پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

1110- دیالوگ‌های ماندگار

پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۱۸ ب.ظ

1.

آقای ر.

2. 

بخشی از مکالمه‌ی فورواردشدۀ آقای رئیس و یکی از همکاران در مورد من

3.

آقای میم.

4.

یه آقای میمِ دیگه

5. 

بانوچه، پارسال

6.

خانم ف.

7.

دو سال پیش، وقتی داشتم پایان‌نامه‌ی کارشناسی‌مو می‌نوشتم

8.

9.

خانم ر.

10.

یه میمِ دیگه

11.

خانم ح.

12.

۹۶/۰۴/۲۹

نظرات (۲۵)

یکی از فاکتورهایی که باعث میشه فاصله‌ام رو با بعضیا حفظ کنیم اینکه که متوجه بشم از گفتگوها اسکرین می‌گیرند :)
پاسخ:
:)) اتفاقاً من برعکس شما؛ یکی از فاکتورهای مهم تو روابطم اینه که طرف بعد از ارتباط نزنه مکالمه‌مونو منهدم کنه.
من با این ذهنیت که "هر حرفی بزنید ممکنه در دادگاه علیه‌تون استفاده بشه" با ملت چت می‌کنم و طوری حرف می‌زنم که اگه کل مکالماتو شبکه‌ی خبر زیرنویس کنه هم نگران نباشم. هیچ وقتم هیچ sms، ایمیل و کلاً هیچ پیامی رو پاک نمی‌کنم که بعداً تو دادگاه ازشون استفاده کنم :))
و یه چیز مهم‌تر: اگه بدونم بلاگری پست یا وبلاگشو حذف می‌کنه براش کامنت نمی‌ذارم. چون حذف شدن کامنت رو هم بی‌احترامی می‌دونم.
فقط اون تیکه و چند نفر دیگه که عمدا تگ نکردم...


+اینستا داری نسرین؟
یادمه گفته بودی تو همه این شبکه اجتماعیا رو یبارم شده نصب و حذف کردی که بدونی چی هستن!
پاسخ:
:))
آره چندین و چندون ساله که اینستا دارم ولی تا پارسال نمی‌دونستم دایرکت چیه :دی
دو سال پیش فیس‌بوک و تویتر و اینستامو پاک کردم. فرندهام روی اعصاب و روانم بودن :دی
بعد یه اینستا درست کردم که "فقط" خانواده و اقوام و فامیل رو فالو می‌کنم و اجازه می‌دم "فقط" اقوام و فامیل فالو کنن منو. چند بار هم‌کلاسیا و همکارام و دوستان وبلاگی درخواست دادن و وقعی ننهادم به درخواستشون؛ فلذا با کمال احترام درخواستشونو پس گرفتن ^-^

وای دلنیا ببین فیس‌بوک چه‌قدر حلال‌زاده است :))) همین الان ایمیل زده که برگرد:


