پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

925- مجهز به سیستم قفل ضدسرقت

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

1. برای همینه که اجازه نمی‌دم بچه‌ی فامیل وارد اتاقم بشه.

2. آقا من پارسال تا حالا مِن حیث المجموع! ده وعده برنجم نخوردم! قوتِ غالبم ایناست. اون وقت زکات فطریه‌مو برمی‌دارن بر اساس قیمت برنج حساب می‌کنن :|

3. دیروز ابویِ گرام به قاقالی‌لیام شبیخون زد و دو فقره از شکلاتامو به تاراج برد :( مالِ مظلوم خوردن نداره پدر، بیار بذار سرِ جاش (آیکون بغض)

4. الانور قاقالی‌لیاشو میذاره زیرِ تختش، مسترنیما هم میذاره تو داشبورد ماشینش. شما چی؟ شما کجا مخفی‌شون می‌کنید؟ :دی



5. قبلاً عرض کرده بودم خونه‌مون دیواراش صورتیه؛ الانم عرض می‌کنم اتاقم دیواراش آبیه. کماکان خب که چی!

۹۵/۰۴/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

الانور

بابا

مستر نیما

نظرات (۷۳)

۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۱ نیمه سیب سقراطی
من میذارم توی کشوی میزم :)) بعد برادرم هم مثه سوپرمارکت با اتاقم برخورد میکنه :))
+ چشمم اون گز رو گرفته ، بددددد
+ چرا لواشک توشون نیس ؟!
پاسخ:
من اصن تا حالا تو عمرم لواشکِ کارخونه‌ای نخوردم. از عنفوان کودکی‌م لب نزدم به ترشک و آلوچه‌های بیرون 
فقط خونگی! اونم فقط دستپخت خودمون که خب وقتی داشتم این عکسو می‌گرفتم لواشکا تو پذیرایی پهن بودن و در حال خشک شدن
2 مترش مال خودمه :دی
آلبالو خشکا هم رو پشت بوم در حال سپری کردن پروسه‌ی خشک شدنن

 من قاقالی لیامو میزارم رو میزم

تو اون قسمتی که کیبوردو میزارن روش حالت کشویی داره

الیته میگن اگه میخوای یه چیزیو قابیم کنی،بزار تو چش باشه!مردم معمولا فکرشون به جاهای خفن میرسه و میرن زیر میرا رو میگردن کاری به جلو دستیا ندارن :دی

+موقعیت قاقالی لی جانانم جلو دست،کنار اون قورباغه س

http://bayanbox.ir/view/1674856769808070307/CYMERA-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B6%DB%B0%DB%B6%DB%B3%DB%B0-%DB%B1%DB%B8%DB%B5%DB%B1%DB%B3%DB%B5.jpg

و در حالت غالب ،تو این عکس همون قسمت ک گفتم کیبوردو اینا

http://bayanbox.ir/view/1210341813995944004/CYMERA-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B6%DB%B0%DB%B6%DB%B3%DB%B0-%DB%B2%DB%B2%DB%B3%DB%B3%DB%B3%DB%B6.jpg




پاسخ:
پس کنار قورباغه و اون قسمت که کیبورد میذارن
شبا کی می‌خوابی و آیا در اتاقتو قفل می‌کنی یا نه؟ :دی و آیا خوابت سنگینه یا نه؟ :دی
او شوکولات لار اَریمیر بو ایستیدَ ؟

4- اگه باشه میزارم تو کمد لباس ، زیر لباسام :/
5- خونتون کلاً رنگا رنگه :))
پاسخ:
یُخ! اتاقیم سرین ده، اَریمز... گُرخورام گُیام یخچله، پیشیح آپارا :دی

ترجمه‌ی کامنت ایشون برای سایرین: اون شکلاتا ذوب نمیشن تو این گرما؟
پاسخ من: نه! اتاقم خنکه، ذوب نمیشه. می‌ترسم بذارم یخچال، گربه ببره :دی

من شبا اصلا نمیخوابم حقیقتش:دی

بله در اتاقمم قفل میکنم خوابمم فوق العاده سبکه

و اینکه میزارمشون جلو دست،فک نکنی راحت میان میدزدنااااا

اهالی خونه میدونن اشد مجازاتو داره دسبرد زدن به قاقالی لیایِ دلنیا

یطوریه که داداشم با اینکه میتونه راحت ورداره ببره، خودش میاد بم میگه و با کلی مظلوم نمایی میگه ابجی میشه یه تیکه لواشک دو در دوسانت وردارم؟!:دی

