۱۸۹۸- بهنظرتون اینجا داره به چی فکر میکنه؟
دیروز دانشجوها رو برده بودم از فرهنگستان بازدید کنن و با فضای اونجا آشنا بشن. اطلاعاتشون از فرهنگستان در حد کشلقمه و درازآویز زینتی بود و حتی نمیدونستن اینا طنزه و مصوب فرهنگستان نیست. هیچی راجع به سایر گروههای پژوهشی اونجا مثل تصحیح متون و فرهنگنویسی و گویشها و رایانه و ده دوازده بخش مهم دیگهش نمیدونستن. حتی اطلاع نداشتن هشت ساله فرهنگستان زبانشناسی ارائه میده و دانشجو میگیره. دیگه اینا که دانشجوی زبانشناسیان اینو ندونن پس کی بدونه؟ در بخشی از این بازدید، دکتر حداد فعالیتهای فرهنگستان و رشتهای که اونجا در مقطع ارشد ارائه میشه رو توضیح میداد. ضمن صحبتهاش اشاره کرد به منی که یکی از فارغالتحصیلهای این رشته و از دانشجوهای اولین دورهش بودم. منم داشتم فیلم میگرفتم که بعداً با دوستانی که نیومده بودن به اشتراک بذارم. یهو ازم خواست خودمو برای حضار معرفی کنم و ضمن تبیین اینکه از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود رشتۀ ارشدمو توضیح بدم. دید موقع معرفی، به اسم دانشگاه اسبقم اشاره نکردم، خودش گفت از صنعتی شریف. گفتم بله، بله. اینجا تو این سکانس دارم چیستی و چرایی زبانشناسی رو شرح میدم و گوشیمم همچنان دستمه و فیلم میگیره. در پایان خاطرنشان کردم که این رشته مصاحبه داره و زمان ما اتاق مصاحبهش اتاق انتهای راهرو بود. یادمه روز مصاحبه ازم پرسیدن از ادبیات کلاسیک چی میدونی و چی خوندی و من بر دار کردن حسنک رو از تاریخ بیهقی از حفظ خوندم براشون. از دوران مدرسه و کتاب ادبیات گوشهٔ ذهنم مونده بود. هنوزم حفظم اون یه صفحه رو. فقط هم همین یه صفحه رو حفظم البته :))
+ فقطم کیک من کاکائوییه. بقیه وانیلیان.
+ امروز ۵۵۵۵امین روز وبلاگنویسیمه.
سلام خانوم دکتر
آخ من عاشق اون پیگیرانه به بند تصویر کشیدن لحظات شما هستم که موقع ارائه خطبه هم، شیختان تمایلی به توقف آن نداشت!
در پناه حق