی‌خوده به‌نظرم.
۱۸ مهر ۰۱ ، ۲۲:۰۵ فاطمه ‌‌‌‌

موضوع جالبیه به نظر، قبلا چیزی نخونده‌م دراین‌باره. ممنون بابت معرفی :)

پاسخ:
خواهش می‌کنم.
آره هم جدیده هم جالب
۱۸ مهر ۰۱ ، ۲۲:۵۵ حامد سپهر

الان جدیدا مد شده همه‌ی آدم معروفهایی که معترضن یه همچین متنی مینویسن که من از ارتفاع میترسم چکاپ کامل هم دادم بیماری زمینه‌ای هم ندارم و توی کودکی هم سابقه‌ی عمل ندارم! تا اگه احیانا دستگیر شدن برا کشته شدنشون داستان نبافن:))

پاسخ:
من جدی استرس دارم وقتی می‌رم بیرون

جالب به نظر میرسه. ولی واقعیت اینه که ما توو خونمون به خاطر شغل همسرم انقدر درباره جرایم صحبت هست و تلفن هست و کلا گوشام پره فلذا این کتابو و رساله رو شاید یه تایم دیگه خوندم.

پاسخ:
وای چه شغلِ رواعصابی :دی
دیروز فهمیدم شوهر دوستم خلبانه، همینو به اونم گفتم البته. فکر کن همه‌ش تو آسمونه :|
به‌نظرم کتاب‌فروشی و گل‌فروشی قشنگ‌ترین شغل دنیاست.
۱۸ مهر ۰۱ ، ۲۳:۴۰ پلڪــــ شیشـہ اے

:))

سلام سلام

آقا من نمیرسم و حالش نیست نظر بگذارم. چون در مواقع لهیدگی پس از بچه داری و خانه داری میام اینجا، وبلاگ ها رو میخونم.

خیلی خفنی شما. این و میخواستم برای پست قبلی تون بگم ولی نرسیدم.

چه قدر عجیب و غریبی دختر. عاشق پیگیری های علمی و ... ات هستم.

یه روزی یه آدم گندددددده ای میشی مطمئناً. من اینجارو میخونم یاد نحوه رشد گیاه بامبو میافتم.

پاسخ:
سلام
خدا قوت، خسته نباشی
فکر نکنم. من همین معمولی بودن و معمولی موندن رو ترجیح می‌دم.
۱۹ مهر ۰۱ ، ۰۰:۴۳ آرزو ‌‌‌‌{ツ}

من نمی‌دونم چرا حال نظر نوشتن ندارم🤦‍♀️ فقط اومدم بگم هستم ولی خسته‌ام :|

به نظرم این خانم نگار مؤمنی علاقه و حال زیادی داشته. ماشالا ۳۵۷ صفحه! البته نمی‌دونم استانداردش چقدره ها.

پاسخ:
یه لیوان چای بدم خدمتتون خستگیتون دربره؟
برای پایان‌نامۀ ارشد استانداردش صد تا دویست صفحه‌ست و برای رسالۀ دکتری حدودای سیصد.

سلام. ما همگی هستیم اما خسته ایم!

پاسخ:
سلام.
خسته نباشید، خدا قوت
۱۹ مهر ۰۱ ، ۰۹:۵۷ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

دروغ پدر خانم امینی رو هم کاشکی در پ.ن اشاره‌ای می‌کردین بالاخره جز جرائم زبانی هست.

