دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ
1. برای همینه که اجازه نمیدم بچهی فامیل وارد اتاقم بشه.
2. آقا من پارسال تا حالا مِن حیث المجموع! ده وعده برنجم نخوردم! قوتِ غالبم ایناست. اون وقت زکات فطریهمو برمیدارن بر اساس قیمت برنج حساب میکنن :|
3. دیروز ابویِ گرام به قاقالیلیام شبیخون زد و دو فقره از شکلاتامو به تاراج برد :( مالِ مظلوم خوردن نداره پدر، بیار بذار سرِ جاش (آیکون بغض)
4. الانور قاقالیلیاشو میذاره زیرِ تختش، مسترنیما هم میذاره تو داشبورد ماشینش. شما چی؟ شما کجا مخفیشون میکنید؟ :دی
5. قبلاً عرض کرده بودم خونهمون دیواراش صورتیه؛ الانم عرض میکنم اتاقم دیواراش آبیه. کماکان خب که چی!
پاسخ:
من اصن تا حالا تو عمرم لواشکِ کارخونهای نخوردم. از عنفوان کودکیم لب نزدم به ترشک و آلوچههای بیرون
فقط خونگی! اونم فقط دستپخت خودمون که خب وقتی داشتم این عکسو میگرفتم لواشکا تو پذیرایی پهن بودن و در حال خشک شدن
2 مترش مال خودمه :دی
آلبالو خشکا هم رو پشت بوم در حال سپری کردن پروسهی خشک شدنن
پاسخ:
پس کنار قورباغه و اون قسمت که کیبورد میذارن
شبا کی میخوابی و آیا در اتاقتو قفل میکنی یا نه؟ :دی و آیا خوابت سنگینه یا نه؟ :دی
پاسخ:
یُخ! اتاقیم سرین ده، اَریمز... گُرخورام گُیام یخچله، پیشیح آپارا :دی
ترجمهی کامنت ایشون برای سایرین: اون شکلاتا ذوب نمیشن تو این گرما؟
پاسخ من: نه! اتاقم خنکه، ذوب نمیشه. میترسم بذارم یخچال، گربه ببره :دی
پاسخ:
:))))) آخی!
داداش من لواشک دوست نداره زیاد و همهی لواشکایی که درست میکنیم مال من و دوستامه :دی
پاسخ:
آره منم تو خوابگاه تو چمدونم مخفی میکردم :دی
اتفاقاً این قفسه الان دقیقاً کنار تختمه
ینی سرمو که بذارم رو بالش، اینا کنار سرمه، سمت راستم.
پاسخ:
ذوب عریبه
آب شدن معادل فارسیشه
پاسخ:
قبلاً لیوان لیوان آبلیموی خونگی رو خالی خالی ناشتا میخوردم و به جای غذا، لیتر لیتر ترشی میفرستادن از خونه
چند وقته کلا حس ترشیخواهیم به فنا رفته
پاسخ:
بیان لینکتونو حذف کرده :(
پاسخ:
دهخدا نوشته: قاقالیلی=هر نوع شیرینی که برای اطفال باشد :دی
داداشم که شبیخون نمیزنه. چون قاقالیلیهای اون بیشتره و خودش کلی از اینا داره
بیشتر نگران مامان و بابامم :دی
پاسخ:
سلام
همهی لذت این قاقالیلیا به تنها تنها و یواشکی خوردنشه :دی
پاسخ:
ما رو در غمت شریک بدون...
پاسخ:
راضیه این تن بمیره ترکی کامنت نذار
پدرم درمیاد بفهمم و ترجمه کنم :))))
این عروسکه که چیزی نیست... من همین الان 20 و چند تا عروسک تو اتاقم دارم
زیادناااااااااااا، ولی عکس همین چند تا رو دم دست داشتم
ترجمه کامنت ایشون:
عزیزم از وقتِ شوهر کردنت هم گذشته با این همه خرس داری؟ شبا موقع خواب عروسک بغل میکنی؟
پاسخ:
پس شمام میذاری آشپزخونه
خوابتون سبکه؟
شبا درو قفل میکنید میخوابید؟ :دی
پاسخ:
خب کسی که کتب اول ابتدائی تا ترم دوم ارشدشو تا حالا نگه داشته، مجبوره مرتب باشه
مجبور!!!
اینا رو ذخیره نکردمااااااااا! قوتِ غالبِ این هفتهان اینا :دی
من هیچ وقت هیچ اصراری برای روشن شدن خوانندههام نداشتم. خوانندههای خاموشم چندین برابر روشنا هستن و بعضیاشون اصن تو عمرشون روشن نشدن تا حالا. ولی اگه ترم بعد با حداد درس داشتم و رمزی نوشتم و رمزشو بهتون ندادم یه وقت غصه نخوریدااااااااااا!
