999- 9 سالگیات مبارک وبلاگ جان
9 سال پیش در چنین روزی و در چنین ساعتی، من صاحبِ یک وبلاگ خوشگل، خوشتیپ، شیطون، بانمک، شیرین، باقلوا، جذاب، باحال و بینظیر شدم و مجازیان انگشت حیرت به دهان، مبارکها گفتند و اولین پستم را با جملهی "من همیشه درس دارم و اینجا رو به زورِ دوستای خوبم ساختم" به بشریت عرضه داشته، در کمال اعتماد به سقف، طیّ بیانیهای اعلام نمودم کلیهی عواقبِ خواندنِ نوشتههایم متوجهِ خواننده است و مسئولیتِ اعتیادِ افراد به وبلاگم را بر عهده نمیگیرم. اَندی در همین راستا میفرماید جشن تو جشن تولد تموم خوبیاست، جشن تو شروع زیبای تموم شادیاست، تولدت مبارک، تولدت مبارک. و در ادامه جلال خاطر نشان میکند کاغذ رنگی بزنید به هر طرف تو خونه، با دایره زنگی بزنید جلال برات بخونه. آرزو کن که امسال غصه و غم نباشه، از این همه عزیزان (منظورش خوانندگان وبلاگمه) یک دونه کم نباشه. زندگیت از امروز با دلخوشی شروع شه، باز گل ناز خورشید از رو چشات طلوع شه. و بانو هایده ادامه میدهد: لبِت شاد و دلت خوش، چو گل پرخنده باشی، بیا شمعا رو فوت کن، که صد سال زنده باشی. اون عکسم نبین چه ریزه. بازش کن ببین 173 تا عکس توشه. عکسهایی سرشار از عشق، محبت، مرام و معرفت؛ از طرف شماها. که طی عملیاتی انتحاری، توانفرسا و جان بر کف، این حجم عظیم و انبوه مهر و عاطفه رو بر اساس موضوع طبقهبندی و شمارهگذاری نموده و ایمیلها و تلگرام و کامنتهامو زیر و رو کردم تا اسم فرستندههاشونو پیدا کنم و کنارشون بنویسم تا عبرتی باشد برای آیندگان. فقط یه سری از عکسا رو یادم نبود کی فرستاده و علامت سوال گذاشتم. اگه شما فرستادیش (بله با شمام!)، میشه اعتراف کنید و مرا از جهلی آشکار نجات بدید؟ میشه برای اولین بار، آخرین بار و حتی وسطُمین بار روشن بشید من بدونم کیا اینجا رو میخونن و کیا الکی و هویجوری دنبالم میکنن؟ میشه شماهایی که واقعاً دارید میخونید شفافسازی کنید این مساله رو؟ میشه این 31 نفر که به صورت مخفی دنبالم میکنن، آدرس وبلاگشونو روشن کنن که منم بخونمشون؟ میشه بگید من و وبلاگمو چه جوری پیدا کردید یا مثلاً اولین پستی که خوندید کدوم بود و اون موقع چه حسی داشتید و الان چه حسی دارید؟ و میشه دعا کنید این استادی که الان سر کلاسش نشستم منو به خاطر بازیگوشی بیرون نندازه؟ :))))