پاسخ:
اولاً عین اون جمله‌ای که ایشون گفتن رو بفرمایید. چون من نمی‌دونم در مورد صدق و کذب کدوم گزاره صحبت می‌کنید.
ثانیاً بفرمایید این جمله رو از چه طریقی (در واقع از چه منبعی) شنیده‌اید؟ بدون واسطه از خودشون (به‌صورت فیلم یا صوت) یا با واسطه (مثلاً سایت یا کانالی نوشته باشه پدرش اینو گفته یا خبرنگار یا کسی گفته باشه که پدرش اینو گفته). این دوتا سؤال منو جواب بدید تا منم جواب شما رو بدم.
۱۹ مهر ۰۱ ، ۱۱:۱۰ تسنیم ‌‌

نمی‌دونم چطور میشه که یکی به "خب که چی" فکر کنه، ولی به حالتی که زندگیش ختم شده و به تبع اون به شرایطی که منجر به ختم زندگیش میشه فکر نکرده باشه.

فعلا قتل اول که پسربچه‌ی هشت ساله بود رو خونده‌م و دلم سوخت. دلم واسه بچه‌ها سوخت.

خواننده‌های منم همیشه فکر می‌کنم همین هف هش نفرن که هر چند پست یه بار کامنت میذارن و تازه من فکر می‌کنم فقط همون پستی که کامنت میذارن رو می‌خونن و بقیه رو نمی‌خونن :)) ولی احتمالا اینطور نیست.

پاسخ:
یه پرونده هم بود راجع به اعدام یکی که اختلال مغزی داشت. یه بیمار بود که جرمی هم مرتکب نشده بود. جرمه رو انداختن گردنش و اعدامش کردن. برای اونم دلم سوخت.
۱۹ مهر ۰۱ ، ۱۳:۴۳ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

ظاهراً اولین مصاحبه با خبرنگار فارس داشته فعلا موفق نشدم متن اون رو گیر بیارم ، خودتون  هم می‌اونینجستجو کنین، در اون مصاحبه سابقه بیماری رو رد کرد و فقط گفته سابقه سرما‌خوردگی داشته.

جدیدا هم مصاحبه‌ای با بی بی سی داشته اونجا هم تکذیب کرده

لینک مصاحبه:

https://m.youtube.com/watch?v=WyAOP-F2ua0

پاسخ:
آره دیدم هر دو رو. 
همون‌قدر که احتمال داره این‌ور تهدیدش کرده باشه که فلان چیزو بگو چون مصلحت اینه همون‌قدر هم احتمال داره اون‌ور تهدیدش کرده باشه. بعیده پای وعده و پاداش وسط باشه. نظرم همون تهدیده. البته تطمیع هم بعید نیست.
۲۰ مهر ۰۱ ، ۰۰:۳۰ هلن پراسپرو

چه جالب که دو تا بخش "قتل یا خودکشی" داره‌‌‌... دو برابر مهم بوده!

ممنون برای این چیزهای به شدت خوبی که معرفی می‌کنید.

پاسخ:
آره جالب بودن. جالب‌تر از اینا، یه سری پرونده بودن که به جای متهم‌ها، بازپرس یه چیزایی نوشته بود و اینا امضا کرده بودن و طبق این اعترافات مجازات هم شده بودن در حالی که قبول نداشتن.

به شخصه قهر نیستم. دل و دماغ حرف زدن ندارم وگرنه قبلا کامنت میذاشتم.

پاسخ:
آره. دل و دماغ نمونده برامون.

سلام هستیم :)

 

پاسخ:
سلام. 
سلامت و برقرار باشی
۲۴ مهر ۰۱ ، ۱۶:۴۹ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

درود

خیلی بد شد که چون در دین و آیین ما به همچین کسی که به خاطر تهدید یا تطمیع دروغی بگه که این همه تبعات داشته باشه می‌گیم ((بی شرف)).پس ایشون یک دروغ‌گوی فاقد شرف هست.

دیگر ادامه بحث جایز نیست.

سپاس.

پاسخ:
شما به این فکر کن که چی شده که امثال من و شما باور می‌کنیم حرف اینا رو. ببین به کجا رسیدیم که سند مکتوب و دوربین و همۀ اینا رو ساختگی تلقی می‌کنیم و حرف رو که به‌لحاظ قانونی هم پایین‌تر از این مدارکه بیشتر قبول داریم.