پاسخ:
:))))) آخی!
داداش من لواشک دوست نداره زیاد و همه‌ی لواشکایی که درست می‌کنیم مال من و دوستامه :دی
من روی تختم اونجایی که تهتم با دیوار مماس میشه... از کنار بالشم شروع میکنم میچینمشون تاااا هرجا که رسید...گاهی تا زدیو پامم میرسه طولش! 
توی خوابگاه، توی قفسه (عین الان تو) و توی چمدونم مخفیشون میکردم....!
پاسخ:
آره منم تو خوابگاه تو چمدونم مخفی می‌کردم :دی
اتفاقاً این قفسه الان دقیقاً کنار تختمه
ینی سرمو که بذارم رو بالش، اینا کنار سرمه، سمت راستم.
دلیل اینکه ترکی نوشتم این بود که فارسیِ "اریماخ" ـی پیدا نکردم ..
مرسی بابت ترجمه ;)
پاسخ:
ذوب عریبه
آب شدن معادل فارسیشه
حالا که دقت میکنم میبینم تو توی فاز شیرینی جاتی... من بیشتر ترشی جات تناول میکنم!
پاسخ:
قبلاً لیوان لیوان آبلیموی خونگی رو خالی خالی ناشتا می‌خوردم و به جای غذا، لیتر لیتر ترشی می‌فرستادن از خونه
چند وقته کلا حس ترشی‌خواهیم به فنا رفته
 for U +    :)
پاسخ:
بیان لینکتونو حذف کرده :(
قاقالی‌لی‌ای ندارم به واقع :)) 
+ بینِ همشون اون شکلات تلخِ 78 درصد چشمم رو گرفته :دی
++ شما مظلومین با این همه؟! :))‌  من جایِ اعضایِ خونتون بودم تا حالا یه دستبردِ حسابی زده بودم به قاقالی‌لیاتون!!
+++ قاقالی‌لی یعنی چه؟! هیچوقت این کلمه رو اطرافم نشنیده بودم!!
++++ دیوارایِ‌ خونتون خیلی قشنگه ، خب که چی؟ :/ :دی
پاسخ:
دهخدا نوشته: قاقالی‌لی=هر نوع شیرینی که برای اطفال باشد :دی

داداشم که شبیخون نمی‌زنه. چون قاقالی‌لی‌های اون بیشتره و خودش کلی از اینا داره
بیشتر نگران مامان و بابامم :دی
سالامین علیکیم
من زنده یم 😂😂😂
حس کتاب من زنده ام بهم دست داد 😐
.
.
 بنده خعلی شیک قاقالیلی هامو میارم تو شکم امیرهلی ذخیره میکنم :|
اصن تک خوری تو قاموسم نیس :|
الان 1دونه بستنی 2 روزه تو یخچاله هیچکسم خبر نداره ته کشو مونده ولی دلم نمیاد تنها بخورمش 😢
پاسخ:
سلام
همه‌ی لذت این قاقالی‌لیا به تنها تنها و یواشکی خوردنشه :دی
خدا نصیب گ بیابون نکنه ..  کافر و مسلم که جای خود دارند :|
داشتم فیلم دانلود میکردم اونم با وضعیت نت مزخرف مضخرف مظخرفه ایران :||||
اونم کیفیت 1080 بلوری 😭😭😭😭😭 دانلود شد رسید به تثبیت فایل رد داد از بافر پرید😐😐😐
نیم ساعته خیره شدم به ADM و سیستم 
مامانم داره تسکینم میده 😭😭😭😭😭😭



نکته :
مگر بیابان نت دارد؟ برفرض وجود نت در بیابان ؛مگر گرگ سیستم دارد ؟!

نتیجه :
این حجم رد دادگی بی سابقه است !
#راضیه_یوفسکی
:دی
پاسخ:
ما رو در غمت شریک بدون...
نسرینننننننننننن
بالام عرین وقتینی دا گچیب آنان بالاخرس وارسن؟!O_o
اد گجه لر یوخودان عروسک بغل الیسن؟؟؟؟ (آیکون هنگینگ و سکته و خنده)
پاسخ:
راضیه این تن بمیره ترکی کامنت نذار
پدرم درمیاد بفهمم و ترجمه کنم :))))
این عروسکه که چیزی نیست... من همین الان 20 و چند تا عروسک تو اتاقم دارم
زیادناااااااااااا، ولی عکس همین چند تا رو دم دست داشتم

ترجمه کامنت ایشون:
عزیزم از وقتِ شوهر کردنت هم گذشته با این همه خرس داری؟ شبا موقع خواب عروسک بغل می‌کنی؟
من یه کابینت بغل آبچکون دارم تمام خوراکی هام رو میزارم اونجا :))
پاسخ:
پس شمام میذاری آشپزخونه
خوابتون سبکه؟
شبا درو قفل می‌کنید می‌خوابید؟ :دی
😒😒😒😒😒
پاسخ:
^_^
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۸ خاموشی که دلش میخواد خاموش بمونه!
برام جای سواله که واقعا چطور این همه قاقالیلی اینطور مرتتتب چیده شدن و اینقدر هم تعدادشون زیاده!
من کلا قاقالیلیام به ذخیره سازی نمیرسه اصن که بخواد مثلا حتی جای مخصوص داشته باشه. حتی اگه شده بسته ی ادامسم هم روی میزم  جا بمونه صد در صد دفعه بعدی که میرم سراغش یکی دو تا از ادامساش کم شده چه برسه که بخوام قاقالیلی هامو مرتب بچینم :)
پاسخ:
خب کسی که کتب اول ابتدائی تا ترم دوم ارشدشو تا حالا نگه داشته، مجبوره مرتب باشه
مجبور!!!

