پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

خب من ذوق می‌کنم وقتی بابا زنگ می‌زنه و بابت پست روزِ معلم ازم تشکر می‌کنه و در ادامه‌ی ذوقم بوسش می‌کنم و ازش می‌خوام گوشیو بذاره اون ور صورتش که اون سمتم بوس کنم و می‌خوام گوشیو بده مامان که مامانم بوس کنم! اصن همین کارا رو میکنن که نمیرم معتاد شم و به بیراهه کشیده نمیشم :دی عنوان پستم، شاهکاریست ماندگار از آقای شهاب تیام که خطاب به پدرم عرض کردم این عنوانو :دی

در راستای پست قبل، من الان باید به تعداد سجده‌های سهوِ اشتباهی که تو این 23 سال و 11 ماه و دو هفته عمر بابرکتم انجام دادم، سجده انجام بدم :| خب الان یکی نیست بگه نونت نبود، آبت نبود، به اعمال و عباداتت گیر دادنت چی بود... فکر کن فردام میام پست میذارم که وضوهام اشتباه بوده تا حالا و باید اعاده بشه :))))



پ.ن: خدایی آدمِ گیری نیستم! ولی معتقدم یا یه کاریو انجام نده، یا اگه میدی درست و اصولی انجام بده و سمبلش نکن! (سَمبَل: کاری را سرسری و بدون دقت و برای رفع تکلیف انجام دادن)

۹۵/۰۲/۱۲
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بابا

خانم الف.