پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

صبح نسیم برد ظرفای شام و ناهار روز قبل خودش و اون دو تا هم‌اتاقی دیگه رو بشوره و من ظرفامو خودم به موقع شسته بودم به واقع! از این فداکاریام بلد نیستم ظرفای یکی دیگه رو بشورم!

تا این بره آشپزخونه، آرد و شیر و شکر و تخم‌مرغو ریختم تو یه کاسه و همزنان رفتم آشپزخونه (همزنان قید حالته؛ ینی در حالی که داشتم هم می‌زدم. مثل برگشتنی که قید زمان بود به معنی وقتی داشتم برمی‌گشتم) رسیدم دیدم نسیم ظرفارو می‌شوره و خانوم ت.، شایدم ط.!!! غرزنان (اینم قید حالته) داره گازو پاک می‌کنه. آقا این بنده خدا تا منو دید چنان که گویی داغ دلش تازه شده باشه، شروع کرد به ناله و نفرین اونایی که گازو کثیف کردن که "چه وضعشه و یه کم رعایت حال منم بکنین و اصن ایشالا گیر مادرشوهری بیافتین که هر روز گازو بده پاک کنین به حق پنج تن و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و دوازده امام!!!"

نسیم: ایشّالا (این شین‌ش رو کشیده و مشدد گفت)

گفتم آقا چرا نفرین می‌کنین، من کی گازو کثیف کردم آخه؟!

خانومه: تو رو نمی‌گم که!!! هر کی این گازو کثیف کرده رو می‌گم! ایشالا به حق پنج تن گیر یه مادرشوهری بیافته که نذاره پاشو از آشپزخونه بذاره بیرون. به حق انبیا اوصیا!!!

نسیم: ایشّالا!!!

من: ایشالا :دی


چه خبر از کاکتوس پست 435؟



گلدونه براش کوچیک بود؛ منتقلش کردیم به ظرف قارچ و بعدشم برای محکم‌کاری، گذاشتیمش تو ظرف ماست.

۹۴/۱۲/۰۸
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

هم‌اتاقی شماره 1

نظرات (۱۶)

۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۲۶ راحنا رهایی
حاضر :دی
پاسخ:
بزن قدش :دی
اصن بپر تو بغل خودم
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۲۸ راحنا رهایی
میشه با جمله ی پایین عکس یه اهنگ ساخت ^_^

:دی
پاسخ:
^-^
خب مراعات کنید! گناه دارن :| 
این ظرفی که الان کاکتوس توش هست همچین دست کمی از گلدون نداره:) قشنگ شده ...
+ از چتر و سرلاک تا گلدون روی این لب تاپ قرار گرفته :)) 
پاسخ:
:))) و این علاقه ی من به لپ تاپمو نشون میده
اگه میتونستم غذاهارم میذاشتم رو کیبورد عکس میگرفتم
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۳۴ فاطمه (خودکار بیک)
با تشکر از اقدامات محافظتی :))
پاسخ:
خواهشمندم
من تعجب میکنم! لنوو بخش کیبوردش خیلی نازکه ! تحملی نداره!.. یعنی اگه من یه بار امتحان میکردم درجا شکسته بود ؛ مثلا سرلاک حداقل پونصد گرمه؛ سنگین نیست واسه اون قسمت؟ مراقب باشین :))
پاسخ:
:))) این جنسش فرق داره :دی
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۱ دفترچه زندگی
یه وبلاگ دیگه هم هست هر چی رو میخواد عکس بگیره میزاره رو لپ تاپش انگار مد شده به واقع:)))
پاسخ:
مد شده لابد
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۲ سرباز جامانده
خانم ت. الان میاد فحشت میاد.ولی خب منم وقتی غذا درست میکنم گاز کثیف میشه. من خلاقیتت رو تحسین میکنم. موفق باشی
پاسخ:
:))
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۸ مستر نیمــا .
همه گلام خشک شد:|
پاسخ:
ما 24 ساعته براش آهنگ پخش می‌کنیم
کردی
ترکی
عربی
خارجی!!!
فارسی :)))
بندری حتی
 اینایی که میان واسه نظافت ساختمون ما نه تنها بی اعصاب نیستن بلکه صبحا بهمون لبخند میزنن :)) !! 
با عنایت به اینکه آشپزخونه ی ما طی ِ 24 ساعت شبیه آشغال دون :)))) میشه . 
پاسخ:
 اینایی که میان واسه نظافت ساختمون شما فرشته های الهی ان
اسبا :)
پاسخ:
:)) حیوان نجیبیه
کسانی که صفحه دسکتاپشون مرتب و مختصر و مفیده رو دوس دارم :دی
پاسخ:
منم از اونایی که دسکتاپشون شلوغه بدم میام
حتی ممکنه شاتگانمو دربیارم بزنم بکشم یارو رو

با سلام به خانم خلاق و مبتکر و گاز کثیف کن )

راه حلش اینه که یه پارچه نم دار تمیز دم دستت بزاری لکه که افتاد زود فوری فوتی پاکش کنی

تا با حرارت شعله نسوزه بچسپه و بعدش کارش با کرم الکاتبین بیافته پاک کردند

البته لکه های سخت را هم 10 دقیقه چند قطره اب روش بریزید بعد با مایع گاز پاک کن راحت تر تمیز میشه

منم اهل گاز پاک کردن و ظرف شستن نیستم

موقع آشپزی هم ظرف ها را میدم خواهری بشوره

مامان گاهی دلش براش می سوزه از بس می شوره

خخخ

پاسخ:
سلام.

بذار گیر اون مادر شوهر بدجنسه بیافتم
بعد میام راهکارتو اجرا میکنم
مامان من اینطوریه عملا غذا رو میریزه رو گاز بعد اون وسط اتفاقی یه خورده غذا هم میفته تو قابلمه :)))
عکس هم باز نمیشه نمیدونم چرا:((( نمیتونم ببینم چه شکلی شده
پاسخ:
:)))
عه ! شما از اینترنت اکسپلورر استفاده میکنید ؟ آخه مرورگر دیگه ای رو نمیبینم رو دسکتاپتون .

استفاده از این مرور گر فقط مخصوص افراد بسیااااااااااااااار وفادار به مایکروسافته .
پاسخ:
من از کروم استفاده میکنم (همیشه و از وقتی لپ تاپ داشتم)
اون اکسپلورر و وایبر رو یادگاری نگه داشتم
سلام نسرین نازبالام :دی
خوبی بالام جان؟؟؟ :)))
نسرین این بیت از این غزل رو برام تعبیر و تفسیر و معنای دقیق میکنی؟!
برم یکم ادبیاتمو قوی کنم به واقع !

تو خوش می باش با حافظ برو گو خصم جان میده چو گرمی از تو می بینم چه باک از خصم دم سردم

پیشاپیش ممنون باجی :*
پاسخ:
سلام. مفهوم بیت اینه که چه خوب که هستی؛ چه خوب که در کنارمی :دی
۱۳ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۵ محسن رحمانی

آخ آخ الان مادر مراد هرروز میگه شباهنگ بیا گاز رو پاک کن :دی

 

خوب یه گلدون میخریدید شیکتر هم میبود .

پاسخ:
:)
ایشالا میخریم