اینا رو ذخیره نکردمااااااااا! قوتِ غالبِ این هفته‌ان اینا :دی
من هیچ وقت هیچ اصراری برای روشن شدن خواننده‌هام نداشتم. خواننده‌های خاموشم چندین برابر روشنا هستن و بعضیاشون اصن تو عمرشون روشن نشدن تا حالا. ولی اگه ترم بعد با حداد درس داشتم و رمزی نوشتم و رمزشو بهتون ندادم یه وقت غصه نخوریدااااااااااا! 
خدایا شکرت بالاخره این نظر دهی شباهنگ باز شده :)))
پاسخ:
گوش شیطون کر و چشمش کور بحمدالله چند روزه بازه
شما قاقالی‌لیاتو کجا قایم می‌کنی مستر؟
چشم :دی 
پشت من بچه اومد ویران کرد همه رو .یه چندتاهم یواشکی نگه داشته بودم مثلا اون جعبه موسیقی که از 4 سالگی داشتم امیر علی 1 ساله که شد شیشه شو شکوند :| 2 ساله که شد درشو شکوند 3 ساله که شد انداختش دور :||||
و من در تمام این لحظات خونه نبودم .. و بخدا بیش از حد مرتبم رفته بود از توی کمدم برداشته بود :|
امیر علی وقتی 1 ساله شد اون جعبه 11 سالش بود 
قبل اون هم خواهرم پوکونده بود ! 
در واقع حوصله عروسک هم ندارم ... طبعم خشنه گمونم :دی
پاسخ:
دختر باس طبعش لطیف باشه
همینارو میخوری چاق نمیشی دیگه :|
یا هله هوله میخوره یا سوپ هویج و خاگینه و کیک بدون فر و دسر 😐😐
دلم برا مراد و مراده کوچولو و مرادک میسوزه 
چی بخورن اون یازیخا آخههههههههههه 
اورگیم یاندی😭😭😭😭
پاسخ:
مراد و مراده و مرادک؟!! :)))
اوا ببخشید  یادم رفت نزنم شبکه استانی 😆
جیگرم سوخید😭😭😭😭
پاسخ:
جیگرم سوخت نه
اورگیم یاندی = دلم سوخت

الان و در این لحظه فقط اون لواشکای عکس مسترنیما رو دلم خواست.. :|

ولی خوراکیا معمولا توی یکی از کابینتاس بعد من هم خاله م هم عمه میان باید هر چی خوراکی داریم بیاریم براشون :| :( اگر نیارم خودشون کل خونه رو میگردن تا پیدا کنن :|
پاسخ:
:)) اگه با دیدن اون یه ذره لواشکا دلت لواشک خواسته، پس باید بیای خونه‌ی ما که کل زیربنای خونه رو لواشک گرفته در انواع و اقسام طعم‌ها!
همون جیگرم جزو محتویاته دله دیگه :دی

اره دیگه 
مراد که نقشش برهمگان مبرهنه
مرادع هم که تویی
مرادک هم که امیرحسینه ، مرادک یا همان مراد کوچک
مراده کوچولو ام که نسیمه ..:دی
پاسخ:
من مریدم!
خیلی بدی دختر نگوووو من الان لواشک میخوام هیچی توی خونه نیست :((
لواشک خونگی دارین؟ :((((
پاسخ:
آررررررررررررررررره! جواب کامنت نیمه سیب رو بخون :دی
تماااااااااااااام خونه رو بوی لواشک برداشته الان
تو مراده ای :دی
کلاه قرمزی دیدی؟؟؟
فامیل دور و دوره
فامیل دور شوهره س.دوره همسرش
پاسخ:
آقااااااااااا من مریدِ اون مرادم!
بگو خب.
تو عمرم کلهم اجمعین نیم ساعت کلاه قرمزی دیدم
من میخوااااااااااااام :(((( آلبالو خشکه نمیخوام اون لواشکارو میخوام...2مترررررررررررررررررر
با یاد من بخور :(((((((
پاسخ:
انقدر که هم‌کلاسیام و هم‌اتاقیام مستفیض میشن از اینا، خودم مستفیض نمیشم.
گفتم تو مراده ای .. همینی که من گفتم.صوبتم نباشههههههههههههههه😡😊😊
پاسخ:
باشه پس اون وقت شما همه‌تون میشید مرید!
مریدانِ من و مراد :دی
😐😐😐