:))))))))))))))
به نظرم باید به بند های حقوق بشر این رو هم اضافه کنن که هر انسانی حق داره پیام تلگرام خودشو ادیت یا حذف کنه:))
واقعا چطور ادما میتونن انقد قانون شخصی داشته باشن؟ من احساس خفقان میکنم اینطوری:دی
پاسخ:
ببین ویرایش در حد غلط املایی و نگارشی ایرادی نداره؛ منم یه همچین ادیت‌هایی رو می‌کنم. ولی اینکه طرف یه ساعت حرف بزنه، بعد بزنه همه رو پاک کنه به نظرم بی‌احترامیه.
قبلاً قوانینم سفت و سخت‌تر و بیشتر بود. بندِ آخر کتاب قوانینم هم اینه که دوست عزیز شما مجبور نیستی با قوانین من کنار بیای و تحملم کنی و می‌تونی ترکم کنی و بری با یکی که باهات سازگارتره ارتباط برقرار کنی. والاع!
من با این پست ها میترسم، خیلی بی دلیل البته :)) خیلی اقتدارگرایانه بود بعضیشون؛ که خوبه به نظر من :)
پاسخ:
:)) دلیلِ اینکه گاهی مکالمه‌هامو می‌ذارم اینه که خواننده با شخصیتِ غیربلاگریم هم آشنا بشه و بدونه با همکارا و هم‌کلاسیا و فک و فامیل و دوست و دشمن چه‌جوری‌ام و اینا کمک می‌کنه که خواننده‌ها موقع کامنت گذاشتن ناخواسته با لحنشون آزارم ندن.
۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۷:۰۴ پـــــر ی
من از اسکرین شات بدم میاد. چرا همه از چتها اسکرین میگیرن آخه :(((((
پاسخ:
از همه‌شون که نمی‌گیرم :| به چه دردم می‌خوره که اسکرین بگیرم آخه. اینا رو گرفتم که یادگاری نگه‌دارم.
واوای نسرین نزن منو بخدا من اینستاتو نخواسته م اینجوری فقط فقط میکنی:))))
من اصن اینستا ندارم(حذف کردم چن روز پیش)
پاسخ:
:)) الهی ^-^
اگه اینجا بودی لپ‌تو می‌کشیدم و شاید حتی بوستم می‌کردم. شاید البته :دی
مورد 12 خیلی جالبه. منم خیلی دوست دارم یه سری اسمشون بره ته مه ها و جلوی چشمم نباشن.
مورد 7. نیم فاصله رو دوست دارم بلد هم نبودم چجوری ایجاد میشه. الان با لپ تاپ امتحان کردم و خیلی خوب بود ولی با گوشی نمیشه.
پاسخ:
آره نیم‌فاصله با بعضی گوشیا نمیشه و منم برای همین کمتر با گوشیم چت می‌کنم.
تازه مزاحم‌ها هم دو دسته هستن. دسته‌ی اول که مزاحمن و بلاک
دسته‌ی دوم:
ولی اعتراف می کنم پیش اومده برگشتم و قسمت هایی از مکالمه ام با کسی رو ادیت کردم و نقطه گذاشتم یا کلا پاک کردم تا نتونه اسکرین بگیره یا واسه کسی فوروارد کنه. این امکان تلگرام رو بر خلاف تو می پسندم.
پاسخ:
خب من قبل از فرستادن هر پیامی و کلاً قبل از هر کنش و حتی واکنشی ساعت‌ها فکر می‌کنم. این ساعت‌ها فکر کردن باعث میشه کمتر پشیمون بشم.
خیلی نابودی  یاشیخ :)))))))))
پاسخ:
نظر لطفتونه. ولی شما اینو الان فهمیدی؟ قدیمیا به این خل‌وضعی‌م عادت دارن. بی‌خود نبوده قبلاً تورنادو صدام می‌کردن
قبلنا خودم هم از خودم می‌ترسیدم :دی
۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۷:۲۰ آرزو ﴿ッ﴾
من استفاده از نیم‌فاصله رو از اینجا یاد گرفتم و بهش علاقمند شدم! :))
الآن علاوه بر دسته‌بندی وبلاگ‌های اینوریدر که ازت یاد گرفتم، دسته‌بندی‌های مورد ۱۲ رو هم خوشم اومد. فکر کنم اینم به کار ببندم.
البته تا الآن فقط واسه دوستای نزدیکم این‌ کار رو کرده‌بودم که کنار هم قرار بگیرن؛ ولی واسه بقیه هم باشه جالب میشه! :))

