پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

اون جمعه که کربلا بودیم، ظهر با مامان رفتم حرم برای نماز جماعت ظهر و دیدیم شبستان خالیه و پرسیدیم چرا کسی نیومده برای نماز و گفتن نماز جماعت ظهر، جمعه‌ها تشکیل نمیشه. اذانو گفتن و خودمون فُرادی (بخوانید فُرادا) نمازمونو خوندیم و در حال تماشای مغازه‌ها داشتیم برمی‌گشتیم سمت هتل که دیدیم ملت تو خیابونِ جلوی حرم دارن نماز می‌خونن و گفتم عه! مامان اینا دارن نماز جمعه می‌خونن و برای همین نماز جمعه بوده که نماز جماعت تشکیل نشد!

گفتم بیا ما هم بخونیم که شنیدم بسیار بسیار فضیلت داره!

رفتیم انتهای خیابون و آخرِ صف و ملت در حالِ قنوت بودن.

گفتم اینا الان رکعت دومشونه و وصل میشیم بهشون و قوانین اتصال نمازم بلد بودم!!!

نیت کردیم و متصل شدیم و رفتیم رکوع و اینا بدون تشهد و سلام بلند شدن و من تو کفِ این بودم که اگه رکعت دوم بودن چرا تشهد نگفتن پس؟!

ما هم بلند شدیم و فکر کردیم لابد الان اینا رکعت سومشونه و نماز جمعه تشهد نداره لابد!

تو همین رکعت هم دوباره قنوت رو اجرا کردن و آقا من دیگه قاطی کردم به واقع!

تازه قنوتشون بعد از رکوع بود!!!

بعدش سجده و تشهد و نمازشون تموم شد و در بهت و حیرت بودم که اگه رکعت سوم بودن چرا تموم شد و اگه رکعت دوم بودن چرا چهار تا نخوندن و مگه نماز ظهر چهار رکعت نیست؟!

هیچی دیگه!

من و مامان نگاه معناداری به هم کردیم و کفشامونو پوشیدیم برگشتیم هتل

حالا اومدم سرچ کردم نماز جمعه به چه صورت خوانده می‌شود؟ و رسیدم به این سایت:

www.islamquest.net/fa/archive/question/fa10893


چند ساله نیتشو دارم برم نماز جمعه و هی می‌خوام و هی نمیشه! 

ینی کسی نبوده و نیست که باهاش برم :(

+ وقتی کامنتای یه پستی بسته است ینی ترجیح میدم راجع به اون موضوع صحبت نکنیم

+ یه نفر کامنت گذاشته که امروز باغ وحش بوده و چند تا جغد دیده و یاد من افتاده :))))
۹۵/۰۱/۱۲
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

مامان