یاخچی.. سن دین اولسون شر یاتسون 😒
پاسخ:
تو ترکِ کجایی؟ مصوت‌هامون یه کم فرق داره انگار
مقاومتت عجیب ستودنیه :|
 خدا بداد مراد یازیخ برسه 😑😂😂
من در مقابل تو آی ام بیناوا بالا 😨😆
پاسخ:
^-^
نسرین این جمله رو دیگه از مادربزرگ دوستم که تبریزی و در آبرسان سکنی گزیده یاد گرفتم وجدانن همین ریختی گفتش :|
پاسخ:
ینی الان مختصات خونه‌ی ما رو میدی که من ایراد نگیرم؟
آخه من اگه اون جمله رو بنویسم این جوری می‌نویسم: یازخ (ز ساکن) یاتسن (س ساکن)
من پخشوپلاشون میکنم
زیر تخت تو کمد تو کبف
پاسخ:
دیگه اگه بلوک و واحد خوابگاهتونم بگی ممنون میشم.
😂😂😂😂😂😂
به طرز اعصاب خوردکنی دوزاریت زود میفته😑
نه خداییش نیت اون نبود ولی اومدم آبرسان میام خونتون پس :دی
در نوشتن دقت خواهم کرد من بعد 
یازخ خواهرشوهرات :دی
پاسخ:
خدایا؟ میشه مراد خواهر نداشته باشه که چش و چال این راضیه دراد؟ پلییییییییییییییییییییز! خدایا پلیز!
بیناوا بالا بچه هات همینچوری خاله ندارن
بی عمه هم که بشن کی سپر بلا میشه پس😂
به خودت رحم کن 
بی همگان بسر شود ولی بی عمه بسر نمیشودا 😆
ازمن گفتن بود😂😂
پاسخ:
:دی حالا ببینیم خدا چی میخواد
اصلا زندگی رو بدون شکلات تصور کن چه چیز مزخرفی میشه D:
من نیاز به قایم کردن ندارم تو خونمون هیچ کس غیر من شکلات نمیخوره ( یعنی در حد اصلا) در نتیجه هرجا بخوام میزارمشون :)))
پاسخ:
خوشا به سعادتت
وای چقدر کتاب های خوبی خوندید. کتاب بادبادک بازم دارید که! : )
چقدر من این نویسنده و موضوع داستان هاشو دوست دارم. و کوهستان ها فریاد زدند رو خوندید؟
پاسخ:
روم یه دیفال! ولی به جاااااااااااااااااااااااان خودم از این 40 تا، 4 تاشم نخوندم.
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۰ سرباز جامانده
:-/ عاقا هله هوله نخور.من قوت قالبم برنجه . بجز روزای مدرسه و روزای که کتابخونه میرم اصن ازاین چیزا نمیخورم.البته اگ بخرم میذارم یخچال و کسی دست نمیزنه
پاسخ:
نه تو رو خدا انتظار داری بگم چشم؟
من از طفولیت وضعم همینه آقاااااااااااااااااااااااا! ینی خانوووووووووووووووووم.
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۵ دختری از دیار فرزانگان
من میذارم روی میز کامپیوترم:))
بعد برادرزاده م میاد و یواشکی همه شون رو میخوره:(((
آخه مال عمه خوردن داره؟؟؟؟ نه خدایی من از شما میپرسم!!!:)))
پاسخ:
عی بابا!!! نذار جلوی چشم، خواهر من! نذار عزیز دلم!
همه‌ش تقصیر مامانشه که بهش یاد داده بیاد خوراکیا تو بخوره
تو خوابگاه نیز زیر تخت و اون کمده که قفل داره و تو چمدون وکیف
پاسخ:
کلیدِ کمدتو کجا می‌ذاری؟ خوابت سبکه؟ هم‌اتاقیات چند نفرن و کِی ها نیستن؟ :دی
بیا 
ببین بچه ت عمه نداشته باشه صفا نمیکنه
برادر زاده دختری از دیار فرزانگان رو ببین
چه حالی میکنه😂😂
پاسخ:
:))) عوضش بچه‌ی امید یه عمه خواهد داشت که عالم و آدم از این عمه‌ها ندارن :دی
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۳ روشــنا ...
اساسا ب قایم کردن نمیرسه!!!
و اساسی تر اینکه فقط در مواقعی خاص هوس قاقالی لی به سرم میزنه!ک اونم چون ذخیره نگه نمیدارم به آنی هوسش میپره :/
+
به نظرم اسممو تو جواب کامنت " خاموشی که دلش میخواد خاموش بمونه"دیدم!!! خُنک هم عمه ی باراکه :دی
