پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

بچه که بودم یه دفترچه داشتم که توش خلاصه‌ی کتابایی که می‌خوندم رو می‌نوشتم

ده دوازده سالم بود که با تقریب خوبی شاهنامه رو خونده بودم

هر بار که با شخصیت جدیدی آشنا می‌شدم تو دفترچه ام یادداشت می‌کردم

مثلاً می‌نوشتم فریدون دوست کاوه بود, ایرج و تور و سلم پسرای فریدون بودن

آرزو همسر سلم بود، سهی همسر ایرج، آزاده همسر تور، تور ایرج رو کشت و 

منیژه دختر افراسیاب، منیژه زن بیژن، سام پسر نریمان، زال پسر سام، رودابه زن زال، مادر رستم و


چند روز پیش وقتی داشتم کمدمو مرتب می‌کردم این یادداشتا و خلاصه‌هامو پیدا کردم

تکیه داده بودم به کمدم و داشتم می‌خوندم:

برزو پسر سهراب، تهمینه زن رستم، جریره و فرنگیس زن سیاوش، کتایون زن گشتاسپ و

خط به خط می‌خوندم و نه به حماسه‌های رستم فکر می‌کردم نه به خط بچگانه‌ی خودم


تکیه داده بودم به کمدم و به رودابه فکر می‌کردم

به تهمینه، به منیژه، به کتایون، سودابه، گلنار، مالکه، آرزو، شیرین

به اینکه بر عکس دیگر داستان‌های عاشقانه، اینجا زنان آغازگر روابط عاشقانه‌اند

و در ابراز عشق، همسرگزینی و ازدواج پیش قدم

البته در مواردی معدود، چنان‌که معمول است مردان آغازگران عشق یا ازدواجند

مثل داستان دل‌سپاری سهراب به گردآفرید، کاوس به سودابه، بهمن به دختر خودش هما!!! 

و شیرویه به زن پدر خود، شیرین!!!

ولی پیش‌قدمی خانوما هنوز برام هضم نشده

از نمونه‌های غیرایرانی عشق ایشتر به گیل گمش

و همین طور خدیجه و حضرت محمد


نمی‌دونم...

شاید اگه من جای امثال تهمینه و منیژه و کتایون بودم،

ترجیح می‌دادم هیچ وقت به رستم و بیژن و گشتاسپ نرسم تا اینکه احساساتمو نشون بدم

لابد دست روی دست میذاشتم و 

نمی‌دونم بعدش چی میشد


+ شعر از نظامی

۹۴/۰۸/۰۸
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

مراد

نظرات (۲۵)

یعنی بیکار میشین یاد مراد میفتین کار باشه مراد میندازین تو انباری تاریکه 
پاسخ:
:))))
عنوان :((((

وضعیت دوست کردت خوبه الان ؟
مشکل خاصی که براش پیش نیومده ایشالا ؟
سلام منو بهش برسونین .
ممنون.
پاسخ:
دوستم الان خوابگاهه
خوبه :)
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
خدا رو شکر 
منظورم خودش و خونواده اش بود :)
ولی خدا رو شکر که خوبن .
(**** ** *** ******* ***** **** **
***** ** *** ***** ** ** ** ** ****** ** ****** ** جمله داخل پرانتز بیزحمت ستاره دار کنین.ممنون 
***** ** **** ***** * *** ** ******* ** **** *** ***)
بهش بگین قدر عافیت رو بدونه البته مواظب خودش و دوستش هم باشه چون اخبار شبکه خبر امشب برای 
سیلابی شدن تهران هم هشدار داد.