پاسخ:
گوش شیطون کر و چشمش کور بحمدالله چند روزه بازه
شما قاقالیلیاتو کجا قایم میکنی مستر؟
پاسخ:
دختر باس طبعش لطیف باشه
پاسخ:
مراد و مراده و مرادک؟!! :)))
پاسخ:
:)) اگه با دیدن اون یه ذره لواشکا دلت لواشک خواسته، پس باید بیای خونهی ما که کل زیربنای خونه رو لواشک گرفته در انواع و اقسام طعمها!
پاسخ:
آررررررررررررررررره! جواب کامنت نیمه سیب رو بخون :دی
تماااااااااااااام خونه رو بوی لواشک برداشته الان
پاسخ:
آقااااااااااا من مریدِ اون مرادم!
بگو خب.
تو عمرم کلهم اجمعین نیم ساعت کلاه قرمزی دیدم
پاسخ:
انقدر که همکلاسیام و هماتاقیام مستفیض میشن از اینا، خودم مستفیض نمیشم.
پاسخ:
باشه پس اون وقت شما همهتون میشید مرید!
مریدانِ من و مراد :دی
پاسخ:
تو ترکِ کجایی؟ مصوتهامون یه کم فرق داره انگار
پاسخ:
ینی الان مختصات خونهی ما رو میدی که من ایراد نگیرم؟
آخه من اگه اون جمله رو بنویسم این جوری مینویسم: یازخ (ز ساکن) یاتسن (س ساکن)
پاسخ:
دیگه اگه بلوک و واحد خوابگاهتونم بگی ممنون میشم.
پاسخ:
خدایا؟ میشه مراد خواهر نداشته باشه که چش و چال این راضیه دراد؟ پلییییییییییییییییییییز! خدایا پلیز!
پاسخ:
:دی حالا ببینیم خدا چی میخواد
پاسخ:
روم یه دیفال! ولی به جاااااااااااااااااااااااان خودم از این 40 تا، 4 تاشم نخوندم.
پاسخ:
نه تو رو خدا انتظار داری بگم چشم؟
من از طفولیت وضعم همینه آقاااااااااااااااااااااااا! ینی خانوووووووووووووووووم.
پاسخ:
عی بابا!!! نذار جلوی چشم، خواهر من! نذار عزیز دلم!
همهش تقصیر مامانشه که بهش یاد داده بیاد خوراکیا تو بخوره
پاسخ:
کلیدِ کمدتو کجا میذاری؟ خوابت سبکه؟ هماتاقیات چند نفرن و کِی ها نیستن؟ :دی
پاسخ:
:))) عوضش بچهی امید یه عمه خواهد داشت که عالم و آدم از این عمهها ندارن :دی
پاسخ:
اسمت خوشآهنگه
ولی از من میشنوی 4 تا شکلات بگیر نگهدار
پاسخ:
:)))) دور اولش ماه رمضون بود که یادمه بابا که بیدارم کرد دستمو گرفت گفت خوابالودی، میافتی تو لواشکا و بیا خودم برسونمت تا سر میز سحری :دی
پاسخ:
چه مهربونی که تنها تنها نمیخوریشون
چند بار خواستم از لواشکا عکس بگیرم و ماه رمضون بود و دیدم گناه دارن ملت
پاسخ:
میشه بذاری طبقهی پایین کمد دیواری؟
آخه میترسم وقتی میام دزدی دستم نرسه :(
پاسخ:
:)))) احسنت به این نکتهی هوشمندانهت :دی
پاسخ:
:))))) نویسندهی مذکور یه تختهش کمه.
چیپس و پفک قاقالیلی نیستن هله هولهن
پاسخ:
آخ آخ
از اینا متنفففففففففففففففففففرم!
تا حالا یه دونه کشمشم نخوردم
بدم میاد
دراژههای فندقی رو عاشقم
پاسخ:
من ادوات چای و قهوهمو رو میذارم آشپزخونه
چون طرفدار نداره، خیالم راحته که کسی بهشون دست نمیزنه
پاسخ:
نصفشو خوردم
خوابمم خیییییییییییییییلی سبکه ^-^
پاسخ:
نباس دل میبستی خب
نقل است که شبلی یک روز یکی را دید، زار میگریست
گفت: چرا میگریی؟
گفت: دوستی داشتم، بمرد.
گفت: ای نادان! چرا دوستی گیری که بمیرد.
