پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آنچه گذشت

435- زبان مادر شوهر

۲۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۵۰ ب.ظ

امشب حدودای 7، با نسیم (هم‌اتاقیم) رفتیم باشگاه؛

کلاس رقص عربی ثبت نام کرد

یه گل‌فروشی نزدیک خوابگاهه و برگشتنی رفتیم از اونجا کاکتوس بگیریم

علاقه من و عمه و بابام به گل و گیاهم که خارج از حوصله‌ی این پُسته!

وَرتای فصل2 که یادتونه؟

اصن الکی که نسرین نشدم!

والا!

گل فروشه چند مدل کاکتوس داشت و اسم دقیقشونو پرسیدم و بلد نبود

گفت همه‌اش کاکتوسه

یه گل دیگه هم بود که شمشیر مانند بود، ولی یه چیزی تو مایه‌های همین کاکتوسا بود

پرسیدم اون چیه؟

نسیم گفت زبان مادرشوهره!

من: زبان مادر مراد؟! :))))



هنوز براش اسم انتخاب نکردیم و فعلاً کاکتوس صداش می‌کنیم

ولی قول میدم زبون مادر مراد مثل گلای کنارمه نه اونی که دستمه :دی

خدایی دختر شاه پریون هم که باشی

تو بالاترین مقاطع علمی هم باشی

دنیا هم رو سرت قسم بخوره

بازم مادر شوهرت معتقده که پسرش مراد حیف شده!!!

۹۴/۰۸/۲۰
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

مادرشوهرِ عزیزتر از جانم :دی

مراد

هم‌اتاقی شماره 1