پاسخ:
حالا که علاقه‌مند شدی بذار بیشتر توضیح بدم
ببین قبلِ بابا و مامان و خواهر و برادر و خونه و هر کی که هر روز زنگ می‌زنی بهش الف بذار. مثلاً ا- بابا، ا- مامان
اداره‌ها و سازمان‌ها :دی با ب- شروع میشن. مثلاً دانشکده‌های شریف و فرهنگستان و بانک و اداره و آرایشگاه و آموزشگاه و هر جای این مدلی قبلش ب- گذاشتم. چون بعد از الف با این ب‌ها در ارتباطم.
بعدش بقیه‌ی حروف الفبا رو ول کردم و ل- رو انتخاب کردم. تمام دوستان ارشد با ل- شروع میشن، بعد از اینا یکی دو فقره دوست وبلاگیه که با م- شروع میشه. حالا اگه یه نفر هم دوست وبلاگی باشه هم هم‌دانشگاهی، بسته به میزان هم‌دانشگاهی یا ارتباط مجازی می‌ذارمش تو قسمت نون یا لام. 
ن- برای دوستان دوره‌ی کارشناسیمه و و- برای بزرگان فامیل که سنشون بالای سی چهل هست و ه- برای جوانان فامیل که هم‌سن و سالیم. ی برای کل بچه‌های فرزانگان (البته نگار و مریم و مژده و سمیرا و دنیز چون اومدن شریف، مقامشون از هم‌مدرسه‌ای به هم‌دانشگاهی ارتقا پیدا کرد و اونا با ن- شروع میشن. سهیلا هم از نظر صمیمیت خاله‌ی بچه‌هامه و اونم با ن- شروع میشه :دی)
در مورد اونایی که دو تا ی (ی‌ی) گذاشتم که تهِ ته باشن هم که خب هر کی معیارهای خاص خودشو داره که کیا رو اونجا بذاره
۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۷:۳۹ آرزو ﴿ッ﴾
ممنون :)
از حروفی که دوست دارم استفاده می‌کنم! ب و م و ن مشترکه! :)
پاسخ:
حواست باشه ترتیب حروف به ترتیب میزان ارتباط باشه. مثلاً لام و میم و نون و واو و ه و ی به ترتیبی هستن که میزان ارتباطم رفته رفته کمتر میشه
۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۶ آرزو ﴿ッ﴾
بلی‌بلی! چشم :)
پاسخ:
چشمت بی‌بلا و پرنور
۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۹:۳۰ صبا مهدوی
آدم یاد این آدم کش های حرفه ای هالیوود میفته که مثلا سه تا قانون مشخص برای کارشون دارن که هیچ وقت زیر پا نمیزارن..  :)


پاسخ:
:)) وای من عاشق یه همچین کاراکترهایی‌ام. به نظرم زندگی با یه همچین آدمایی خیلی آسون‌تر از سر و کله زدن با آدماییه که فازشون معلوم نیست
همینه
خودشه
وقتی اینجوری حریم مشخص بشه مخاطب هم حد خودش رو می‌دونه.
آخ که چه قدر قانون مداری خوبه...
:)  
پاسخ:
قانون چیز خوبیه کلاً. ولی با این همه، باز هم هستند افرادی که حد و حدود خودشونو نمی‌دونن
اونا یا بی‌شعورن، یا خودشونو زدن به بی‌شعوری
به قول خانوم صبا مهدوی آدم یاد آدمکش های حرفه ای می افته که برا خودشون قانون دارن
مثل فیلم لیون حرفه ای که از تی وی ایران هم پخش شد. ...:))
پاسخ:
ندیدم این فیلمو.
یادم باشه بارگیری (دانلود :دی) کنم ببینم
من مثل این قاتلام که وقتی طرفو می‌کشن یه لبخند ملیح می‌زنن :)
بالاخره نیم فاصله رو یاد گرفتم:)))اون دسته بندی کانتکتا هم خیلییی جالبه:)مرسی:دی
-در مورد ادیت یا حذف،از اینکار متنفرمممم،ولی خب متاسفانه دوستام اینکارو خیلی انجام میدن،اکثرا هم-نه همشون-به خاطر غلط تایپی هاییه که تو تایپ کردن دارن...ولی بازم بدم میادش،احساس میکنم پیامشون از حالت اصلش خارج شده اصلا:دی واقعا هم نمیدونم چجوری بهشون بگم که ناراحت نشن و اینا:(
-حذف کردن وبلاگ خیلی بده،بدتر اینکه آدم فکر میکنه،حذف راه حلشه،ولی مشکلش بهتر که نمیشه هیچ،بدترم میشه!مثلا وبلاگ قبلیمو که اون اولا داشتم،یکی پیداش کرد که نمیخواستم!ولی وبلاگ جدیدمو هم پیدا کرد!میخوام بگم حذف وبلاگم اصلااااا کمکی نکرد و خیلی خیلی هم ناراحتم که نوشته هامو ندارم دیگه...خیلی حیف شد:( چندوقت پیش هم میخواستم یکی از پستای قبلیمو لینک کنم،که یادم افتاد حذف شده:( دیگه توضیح ندم که چقدر به خودم بدوبیراه گفتم:دی
پاسخ:
آفرین ^-^
با همون صلابتی که من گفتم بگو. واکنششونم بیا تعریف کن واسم
اسم و آدرس وبلاگ قبلی‌تو برام بفرست شاید اون پستو تو inoreader ام داشته باشم