پاسخ:
اسمت خوش‌آهنگه
ولی از من می‌شنوی 4 تا شکلات بگیر نگه‌دار
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۶:۵۱ نیمه سیب سقراطی
هیچی دیگه ! می‌خواستم پُز 16 سانتی متر مربع لواشک توی کشو رو بدم که کلا انگار زیر بنای خونتون لواشک :))
پاسخ:
:)))) دور اولش ماه رمضون بود که یادمه بابا که بیدارم کرد دستمو گرفت گفت خوابالودی، می‌افتی تو لواشکا و بیا خودم برسونمت تا سر میز سحری :دی
من هیچ وقت نتونستم قاقالی هامو ذخیره کنم 😐
وقتی میخرم همرو یه جا میخورم 😂
خودشم دلم نمیاد تنهایی بخورم میام خونه با خواهرم میخورم
لواشک 2 متری ... خوشا به سعادتتون :|
پاسخ:
چه مهربونی که تنها تنها نمی‌خوریشون
چند بار خواستم از لواشکا عکس بگیرم و ماه رمضون بود و دیدم گناه دارن ملت
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۳ آناهــیــ ـــتا
:)) من میذارم طبقه ی بالا ی کمد دیواری.
شکولام معمولا به تاراج میره ولی خوشبختانه هیچکس تو خونه مون بیسکویت دوس نداه. ازین حیث شانس اوردم
پاسخ:
میشه بذاری طبقه‌ی پایین کمد دیواری؟
آخه می‌ترسم وقتی میام دزدی دستم نرسه :(
از قدیم میگفتن پولاتو تو یه جیب نذار،الان ما قاقالی لیامونو یه جا نمیذاریم:))
پاسخ:
:)))) احسنت به این نکته‌ی هوشمندانه‌ت :دی
1-اینا که قاقالیلی نیست قاقالیلی یعنی چیپس،پفک،پفیلا و در مواردی هم پف پفی
2-یکی از دوستان گفته بود که خدا رو شکر دوباره کامنتا باز شده باید بگم که نویسنده اینجا یا از اینور بوم میوفته یا اونور بوم.
الان به مرحله ای رسیده که نه تنها کامنتای وبلاگش باز شده میره تو وبلاگای بقیه هم جواب کامنتا رو میده:))))))))
پاسخ:
:))))) نویسنده‌ی مذکور یه تخته‌ش کمه.
چیپس و پفک قاقالی‌لی نیستن هله هوله‌ن
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۶ سرباز جامانده
خب پس به همین رویه ادامه بده.یه سری دراژه هست مغزش نخودچی و کشمش و بادام و فندقه.باروکش شکلات..ازاینام بگیر خوشمزس..یکسری کوکی ام هست جعبش استوانه ایه ازاونام بگیر خوشمزس.
پاسخ:
آخ آخ
از اینا متنفففففففففففففففففففرم!
تا حالا یه دونه کشمشم نخوردم
بدم میاد
دراژه‌های فندقی رو عاشقم
۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۶ هولدن کالفیلد
بنده معمولا خوراکی هام در دستگاه هاضمه ام به سر میبرن :|
جز ادوات مخصوص چای و قهوه :|
پاسخ:
من ادوات چای و قهوه‌مو رو می‌ذارم آشپزخونه
چون طرفدار نداره، خیالم راحته که کسی بهشون دست نمی‌زنه
۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۷ سرباز جامانده
خوابت سبکه؟!!در اتاقتو قفل میکنی؟!! خواب بقیه ی اعضای خانواده سبکه؟!! اون شکلات70 و خورده ای درصده رو که نخوردی؟!! تراشم داری؟!!
پاسخ:
نصفشو خوردم
خوابمم خیییییییییییییییلی سبکه ^-^
۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۶ سرباز جامانده
عاقا خب من به اون شکلاته دل بسته بودم(آیکن درماندگی) بقیشو نخور یه تراشم بذار بغلش من فرداشب میام میبرمش
پاسخ:
نباس دل می‌بستی خب
‏نقل است که شبلی یک روز یکی را دید، زار می‌گریست
گفت: چرا می‌گریی؟
گفت: دوستی داشتم، بمرد.
گفت: ای نادان! چرا دوستی گیری که بمیرد.

