پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۹۷۰- یک سر و هزار سودا

سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۵۱ ب.ظ

امروز آخرین روزی بود که با سه‌شنبه‌ای‌ها کلاس داشتم. بهشون گفتم هفتهٔ دیگه بزرگداشت فردوسیه و همایش دعوتم و نمیام مدرسه. بعد با یکی از معلم‌های ادبیات مدرسه یه فیلم برای جشنوارهٔ نوآوری در تدریس گرفتم. یه فیلم هم هفتهٔ پیش با معلم علوم اون یکی مدرسه گرفته بودم. با بچه‌ها خداحافظی کردم و چندتاشون بغلم کردن و ضمن طلب حلالیت و آرزوی موفقیت همدیگه رو به خداوند منّان سپردیم. التماس دعا هم داشتن که سؤالا رو آسون بدم. بعد از مدرسه قرار بود برم دانشگاه فرهنگیان برای ثبت‌نام دورهٔ مهارت‌آموزی. مدارکم همرام نبود (صبح یادم رفت بردارم). فقط هزینه‌شو پرداخت کردم و فعلاً بی‌خیال ثبت‌نام حضوری شدم تا خودشون زنگ بزنن بگن چرا نمیای. داشتم اسنپ می‌گرفتم که برم فرهنگستان و اونجا حجم این فیلما رو کم کنم و طرح درسشو بنویسم بفرستم برای جشنواره. لپ‌تاپم اونجا بود و مهلت این جشنواره هم داشت تموم می‌شد. متن سخنرانی هفتهٔ بعدمم باید می‌نوشتم و سؤالای امتحانامم طراحی می‌کردم که از اداره زنگ زدن گفتن امروز ساعت ۴ دانشگاه علم‌وصنعت دعوتی؛ برای حضور در مراسم تجلیل از معلمان نمونه. نفهمیدم از منم می‌خوان تقدیر کنن یا دعوتم کردن که سالن پر بشه. درخواست مرخصی برای فرهنگستان پر کردم و مسیرمو کج کردم سمت علم‌وصنعتی که به علموص معروفه.

از درِ شمارهٔ چهارش می‌خواستم وارد شم که نگهبان گفت سالنی که می‌خوای بری از اینجا فاصله داره و برو از در اصلی بیا. گفتم دانشکدهٔ برقم اون سره؟ گفت برق برای چی؟ گفتم دوستام اونجا... بعد یه چند لحظه مکث کردم و گفتم: بودن. وقتی رسیدم یه ساعت تا مراسم مونده بود. پرسون‌پرسون خودمو به دانشکدهٔ برقشون رسوندم و یه چرخی توش زدم و تو مسجدشون نماز خوندم و فاتحه‌ای هم برای شهدای گمنام کنار مسجد خوندم و حالا اومدم نشستم ردیف سوم سالن. 

اکنون که این پست را می‌نگارم مراسم شروع شده. این خانومی که کنارم نشسته مدیره. ازش پرسیدم به شما هم همین امروز اطلاع دادن و دعوت‌نامه فرستادن؟ گفت نه، ما از خیلی وقت پیش دعوت بودیم. پرسید شما معلم نمونه‌ای؟ گفتم نه من معلم معمولی‌ام. بعد پرسیدم کیا دعوتن؟ گفت مدیرها و معلمای نمونه. بعد سکوت کردیم و من محو افق شدم.

فکر کنم اون اثری که برای مسابقهٔ تجربه‌نگاری فرستاده بودم و بهتون گفته بودم اگه برنده شدم به سمع و نظرتون می‌رسونم مقامی چیزی آورده.



+ این پست هم بماند به یادگار، از دانشگاه سابقِ خوانندگان اسبق وبلاگم.

۰۳/۰۲/۱۸
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۱۱)

۱۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۵۷ پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

حدسم درست بود. تجربه‌نگاری برگزیده شدم.

سلام 

افرین به شما معلم نمونه..

معلمی تو وجودته..چه دبیرستان و چه بزودی دانشگاه 🙏💚

معلم معمولی :))

مبارک باشه که مبارکید🌾🌻🌱آدم خوش‌حال میشه که تو سیستم پر از تنگ ‌نظری و کوتاه قدی آموزش و پرورش هنوز امثال شما به عنوان معلم نمونه انتخاب میشن...کاش بگید مراحل انتخاب و محورهای جشنواره چی بود؟

حقیقتا از دیدن مسیری که طی میکنی و شخصیتت لذت میبرم. امیدوارم همیشه تو مسیرت بدرخشی

مث من خسته ای ذهنت خسته هس همه این حواس پرتی ها🥲

۲۳ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۴:۲۱ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

آفرین ، آفرین.

به به تبریک می‌گم!

ولی به نظرم حس عجیبی داره که آدم ندونه بابت چی دعوت شده و می‌خوان ازش تقدیر کنن.

امیدوارم بعد از این چند ماه تدریس، با استراحت خستگیش از تن و ذهنتون در بره

سلام

خب نتیجه نهایی چی شد؟

بالاخره تقدیر کردن یا نه ؟

پاسخ:
سلام
بله
ولی مدیر شمارهٔ ۲ ناراحت شد که اسم مدرسهٔ شمارهٔ ۳ تو لوح تقدیرمه و امتیازو اون مدرسه گرفته!
البته من تجربه رو برای هر دو مدرسه نوشتم ولی اداره ابلاغمو داده به مدرسهٔ شمارهٔ ۳

تبریک میگم نسرین جان .شما لایق بهترین هایی .فقط یچیزی میخوای دبیری رو ادامه بدی ؟ یا قصد داری استاد دانشگاه بشی؟ دانشگاه فک کنم بهتر با روحیاتت سازگاره .

سلام خانوم دکتر

آخی علموص رفته بودین! 4 سال لیسانس و 2 سال ارشد و یک سال پسا ارشد اونجا زیستم. برق جدید رفتین یا قدیم؟ جدید میشه همونی که تو مجتمع چمران هست. من همیشه لذت بردم از متن‌هاتون و لی امشب بوی جوی مولیان آید همی...

همایشتون تو مجتمع امام خمینی بود؟ وای اسم بقیه سالن‌ها یادم نیست ولی اگه مقبره شهدای گمنام نزدیکتون بوده یعنی روبه روی سالنتون آمفی تئاتر سرباز باید باشه... خدایا چرا از شنیدن نام دانشگاهم باید اینقدر احساساتی بشم؟ 

تبریک می‌گم موفقیتتون رو. از شما دور از ذهن نبود و نخواهد بود. امیدوارم به اهدافتون برسید. 

در پناه حق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">