826- عاشق شدهام بر تو، تدبیر چه فرمایی؟ از راه صلاح آیم یا از درِ رسوایی؟
پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۴۳ ب.ظ
شش هفت ماه پیش وقتی پست 403 رو منتشر کردم، کامنتای خصوصیای داشتم از طرف دخترایی که در مورد موضوعی که در موردش نوشته بودم و پیش قدم شدنشون برای ازدواج پرسیده بودن و منم با عقلِ ناقصم و با سرچ و تحقیقات از حاج آقاهای مختلف و با نیمنگاهی به نظرات بقیهی دوستان، بهشون گفتم نه خب عرفاً درست نیست و طرف بگه نه، ضربه میبینی و بگه آره، بازم ممکنه بعداً سرکوفتشو بهت بزنه و خب تهِ دلم به این حرفایی که میگفتم ایمان نداشتم! مثلاً کِی حضرت موسی اومد به شعیب و دختر شعیب سرکوفت زد؟ نزد دیگه!
گذشت تا دیروز
که با یه دوستی باتجربه و متاهل راجع به همین موضوع صحبت میکردم و میگفت به اینم فکر کن طرف یه روزی، از اینکه تو پیشنهاد دادی که بشینید درباره ازدواج حرف بزنید، ازت تشکر هم بکنه.
منظورش از تو، منِ نوعی بود؛ نه منِ نسرین؛
ولی خب حرفش خیلی آرمانگرایانه بود؛ خیلی!!!
۹۵/۰۲/۱۶