والا خوراکی خاصی مد نظرم نیست. آدم یا یه چیزی دوست داره و میخوره یا دوست داره و نمیخوره! مخفی کردن که بدرد نمیخوره :)) همه ی خوراکی ها تو کابیت آشپزخونه ست، همه هم راحت بهش دسترسی دارن :))

البته خب اگه بابات خودش از این قاقالی‌لی ها بفروشه نگران مخفی کردنش نیستی :دی
من نمیدونم چرا نمیتونم نیم فاصله بزارم. همون کارهایی هم که تو کامنتا تو و دوستان گفته بودین رو انجام  میدم ولی نمیشه :|
مجبور شدم اون کلمه ی قاقالی رو هم کپی کنم!!!
پاسخ:
آره ولی خب خوبی ذخیره کردن اینه که نصف شب دلت خواست و سوپریه بسته بود، خوراکی داشته باشی
وای چقدر خوراکی داریییییی 
من اون خوراکی هایی خیلیییی دوست دارم و روشون حساسم توی کمدم، ولی اونایی که کمتر حساسم میذارم در دسترس و میگم کسی سمتش نره، و معمولا اگه داداش کوچیکه شیطنت نکنه، بقیه هم سراغش نمیرن :))
پاسخ:
:)) درِ کمدتو قفل نکن موقع خواب... شاید یکی خواست شبا بیاد اونایی که میذاری تو کمدو بدزده :دی
۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۱ ساکن طبقه 40
چه خطرناک ... چند سال میخواین با این تغذیه عمر کنین ؟!!!!!!
پاسخ:
والا این چند فقره قاقالی‌لی که مال یکی دو هفته است

۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۳ شن های ساحل
من هله هوله هارو می زارم توی کابینت یه کابین جدا کاملا برای بسکوییت ها و شکلات ها و کلوچه و پشمک تعیین کردم ویتامین جوشان و شادونه و کرم شکلاتی هارو هم همون جا می زارم هرکسی خواست می تونه بردار همیشه به اندازه کافی ذخیره هست:)....من زیادی دوست دارم مواد غذایی انبار کنم
پاسخ:
کار خوبی می‌کنی که به اندازه کافی ذخیره می‌کنی
فقط شبا در و پنجره‌ها رو قفل نکن... شاید یکی خواست بیاد خوراکیاتو بدزده
۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۸:۳۹ نگــ ❤ـار
تو کمدم لا به لای لباسا
و خب کمدم قفل نداره :|
پاسخ:
:( حالا یه امشبه رو قفلش کن خب...
۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۸:۴۴ نگــ ❤ـار
لواشک کیوی دوست دارم :دی
از این لواشک قرمزای غیربهداشتی که یه بسته بیستاییش هزارتومنه هم دوست دارم :دی
پاسخ:
خوبه می‌دونی غیربهداشتیه :)))
۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۸:۴۴ نگــ ❤ـار
قفلش خرابه قفل نمیشه!
پاسخ:
چه خووووووب :)))
۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۰۱ زینـب خــآنم
قبلا از این کارا زیاد میکردم ، ی دقه بدو میرفتم هایپر جای خونمون ، 30 ت آت ُ آشغال میخریدم ، بدو میومدم !
ولی حالا گذاشتم کنار این کار ُ ، واقعا الکی فقط چاق میکنه ، فایده ای هم نـداره
سعی میکنم بیشـــتر میوه بخورم ُ سرم ُ با میوه گرم کنم یا تخـــمه  : دی
البته باز حال ُ هواش بزنه ب سرم چیزی جلودارم نــیست
من ُ هوایی نـــکن  : |
پاسخ:
:))) من اصن با میوه حال نمیکنم
البته به جز هندونه و طالبی و خربزه
۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۱:۵۶ ناشناس ناشناسیان
من کلا بخشندم تقسیم میکنم .

پاسخ:
پس احسنت به روحیه‌ی بخشنده‌ی شما
کابینت یه جای پست داره کشف نشدس میزارم اونجا :)
برای امنیت بیشتر زیر پتوهایی که گذاشتم گوشه اتاقم و حتی کمدم هم مکان های پست داره :)
از مال تو خیلی واضحه اخه :دی !
+قاموسا کل زندگی خلاصه میشه تو شکلات و میوه و سالاد و فست فود :)
حق داره به تاراج ببره خو ! اینقد مرتب چیدی ... رنگ رنگی !
پاسخ:
:))) عجب جاهایی مخفی می‌کنی 
من یه چیزیو قایم کنم یادم میره کجا گذاشتم
باید واضح و شفاف جلوی چشمم باشه
۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۲:۰۰ ناشناس ناشناسیان
 اون خرس سفیده چشممو گرفته اونو میدید به من . :دی
پاسخ:
نه :|
من لواشک می خوام. برام درست می کنی؟
---
ما یه کابینت داریم که یه روزی ازش عکس می گیرم. همشونو میذاریم اونجا، منم کمتر از همه درشو باز می کنم.
---
خونه ی ما هم وقتی من 4ساله بودم دیواراش صورتی کمرنگ بود، پرده هاشم سفید گل ریز:دی یادش بخیر
---
کتاب سه گانه ی فاضل اول از همه چشمم رو گرفت تو این عکس=))
پاسخ:
الان لواشکامون خشک شده آماده است
69 سانتی متر لواشک طلبِ شما :دی

