۱۶۶۴- خورشید
دیشب با خانواده فیلم خورشید به کارگردانی مجید مجیدی رو دیدم. قبلاً که کرونا نبود و سینماها رونق داشتن، هر چند وقت یه بار با خانواده یا دوستام میرفتم سینما. آخرین بیلیت سینمایی هم که گرفته بودم و موند و سوخت برای اسفند ۹۸ بود. فکر میکردم قراره برم تهران و سینما رم مثل آش علیبابای میدان توحید گنجونده بودم تو برنامهم. که کرونا آمد و همۀ فرضیهها ریخت به هم. این دو سال که سینماها تعطیل بود خودمون تو خونه سینمای خانگی درست میکردیم. فیلم خوبی بود؛ داستانشو دوست داشتم. و از نویسنده و کارگردان بابت ساخت سه دقیقۀ پایانیش بیشتر ممنونم. قصهش تلخ بود و میتونستن قصه رو تو همون دقیقۀ سه دقیقه مونده به آخر تموم کنن و کام بیننده رو تلختر کنن. تو همون نقطه هم میتونست قصه تموم بشه. ولی خوشحالم که این کارو نکردن. من یا فیلم نمیبینم یا فیلم درست و درمون که اسکاری، تندیسی، نخل طلایی، سیمرغ بلورینی چیزی گرفته باشه میبینم که دیدنش ارزش وقتی که میذارمو داشته باشه. و اثرگذار باشه و شده برای حتی چند دقیقه به فکر کردن وادارم کنه. این از اون فیلما بود. چند ماه پیشم شنای پروانه رو دیدیم. قبل اونم متری ششونیم و مغزهای کوچک زنگزده و عیدم اتفاقی پای تلویزیون نشسته بودم یدو رو دیدم. اونم دوست داشتم. سریالا رم اگه بخوام ببینم صبر میکنم تموم بشن و یهو یه جا ببینم. یه قسمت یه قسمت دیدن و منتظر قسمت بعدی موندنو دوست ندارم.
دو سال پیش تو یه مسابقۀ کتابخوانی یه ماه اشتراک فیلمو برنده شدم و هنوز که هنوزه استفادهش نکردم. فیلماشو دوست ندارم. به دلم نمیشینه قصههاش. من عمیق دوست دارم. فیلم و سریال عمیق پیشنهاد بدید بهم. داخلی و خارجی فرقی نمیکنه؛ مهم اون فکریه که پشت فیلمه. اونه که برام مهمه.
سلام
من یه سریال خیلی زیبای کره ای که ارزش دیدن داره بهتون معرفی می کنم . سریال همچون پروانه .