+توام مواظب خودت و نسیم و مراد هم باش ؛ ))


پاسخ:
:( خدا صبرتون بده
ایشالا دوباره شهرتونو میسازید
من همیشه بین این دو شعر شک داشتم که آیا:

سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد/ که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی

یا

من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی/ ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی گردم

دیپ اینساید با سعدی موافق ترم. و به نظرم یه خانوم هم می تونه متمایل بودنش رو غیر مستقیم و ظریف به طرف مقابلش نشون بده بدون این که غرور و جایگاهش خدشه دار بشه (اگه پستت رمزدار بود دستم باز تر بود :))  ) و طرف مقابل هم اگه متقابلا متمایل باشه، این رو متوجه میشه و ریسپانس نشون می ده و اگه نباشه هم که همون بهتر که متوجه نمی شه چون اگه حتی مستقیم هم بهش می گفتن ریجکت می کرد (تحفه! دلشم بخواد :)))  )
پاسخ:
نمی دونم من این جوری ام یا خانوما کلا این جوری ان که تحملم در برابر شنیدن "نه" کمه
ینی به عبارت دیگه
من آن گلبرگ مغرورم

پست بعدی رو رمزدار نوشتم که منظورتو بهتر برسونی
من اگه پیش قدم نشه بیخیالش میشم!
یعنی تا حالام شده که از چند نفری خوشم بیاد، بعد اتفاقا اونا اومدن و ابراز علاقه نمودن و من هم ردشون کردم!
نمیدونم این دیگه دقیقا چه مرضیه!
پاسخ:
مرض داریااااااااااااااااا :دی
۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۱۵ خانم الفــــ
من این زن ها رو خیلی دوست دارم :)
پاسخ:
اممممم. شاید چون هم عاشقن هم شجاعت بیانشو دارن و تدبیر و راه ابرازشو بلدن
اهاااای عنوان دزد! خخخخخ
خلاصه از هر موقعیتی واس احظار مخاطبا باید استفاده کرد
پاسخ:
:))))))))) ینی از دیشب عنوانت منو مرده!!!
اگه کتابی چیزی بنویسم همین اسمو روش میذارم
بس که شیرینه :دی
۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۱ مستر نیمــا .
ولی از دید من که یه مردم و میدونم مردا چه جوری هستن میگم ما دوست داریم کسی بهمون ابراز علاقه کنه یا نشون بده! حس خوبی داره ولی چون ذات مردا اینجوریه که دوست دارن چیزی رو بدست بیارن پس اون ابراز علاقه  فقط یه حسی میده که من چقدر خوبم که اینم به من علاقه داره. خب از اون بهتر کی هست که برم به دستش بیارم!!!!
یعنی همیشه یک استپ بالاتر رو میخوایم و میخوایم به دست بیاریم نه این که بدست آورده بشیم. چون اون برامون ارزشی نداره
پس همه خانوما حواستون باشه به این مورد که نردبان برای کس دیگه ای نشین و خودتون پایین بمونید

یاد یه فایلی افتادم راجع بع شاهنامه که تو میگفت زن های توی شاهنامه همشون دلشون میشنگیده و.....:))))

پاسخ:
:))))) عجب!!!

پس اون خانومه که ابراز علاقه میکنه میشه نردبون واسه بهتر از خودش :دی
پس حواسم باشه اگه مرادو دیدم محلش نذارم اصن که یه وقت فکر نکنه خبریه :))))
۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۲ خانم الفــــ
و هم اینکه اینقدر باهوش هستند که بدونن کیو انتخاب کردند....
پاسخ:
آره خب...
هر کی دلش پی مراد خودشه
۰۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۳ مستر نیمــا .
در رابطه به پست بالا هم زرشک:|
پاسخ:
دلتون بسوزه :))))))
اونجا حرفای مهمی داریم می‌زنیم!
تازه چون مجلس زنونه است همه مون لباس مجلسی پوشیدیم و با گیسوی افشون و پریشون میزگرد تشکیل دادیم که مسائل و دغدغه هامونو حل و فصل کنیم :))))


جوابت ب مستر نیما واس پست بالا
:)))))))))))) 
پاسخ:
:)))) راست میگم خب
خواهر مدل ساعتت دیگه چیه؟😁😀😀
پاسخ:
:)))) ای بابااااااااا!
برات کامنت گذاشتم

+ دینا جان برای شما هم فرستادم
به روشی که برای پیش قدم شدن انتخاب میکنه بستگی داره...
پاسخ:
اوهوم...
چه جالبب !! »)))