پاسخ:
آره ولی خب خوبی ذخیره کردن اینه که نصف شب دلت خواست و سوپریه بسته بود، خوراکی داشته باشی
پاسخ:
:)) درِ کمدتو قفل نکن موقع خواب... شاید یکی خواست شبا بیاد اونایی که میذاری تو کمدو بدزده :دی
پاسخ:
والا این چند فقره قاقالیلی که مال یکی دو هفته است
پاسخ:
کار خوبی میکنی که به اندازه کافی ذخیره میکنی
فقط شبا در و پنجرهها رو قفل نکن... شاید یکی خواست بیاد خوراکیاتو بدزده
پاسخ:
:( حالا یه امشبه رو قفلش کن خب...
پاسخ:
خوبه میدونی غیربهداشتیه :)))
پاسخ:
:))) من اصن با میوه حال نمیکنم
البته به جز هندونه و طالبی و خربزه
پاسخ:
پس احسنت به روحیهی بخشندهی شما
پاسخ:
:))) عجب جاهایی مخفی میکنی
من یه چیزیو قایم کنم یادم میره کجا گذاشتم
باید واضح و شفاف جلوی چشمم باشه
پاسخ:
الان لواشکامون خشک شده آماده است
69 سانتی متر لواشک طلبِ شما :دی
به دلایلی فعلاً خودمو محروم کردم از خوندنِ: حافظ، سعدی، سهگانهی نظری (آنها، اقلیت، ضد)، گریههای امپراطورِ فاضل نظری، خودزنی، روایت 3تم، مهرابان، جنگ میان ما دو نفر کشته میدهد، تاریخ بیحضور تو یعنی دروغ محض امید صباغ
اینا الان کتابهای ممنوعهان
یه محرومیت دیگه هم 40 روز پیش برای خودم در نظر گرفته بودم که فردا تموم میشه
پاسخ:
سلام
:))) آره علاوه بر این حدیث، توی قانون اگه پدره بچهشو بکشه اعدامش نمیکنن ولی اگه مامانش بکشه اعدادمش میکنن
من یه نهنگِ کاملم بخورم همین 44 کیلوام :دی
پاسخ:
:)) آره نمیدونم خاصیت این کشو چیه که کسی کاری به کارش نداره
پاسخ:
:)))) جعبه عینک و جیب مانتو!!! عجب...
پاسخ:
آخریو که پارسال دوستم مژده برای تولدم کادو داد و یه ماه قبلش دو تاشو بابام برام خریده بود و قبل اونم یکیشو خودم گرفته بودم
دلیل زیاد بودنش اینه که تا حالا از اول عمرم هیچ کدومو داغون نکردم بندازم دور
قدمت دیانا و سارا و ساناز بیست و چهار ساله مثلا
پاسخ:
:))) این عروسکای من شناسنامه هم دارن
چی فکر کردی
پاسخ:
آخی... منو در غمت شریک بدون
پاسخ:
آخی... چه برادر توانمند و تنومندی! فلفل بزن به خوراکیا تا دیگه بهشون دست نزنه :دی
پاسخ:
:) آخی... خب قفل و بست میزدی تو خوابگاه :دی
من آبِ میوه رو بیشتر از خود میوه دوست دارم
پاسخ:
خونهی مامان بزرگم ایناست
سارا و دیانا هم خونهی اوناست ولی عکس این دو تا رو داشتم
دیانا چون نوهمه اسمش مثل دخترا و پسرام با س شروع نمیشه
ما هم خوراکیا رو 50 50 تقسیم میکنیم
گاهی حتی 25 25 25 25 درصد تقسیم میکنیم و مامان و بابا هم سهم خودشونو برمیدارن
پاسخ:
هوای تبریز این چند روز تگرگ و طوفانی بود و تو خونه گذاشتیم. به خاطر گرد و خاک، کلاً بیرون نمیذاریم لواشکارو
خونهمون شخصیه، ینی از این مجمتعها نیست. ولی دو طبقه است و یکیش سارا خانوم ایناست که میشناسی دیگه :دی چند بار تگ شده
این جلدای چند متری یادته بچه بودیم کتابامونو جلد میکردیم؟
روی اونا پهن کردیم... چربم نکردیم
پاسخ:
آلبالو و زردآلو و آلوچه و زغالاخته و... رو بعد خشک شدن دوباره میشوریم گرد و خاکش بره ولی خب لواشکو نمیشه شست.
سینی نمیخواد که
میذاریم روی میزای پذیرایی و آشپزخونه هم که اپنه و
کلاً هر جا هر سطح مسطحی داریم روش لواشک پهنه!
پاسخ:
:))) پس امشب میام دزدی
پاسخ:
خب آدم خوابالود میز و صندلی و زمین و اینا حالیش نیست که
با سر میره تو دیوار حتی!
پاسخ:
:)) همه رو حتی خودمم متاثر کرده.