767- الکی مثلاً من افلاطونم
افلاطون در نوشتههای فلسفی یا بیان مکتوب اندیشههای خود سبک خاصی را برگزید. برای دریافتن هر رسالهی او، باید همهی رسالهها را فهمید و هر رساله را چون عضوی از تمام آثار افلاطون تلقی کرد. برای دریافتن هر پست شباهنگ نیز، باید همه پستها را فهمید و هر پست را چون عضوی از تمام وبلاگ وی تلقی کرد.
تمامی رسالههای افلاطون در قالب «دیالوگ» یا محاوره نگاشته شدهاند؛ حتی «آپولوژی» (دفاعیه سقراط) نیز اساس محاورهای دارد. از نظر افلاطون، بیان حقایق عالی فلسفی به وسیلهی زبان و کلمات، اساساً امکان پذیر نیست؛ اما امکان ظهور مراتبی از آن در بیان شفاهی (شیوهی سقراطی) و سپس مکتوباتی که در قالب «دیالوگ» عرضه میشوند بیشتر است. دیالوگ عنصر ضروری فلسفهی او است که به واسطه آن ظرفی برای اندیشیدن درباره عقیدهی «دیگری» فراهم میآید.
سهیلا؛ هممدرسهای، همون که اسمش رمز بلاگاسکایم بود؛ همون که از دانشگاه برمیگشتم و تا شب باهاش چت میکردم و تنها کسی که، تکرار میکنم تنها کسی که مکالمهی تلفنیم باهاش چندین بار یه ساعتو رد کرده!
سبا؛ همدانشگاهیای که آدرس وبلاگمو میخواست و در جریان فصل3 (فصل فعلی) نبود.