پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت


و چه زحمت‌ها که نکشیدم:

(از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون که اون آش رشته کار من نیست، برنجم هم‌اتاقیم درست کرده)



نسیم داشت نماز ظهرشو می‌خوند

بلند شد طبق عادت مألوف، قضای نماز صبشو بخونه و یادش اومد صبح خونده

برگشته میگه واااااااای نماز صبمو خوندم!!!

و در ادامه‌ی ذوقش: انقدر خوشحال شدم که دو تا پسر می‌زاییدم انقدر ذوق نمی‌کردم...

۹۵/۰۱/۲۶
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

امید

بابا

مامان

هم‌اتاقی شماره 1

هم‌اتاقی شماره2