780- بلد نبودن عیب نیست، یاد نگرفتن و سراغ موضوعی که بلد نیستی نرفتن عیبه
اون جمعه که کربلا بودیم، ظهر با مامان رفتم حرم برای نماز جماعت ظهر و دیدیم شبستان خالیه و پرسیدیم چرا کسی نیومده برای نماز و گفتن نماز جماعت ظهر، جمعهها تشکیل نمیشه. اذانو گفتن و خودمون فُرادی (بخوانید فُرادا) نمازمونو خوندیم و در حال تماشای مغازهها داشتیم برمیگشتیم سمت هتل که دیدیم ملت تو خیابونِ جلوی حرم دارن نماز میخونن و گفتم عه! مامان اینا دارن نماز جمعه میخونن و برای همین نماز جمعه بوده که نماز جماعت تشکیل نشد!
گفتم بیا ما هم بخونیم که شنیدم بسیار بسیار فضیلت داره!
رفتیم انتهای خیابون و آخرِ صف و ملت در حالِ قنوت بودن.
گفتم اینا الان رکعت دومشونه و وصل میشیم بهشون و قوانین اتصال نمازم بلد بودم!!!
نیت کردیم و متصل شدیم و رفتیم رکوع و اینا بدون تشهد و سلام بلند شدن و من تو کفِ این بودم که اگه رکعت دوم بودن چرا تشهد نگفتن پس؟!
ما هم بلند شدیم و فکر کردیم لابد الان اینا رکعت سومشونه و نماز جمعه تشهد نداره لابد!
تو همین رکعت هم دوباره قنوت رو اجرا کردن و آقا من دیگه قاطی کردم به واقع!
تازه قنوتشون بعد از رکوع بود!!!
بعدش سجده و تشهد و نمازشون تموم شد و در بهت و حیرت بودم که اگه رکعت سوم بودن چرا تموم شد و اگه رکعت دوم بودن چرا چهار تا نخوندن و مگه نماز ظهر چهار رکعت نیست؟!
هیچی دیگه!
من و مامان نگاه معناداری به هم کردیم و کفشامونو پوشیدیم برگشتیم هتل
حالا اومدم سرچ کردم نماز جمعه به چه صورت خوانده میشود؟ و رسیدم به این سایت:
www.islamquest.net/fa/archive/question/fa10893
چند ساله نیتشو دارم برم نماز جمعه و هی میخوام و هی نمیشه!
ینی کسی نبوده و نیست که باهاش برم :(
+ وقتی کامنتای یه پستی بسته است ینی ترجیح میدم راجع به اون موضوع صحبت نکنیم