پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۵۴۱- عیدی

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۰۶ ب.ظ

رادیوبلاگی‌ها برای ایام نوروز یه برنامۀ ویژه براتون تدارک دیده. قراره هر روز یه پادکست داشته باشیم و چندتا پست بخونیم براتون. برای اینکه محتوا و حال‌وهوای پست‌هامون متنوع باشه، از همه‌تون می‌خوایم یه چرخی تو بلاگستان بزنید و آرشیو وبلاگ‌هایی که می‌خونیدو مرور کنید و لینک چندتا پست حال‌خوب‌کن که تو این مدت خوندید یا حتی خودتون نوشتید رو برای ما بفرستید که تو پادکست ازشون استفاده کنیم. اگه خوتون هم بخونید و صداتونو بفرستید که دیگه عالی میشه و این‌جوری صداها هم متنوع میشه. یا اگه دوست دارید تو خوندن کمکمون کنید، بهمون بگید حتماً؛ ما با کمال میل استقبال می‌کنیم.

لطفاً امروز و فردا، نهایتش دیگه تا آخر هفته پست‌های موردعلاقه‌تونو بفرستید که ما فرصت داشته باشیم بخونیم و کارهای تدوین پادکست‌ها رو انجام بدیم. چه این لینک‌ها رو برای رادیوبلاگی‌ها بفرستید چه اینجا برای من کامنت بذارید، فرقی نمی‌کنه، دستمون تو یه کاسه‌ست :دی


حالا اگه پستی، چه از پست‌های وبلاگ من چه از وبلاگ خودتون چه از وبلاگ دوستاتون مدنظرتون هست که دوست دارید من بخونم و با صدای من بشنوید، بگید بخونم. مطمئنم خوشحال می‌شید ^-^

۹۹/۱۲/۲۵
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۱۱)

سلاممم

این کانال شاید کمکتون کنه:

@blog_reader

پاسخ:
ممنون
آره من دوتا از پستای این کانالو که خواننده‌های اینجا نوشته بودن و آشنا بودم با نویسنده‌هاشون و قبلاً خونده بودم موقع انتشار تو وبلاگشون، انتخاب کردم. ولی بقیه‌شو هنوز فرصت نکردم بررسی کنم. 

نی نی دار شدن آووکادو 

این پست حال خوب کن من بوده 

پاسخ:
اسم این بلاگرو شنیدم ولی آدرس وبلاگشو ندارم
چند وقت پیشه؟ خبر سوخته نیست؟ میشه تو پادکست خوند؟
۲۶ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۴۷ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

پست کریم بنا 1357

یاد بچگی های خودمان افتادم

پاسخ:
چشم، می‌خونم :)
ممنون

سلام

کاروانسرا دات بلاگ دات آی آر طنزطورانه می‌نویسه. حالا من نمی‌تونم بگم دقیقا کدوم پستش خوبه و به درد کار شما می‌خوره، ولی من باب مثال این و این. یه‌کم حرفای بوق‌دار هم ممکنه تو لینک اول باشه، شما زیاد سخت نگیرید :)))

پاسخ:
سلام
ممنون
نمی‌شناختم این بلاگرو. لینکا رو فرستادم برای دوستان که انتخاب کنن بخونن. الان نزدیک صدتا پست داریم که سی چهل‌تاشو باید انتخاب کنیم. 

سلام پستای شوخی بابلاگرهای محسن رحمانی و پستای جناب هیچ هم عالیه.

اون پستی که یه پوتین تو مدرستون افتاده بودهم عالیییییه.

پاسخ:
وای نه، من اصلاً این شوخیا رو دوست نداشتم :)) یه بار با من شوخی کرد دعواش کردم. البته اون شوخیش اصلاً قشنگ نبود که اعتراض کردم! :|
مدرسهٔ راهنمایی منو میگی؟ یا یه پوتین دیگه یه جای دیگه افتاده؟

سلام یعنی کسی استقبال نکرد ؟گفتم الان کلی پیشنهاد ردیف میشه اینجا.

پاسخ:
سلام
فقط دو نفر گفتن می‌تونیم بخونیم و حدوداً ده نفرم لینک فرستادن. تعداد لینک‌ها کافیه ولی به‌نظرم اگه بیشتر بود متنوع می‌شد سلیقه‌ها، و بهتر بود.

منم منتظر بودم همه کلی پیشنهاد بدن :/

یا شاید هم توی کامنت خصوصی میگن. هوم؟

 

پاسخ:
اتفاقاً خودمم تعجب کردم. هم کامنتای رادیو کم بود هم کامنتای خودم. در حالی که در مجموع بیشتر از هزارتا دنبال‌کننده داریم ولی کامنتا به ده‌تا هم نرسید!
حالا دو روز اول بیان مشکل داشت ولی بعدش که درست شد هم همین بود. جالبه من پارسال گفتم به‌عنوان هدیه، شعر بفرستید بخونم، عالم و آدم شعر فرستاده بودن. دیگه صدام گرفته بود بس که شعر خونده بودم :))

جزء قدیمی ترین و قوی ترین بلاگراست. 

http://avocado.blog.ir/

اره. خبر جدید هست. وبلاگشو چک کن میبینی. بعد پر مخاطب هم هست. یعنی نی نی دار شدنشون، خیلی ها رو خوش حال کرده.

 

من دوست دارم این پست خودم رو با صدات بشنوم. البته اگر خودت هم دوست داشتی :)

http://mosafer-khane.blog.ir/1399/08/23/%D8%A7%D8%AE%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D9%81%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA

 

پاسخ:
ممنون :)

خوندم پستتو، ولی من جلوی خواستگار رژ نمی‌زنم که وقتی رفت بخوام پاکش کنم :))
اگه تو پادکستا نذاشتیم، بعداً برای خودت می‌فرستم.

شما ممنون ^_^

 

نه دیگه شما داوطلب خوندن شدین😅😅😅

پاسخ:
آسمان بار امانت نتوانست کشید... :))
ولی جدی اگه کسیو سراغ دارید که صداشو در اختیارمون بذاره معرفی کنید. حتی شما دوست عزیز.

من نمیدونستم پستهایی که معرفی می‌کنیم باید شبیه به حال و هوای خواننده باشه. اون پست صرفا مورد علاقه ی خودم بود. همین... الگوریتم خاصی در پس انتخابش نبود...

پاسخ:
نه بابا :)) برای هم‌حسی بیشتر گفتم. خط‌به‌خطش وصف حال خودم بود مخصوصاً جملهٔ آخرش :)) جز اون یه مورد. 
قدیما تو رادیوبلاگی‌ها موقع تقسیم پستای اخبار این چیزا رو در نظر می‌گرفتم و مثلاً اگه پست از زبان یه آدم چاق و شکمو بود، نمی‌دادیم یه گویندهٔ زار و نحیف بخونه :|
پستتو دوست داشتم

میگم اون مسابقه یلدا تهش چی شد؟ چون اسکرین شاتش اسم پیج نداشت من نتونستم چک کنم که جواب چی بود. یهو یادش افتادم :))

پاسخ:
اتفاقاً دیشب منم داشتم به همون سؤاله فکر می‌کردم. من نتونستم حدس بزنم. خبر ندارم. اونو بانوچه گذاشته بود. شااااید اون بدونه. می‌پرسم ازش.