به دلایلی فعلاً خودمو محروم کردم از خوندنِ: حافظ، سعدی، سه‌گانه‌ی نظری (آن‌ها، اقلیت، ضد)، گریه‌های امپراطورِ فاضل نظری، خودزنی، روایت 3تم، مهرابان، جنگ میان ما دو نفر کشته می‌دهد، تاریخ بی‌حضور تو یعنی دروغ محض امید صباغ
اینا الان کتاب‌های ممنوعه‌ان
یه محرومیت دیگه هم 40 روز پیش برای خودم در نظر گرفته بودم که فردا تموم میشه
سلام
من هر جا بذارم، خودم اول همه ، همه اش رو می خورم. هر وقت قرار شد خودت فطریه بدی، همین رو حساب کن وبده. :)
البته وقتی هم که خواهرا میان و میگن  چیزی داری، خودم می دم بهشون. میگذره، سخت نگیر...
اتفاقا حدیث داریم : انت و مالک لابیک... خودت هم مال باباتی، چه برسه به اموالت :دی

خوبه اینقدر از اینا می خوری، تپلی نمیشی. من که هر چی می خورم میشه چربی... مثلا همیشه هم تو رژیمم.
پاسخ:
سلام
:))) آره علاوه بر این حدیث، توی قانون اگه پدره بچه‌شو بکشه اعدامش نمی‌کنن ولی اگه مامانش بکشه اعدادمش می‌کنن

من یه نهنگِ کاملم بخورم همین 44 کیلوام :دی
معمولا میذارم تو کشوی در یخچال. با این که خیلی دم دسته ولی هیچکی اونجا رو نگاه نمیکنه! :))
پاسخ:
:)) آره نمی‌دونم خاصیت این کشو چیه که کسی کاری به کارش نداره
من فقط آدامس هامو مخفی می کنم ، می زارم توی جعبه ی عینکم یا جیب یکی از مانتوهام که کلا نمی پوشمش . 
بقیه ی چیزا رو در ،  دم می خورم . به واقع موجود آینده نگری نیستم . 
پاسخ:
:)))) جعبه عینک و جیب مانتو!!! عجب...
میدونم میدونید ولی کامنتاتون و جوابایی که میدید ، [علاوه بر اینکه خوندنشون برام جالبه ]، میتونن به عنوان یک پست جداگانه اعلام استقلال کنن :))

+ عکسِ عروسکایی که گذاشتین تویِ جواب یکی از کامنتا واقعیه؟!!! نمیخوام بگم چجوری هنوز این همه عرسک دارین(که البته چحوری این همه عروسک دارین!؟!!)! ولی برام سواله با این سن(که خیلی وقتِ از دوران بازی باهاشون میگذره) چجوری اسمشوون رو هنوز یادتونه؟! ://
پاسخ:
آخریو که پارسال دوستم مژده برای تولدم کادو داد و یه ماه قبلش دو تاشو بابام برام خریده بود و قبل اونم یکیشو خودم گرفته بودم
دلیل زیاد بودنش اینه که تا حالا از اول عمرم هیچ کدومو داغون نکردم بندازم دور
قدمت دیانا و سارا و ساناز بیست و چهار ساله مثلا

عه نسرین راس میگه این کامنت بالایی من

ساره و سارا و سمنُ..اسمم یزاری براشون؟!

یه قورباغه دارم بش میگم قورباغه

یه خرس زرد دارم بش میگم خرس زرده

یه پیشی طلایی دارم بش میگم یارو پیشیه که کوثر خریده

و در اخر یه عروسک گنده سفید که بش میگم همون که نگین برام خرید :دی

پاسخ:
:))) این عروسکای من شناسنامه هم دارن
چی فکر کردی
۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۵ مبهم الملوک
یه بار یه جای مشخص برای خوراکی هام انتخاب کردم و بعدش مورچه ها شبیخون زدن
ضربه ی روحی خوردم :(
پاسخ:
آخی... منو در غمت شریک بدون
تو کشوی میزم و هیچ کسم بهشون دس نمیزنه ب جز برادر کوچیکم ک زورم بهش نمیرسه متاسفانه:(
پاسخ:
آخی... چه برادر توانمند و تنومندی! فلفل بزن به خوراکیا تا دیگه بهشون دست نزنه :دی
از اینا دوست ندارم
لواشک هم در حد مزه کردن
حدود یک هفته است که شکر و همه چیزهایی که با اون درست میشه رو هم کلا حذف کردم .البته به جز هفته ایی یه بار بستنی
منم برنج در حد نمردن می خورم
اما قوت غالب من میییییوه اس
خونه که یکی از کشو های یخچال رو برا خودم غارت کردم
اما خابگاه می خواستم سرمو بکوبم به دیوار کلا متلاشی شم 
با ماژیک رو رو کیسه ها می نوشتم اسم خودم اما بازم غارت میشد نمیشد کاریش کرد😭

خوبه که می تونید قوت تون رو از دسترس همگان مخفی کنید
پاسخ:
:) آخی... خب قفل و بست می‌زدی تو خوابگاه :دی
من آبِ میوه رو بیشتر از خود میوه دوست دارم
شماها دیگه کی هستین بابا؟!  بین لباسهاتون سوسک نمیفته؟!!