خیلی حس خوبیه نوشته هاتو پیدا کنی 
اام اونطرف قضیه : ممکنه خوندن حرفای قبلی هم دردناک باشه و تلخ ...
پاسخ:
حرفای دردناکمو نمینویسم که تلخیش برای آینده نمونه
برای هضم مطلب باید به مرحله ای از فنا برسی که به این نتیجه برسی این فرد واقعا همونیه که میخوای و فقط با اونه که خوشبختی

ولی خب اکثرا بعد از وصال به این نتیجه میرسن شاید با هرکسی میتونستن زندگی کن جز همین فرد
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

درصد بالایی از این تصمیمات از هورمون نشات میگیره:|

یکی از دوستان فرمودن مرض خاصی در رد کردن فردی دارن که خودشون قبلش خوششون میومده ازش.باید بگم منم مبتلا به این مرض هستم:|
پاسخ:
خدا شفاتون بده :)))))
وقتشه مدل ساعتتو ب منم بدی :|
باتچکر
پاسخ:
فرستادم :)

دیشب تو قطار بودم
نتونستم میل کنم
الان اینطوری میگی! 
اون موقع که رودابه و تهمینه و کتایون و اینا اینترنت نداشتن! 
خُب حوصله اشون هم سر میرفته دیگه بهتر بوده بگن و شوهر کنن برن 
تو داستانای شاهنامه 😊
حالا بازم بگو اونموقع بودی به رستم اینا نمیگفتی 😏
پاسخ:
:))))
سیاوش یه پسر داشت به اسم فرود
یه زمانی دوستش داشتم
اگه اون موقع بودم شااااااااااااااااااااااااید یه پالس و سیگنالی در حد نویز بهش میدادم :دی
مشکوکی ...مشکوک
پاسخ:
مشکوکم مشکوکم... با صدای شادمهر عقیلی

3000 بار گفدم منه دا رمز(عصبانی)
 حال ندارم برم پیسی روشن کنم ایمیلو چک کنم 
یجوری برسون :دی
پاسخ:
دیشب تو قطار بودم!
آنتن نمیداد گوشیم که رمزو بفرستم برات

خب یه گوشه روی دیوار خونه تون بنویس اگه انقدر تنبلی!
۰۹ آبان ۹۴ ، ۰۹:۲۹ محمدرضا دهمرده
اره داره ولی توی بلاگفا
2 از مطالبت چندوقت پیش بهش نشون دادم
راستی رفتی اونجا یادت باشه بلاگفا نمیذاره وبلاگ بیان نظر ولینک بذاره
پس فقط اسم بلاگت بذار"شباهنگ"من بهش میگم


راستی بهش بگی چقدر وبلاگ مزخرفی داره
مخصوصا موضوعش
پاسخ:
چرا شما پسرا خواهراتونو اذیت می کنید آخه

خب اسم وبلاگ خواهرت چیه؟
بهش میگم که گفتی که وبلاگش مزخرفه هاااااااا :)))))
وضعیت سرماخوردگیتون چه جوریه؟ امیدوارم خوب شده باشید
پاسخ:
:) بهترم
خب خدا رو شکر
خیالم راحت شد
پاسخ:
:|
خیالتون ناراحت بود؟

+ از کامنت ناشناس بی نام و نشان بدم میاد!
بارالهی پس این شادمهر  کی برمیگرده ایران من برم خیمه بزنم واس کنسرتاش دست آخرم بپرم  ماجش کنم ؟؟[ضجه] :دی
من موقعی که بدنیا اومدم یه گوشم الله اکبر اذان گفتن یه گوشمم آهنگ شادمهرو خوندن :دی
 اون موقع ایران بود البته !!!!!! پر پروازو هنوزم نگاه میکنم اصن من شادمهرو چوووووووووووووووووخ ایستیرم [آیکون اشک شوق در چشم]

پاسخ:
نچ!
شماره نمیدم :دی
نسرین خودم گیر میارم [خنده شیطانی]
پاسخ:
ای بابا
نه شوخی کردم شعور و درک دارم حالیمه که یکی خوشش نمیاد یعنی چی
آرامیش باش هِچ ایشیم یوخ :دی
پاسخ:
:)))