+ پستتو پیدا کردم فرستادم برات. کامنتاتو چک کن.
برای منی که تازه دارم وبلاگتو میخونم،این پستت حکم گربه رو دم حجله کشتن داشت!
ولی این حفظ حریم خیلی خوبه ;)
پاسخ:
:) آخ آخ عجب موقعی با من آشنا شدی
نترس... من انقدر مهربونم که نگو
۲۹ تیر ۹۶ ، ۲۳:۳۷ الهام شمسی
دیالوگ اول، یه چیزی خیلی توجهمو جلب کرده، نمی‌ذاره برم بقیه‌ی پست رو بخونم. "ارش" در جمله‌ی تو، ارتفاعش با ارتفاع بقیه‌ی کلمات اون جمله‌ت یکی نیست، کمی بالاتره. :تعجب، :تفکر

إ منم هستم :-) و چه‌قدر خوب که شماره 7 هستم. 7 رو دوست دارم :)

مورد 9 و 10... امان... (یاد یه چیز مشابه با موارد 9 و 10 افتادم، امان به اون چیزی که یادش افتادم برمی‌گرده که حالا بگذریم دیگه...)

:-)

حالا من مثل جولیک و ملیکا کامنت استاندارد ندارم، بضاعتم همین قدره... :)
پاسخ:
توی دیالوگ اول ارزش رو ارش نوشته بودم و ادیت هم نکرده بودم و وقتی داشتم عکسو آپلود می‌کردم توی پینت دستی خودم درستش کردم. فکر نمی‌کردم کسی به ارتفاعش دقت کنه و پی ببره به این راز :))
اتفاقاً صبح کارنامه‌مو لازم داشتم و برام ایمیل کردن و امضا و مهر روش نبود و منم امضاها و مهرهای کارنامه‌های ترم قبلو کات کردم و پیست کردم روی کارنامه و دوباره پرینت گرفتم. اگه تو مسئولِ رسیدگی به امور کارنامه‌ها بودی به دلیل جعل امضا و مهر آهنگر دادگر اخراجم می‌کردی لابد :دی

منم هفتو دوست دارم؛ چهارو بیشتر!

بله بگذریم

یادم باشه سر فرصت از اون پستای وصایای بلاگر پیر پا لب گور بذارم و یکی دو جلسه هم در مورد مبحث کامنت برم روی منبر
۲۹ تیر ۹۶ ، ۲۳:۳۹ الهام شمسی
اونم "ارزش" بود که دستم فشار کافی به دکمه‌ی "ز" صفحه‌کلید وارد نکرده متأسفانه.
پاسخ:
:)) تو هم ارزش رو ارش نوشتی
عجیب نیست؟
آیکون تفکر عمیق
۲۹ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۳ الهام شمسی
مورد 12 ام، بالاش نوشته نشده خانم یا آقای "حروف الفبا". الان نمی‌پرسم کیه ها، دو حالت داره: یا خودت نخواستی بنویسی، یا اینکه یادت رفته، یا هرچی. من صرفاً خواستم ابراز دقت کرده باشم :)

و البته همین دیالوگ رو با منم داشتی فکر کنم :)
پاسخ:
مورد 12 خودتی دیگه :)))))
اونجایی که به مخاطب مکالمه اشاره کردم، لازم بود به این اطلاع. ولی تو مورد 12، حرفم مخاطب خاصی نداشت و مقصود، محتوای پیام بود
با تشکر از حُسنِ دقت شما
۳۰ تیر ۹۶ ، ۰۰:۰۳ الهام شمسی
پیشنهاد می‌شه که در وصایای بلاگر باتجربه که گفتی یه موقع خواهی نوشت راجع به کامنت، یا حالا در هر پستی که صلاح دونستی (اگرم صلاح ندونستی که هیچی دیگه) راجع به نحوه‌ی سؤال پرسیدن و یا جواب دادن و یا پند دادن (!) یا همه‌شون، یا هیچ‌کدام، هم وصایایی بنویسی استفاده کنیم :)
پاسخ:
به نظرم حالا که انواع کامنت‌ها رو به ده دسته تقسیم کردیم، برای تک‌تک‌شون پست جداگانه بنویسم. مثلاً می‌تونیم تو یه جلسه در مورد انواع کامنت‌هایی که طرف اولین بار می‌ذاره و خودشو معرفی می‌کنه صحبت کنیم. یه جلسه در مورد کامنت‌هایی که با سوال و درخواست همراهه، یه جلسه با کامنت‌هایی که محتوای پست رو نقد می‌کن و...
باید بیشتر فکر کنم
خوشم رُک‌ی تورنادو...
من کِی می‌خوام یادبگیرم مستقیم و صریح به طرف بگم از فلان حرکت‌ش بدم اومده آخه؟
پاسخ:
:) می‌دونی چند وقت بود کسی تورنادو صدام نکرده بود؟
یهو پرت شدم به دو سه سال پیش