ما از بچگی تقسیم میکنیم و راستش اینکه جمعی میخوریم خیلی مزش بیشتره تا اینکه قایمکی بخوام تک خوری کنم همش حس عذاب وجدان دارم تازه من در برابر خواهر برادرم خیلی خسیسم داداشم همیشه هرچی میخره بیشترشو میده به من ولی من موقع تقسیم چیپس و پفک پاتک میزنم

عکس ساناز رو که 24 سالشه نذاشتی
پاسخ:
خونه‌ی مامان بزرگم ایناست
سارا و دیانا هم خونه‌ی اوناست ولی عکس این دو تا رو داشتم
دیانا چون نوه‌مه اسمش مثل دخترا و پسرام با س شروع نمیشه

ما هم خوراکیا رو 50 50 تقسیم می‌کنیم
گاهی حتی 25 25 25 25 درصد تقسیم می‌کنیم و مامان و بابا هم سهم خودشونو برمی‌دارن
الان که ماه رمضون تموم شده عکس لواشکاتونو  میذاری آب دهنمونو قورت بدیم؟
میگم چرا لواشک رو پشت بوم و آفتاب نذاشتین و تو خونه گذاشتین؟
آلبالو رو پشت بوم میذارین همسایه هاتون ناخنک نمیزنن؟
 تخصصتون در زمینه تهیه لواشک زیاده  روی سینی چرب پهن میکنید یا مشمای چرب و چیلی؟
پاسخ:
هوای تبریز این چند روز تگرگ و طوفانی بود و تو خونه گذاشتیم. به خاطر گرد و خاک، کلاً بیرون نمی‌ذاریم لواشکارو
خونه‌مون شخصیه، ینی از این مجمتع‌ها نیست. ولی دو طبقه است و یکیش سارا خانوم ایناست که می‌شناسی دیگه :دی چند بار تگ شده
این جلدای چند متری یادته بچه بودیم کتابامونو جلد می‌کردیم؟
روی اونا پهن کردیم... چربم نکردیم
چون آلبالو رو پشت بوم گذاشتین لواشکه برام سوال شده بود که الان برطرف شد
بله یادمه اتفاقا یادم بود اسمش  س هم داشت و البته از همه مهمتر یاد سیب زمینی سرخ کرده و ناخنک زدن بعضیا و خالی بستنشون هم بودم
راست میگیا اون مشماها کلفتن خوبن.   شما دیگه زیر مشما سینی نمیذارین؟چون فقط 2مترش مال تو هستش میپرسم
پاسخ:
آلبالو و زردآلو و آلوچه و زغال‌اخته و... رو بعد خشک شدن دوباره می‌شوریم گرد و خاکش بره ولی خب لواشکو نمیشه شست.

سینی نمیخواد که
می‌ذاریم روی میزای پذیرایی و آشپزخونه هم که اپنه و
کلاً هر جا هر سطح مسطحی داریم روش لواشک پهنه!
کلیدِ کمدتو کجا می‌ذاری؟ خوابت سبکه؟ هم‌اتاقیات چند نفرن و کِی ها نیستن؟ :دی


کلید کمدم روشه یا زیز تشکم
خوابم مدتیه خیلی سبکه
دوتا هم اتاقی دارم همیشه هستن
کاری هم به وسایل من ندارن :))
پاسخ:
:))) پس امشب میام دزدی
"یادمه بابا که بیدارم کرد دستمو گرفت گفت خوابالودی، می‌افتی تو لواشکا و بیا خودم برسونمت تا سر میز سحری :دی"  برای این فکر کردم روی زمین هم پهن میکنید

داشتم فکر میکردم حالا من هوس لواشک کردم چیکار کنم؟!! که خدا بهم وحی کرد ..............
                                            من میرم رب انار بخورم
پاسخ:
خب آدم خوابالود میز و صندلی و زمین و اینا حالیش نیست که
با سر می‌ره تو دیوار حتی!
۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۲ محمد حسین
این عکس قفسه ی قاقالی هاتون منو متاثر کرد اصن :))))))
پاسخ:
:)) همه رو حتی خودمم متاثر کرده.