منم همون اول رابطه انقدر رک نیستم. جمع می‌کنم تو دلم و صبر می‌کنم طرف خودش متوجه بشه. اگه نشد، بهش میگم. اگه چند بار بگم و بازم رفتارشو تکرار کنه ارتباطمو کم و کمتر می‌کنم.
:)
در محضرتان آداب سطح رابطه می‌آموزیم :)
پاسخ:
نفرمایید بانو
شما استادی
شما تاج سری
۳۱ تیر ۹۶ ، ۱۰:۳۹ بانوچـ ـه
سلام
نسرین بعضی برنامه ها (مثل تلگرام) یه جوری هستن که اگر عضوشون بشی برای طرف مقابلت پیام میره که فلانی هم اومد به این برنامه حالا این امکان فکر کنم برای موقعیه که اون طرف مقابل هم شمارتو سیو داشته باشه حتی اگر خودت شماره ی اونو نداشته باشی...
اما یکی دیگه از گزینه هاش که نمیدونم تلگرام معمولی داره یا نه (ولی موبو داره) اینه که توی لیست مخاطبین برنامه تلگرام نشون میده که کیا هستن که شمارتو دارن (حتی اگر تو شمارشونو نداشته باشی) و اینطوری اگر کسی شمارتو پاک کرده باشه یا مثلا یه بار زنگ زده اشتباه بوده تو سیو کردی بازم شماره و اسمت میره براشون...
خلاصه حواست به این یه مورد هم باشه
(یه برنامه هم هست، نامبر بوک یه همچین چیزی، من خودم تا حالا نصب نکردم ولی دوستام میگفتن میتونی اسم بدی شماره تحویل بگیری، مثلا یه بار یکی بعد از سال ها (بدون اینکه آشنا و دوست مشترکی داشته باشیم) شماره منو پیدا کرده بود بعد میگفت توی این برنامه زدم ثریا شیری (یعنی این اسم توی گوشی ملت با چه شماره ای سیو شده) بعد براش دو سه تا شماره ارائه داده بود که یکیش من بودم) به این یکی هم حواست باشه :دی
پاسخ:
سلام
من موبو و پلاس و اینا ندارم. تلگرام معمولیه.
اگه شماره‌ی کسی رو داشته باشی، صرف نظر از اینکه اونم سیوت کرده یا نه، اگه عضو تلگرام بشه تلگرام بهت خبر میده
ولی اینکه کیا شماره‌تو سیو کردن، اینو نمی‌دونستم. خیلی وقتا دلم خواسته بعضی شماره‌ها رو پاک کنم، دلیل پاک نکردنم اینه که اگه یه موقع زنگ زدن جواب ندم. بلاک هم نکردما. مثل دندونی که درد می‌کنه و نه می‌تونی بکشی نه می‌تونی نگهش داری

تکنولوژی به طرز ناجوانمردانه‌ای داره پیشرفت می‌کنه :(

چند سال پیش به یکی از بلاگرا که هم‌رشته‌ایم بود یه ایمیل که محتوای درسی و کاری داشت فرستاده بودم و اسمشو، اسم وبلاگیش سیو کرده بودم. نمی‌دونستم ایمیل این امکانات رو داره که طرف بدونه طرف مقابل اسمشو چی سیو کرده. از اون به بعد در انتخاب اسمِ ایمیلِ اساتیدم بیشتر دقت کردم :دی
خب حتی اگر تو هم تلگرام معمولی داشته باشی ولی یکی از همین مزاحما موبو داشته باشه چون تو شمارشو سیو کردی (حتی اگر اون شمارتو نداشته باشه) اسمت توی لیستش میاد...
واقعا پیشرفت تکنولوژی بعضی وقتا بده :(
پاسخ:
از شقایق (دوستم) یه سخنِ ماندگار تو ذهنمه که می‌گفت «آشغالا رو بریز دور». در همین راستا یه روز می‌شینم نصف شماره‌هامو پاک می‌کنم