پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

استاد ابتدای اولین جلسه داشت طرح درسو می‌گفت. توی طرح درس، خلاصۀ جلسات آینده و سرفصل‌ها و منابع و مقالات و نحوۀ ارزیابی و امتحان و تکالیف رو می‌نویسن. توضیح می‌داد که جلسۀ اول قراره راجع به این مبحث صحبت کنیم و این کتاب‌ها یا مقالات رو بررسی کنیم. همین‌جوری که داشتم گوش می‌دادم و یادداشت برمی‌داشتم، یه چیزی توجهم رو جلب کرد. توی قسمت مترجم‌ها و نویسنده‌های این کتاب‌ها و مقالاتی که معرفی می‌شد، اسم شاپور و مراد و امیرعباس کامل نوشته شده بود، ولی اون وسط یه چند تا اسم بودن که اسم کوچیکشون به‌اختصار نوشته شده بود و فقط نام خانوادگیشون بود. عین، ف.، الف، میم، سین، نون. یاد پست دیشبم و کامنت‌ها افتادم. میم رو می‌شناختم. یکی از سرگروه‌های پروژه‌ای بود که درش همکاری داشتم. همکارم بود. میم، خانم بود. هنوز ذهنم درگیر پرسیدن اسم پدر و نپرسیدن اسم مادر توی فرم‌ها بود. هنوز داشتم فکر می‌کردم چرا حتی یه وقتایی تو اعلامیه‌های فوت و سنگ قبر هم می‌نویسن بانو فلانی. با خودم فکر کردم نکنه استاد اسم کوچیک خانوما رو به‌اختصار نوشته که... که چی؟ چرا باید اسم آقایون کامل نوشته بشه و اسم خانوما نه. عصبانی شدم. خواستم برخیزم و اعتراض کنم و این طرز تفکر رو محکوم کنم. آخر کلاس، وقتی استاد گفت هر کی سؤال داره روی علامت دست کلیک کنه، دلم می‌خواست دستمو بلند کنم، میکروفنمو روشن کنم و بگم استاد این چه رفتاریه با خانوما دارید؟ شما که استاد این مملکتی، شما که تحصیل‌کرده‌ای، شما که خودت خانومی چرا؟ مردان علیه زنان، زنان هم علیه زنان؟ پس کی با ماست؟ تا کی قراره بهمون ظلم کنن و به خودمون ظلم کنیم؟ قطارقطار حرف ردیف کرده بودم و همچنان عصبانی بودم. مجدداً پرسید کسی سؤالی نداره؟ منصرف شدم. فکر کردم درست نباشه جلسه رو به حاشیه بکشم و از همه مهم‌تر اینکه نمی‌خواستم در اولین برخوردمون این موضوع تو ذهنش ثبت بشه و بعدها هر موقع منو دید و یادم افتاد بگه همون دختر فمینیست که می‌خواست حق خودش و بقیۀ زنان رو از حلقوم جامعه بکشه بیرون. منصرف شدم که بیشتر فکر کنم و بی‌گدار به آب نزنم. ضمن اینکه اساساً آدم هیجانی‌ای هم نیستم و همیشه محتاط و حساب‌شده قدم برمی‌دارم.

الان که داشتم مقاله‌ها رو می‌خوندم، متوجه شدم عین و الف و یه چندتای دیگه از اون اسم‌ها، آقا هستن. در واقع هدف این نبوده که فقط اسم خانوم‌ها نشون داده نشه. دیگه اینکه چرا اسم‌ها رو این‌جوری نوشته مهم نیست.

اگه منصرف نمی‌شدم و اعتراض می‌کردم یه‌جوری ضایع می‌شدم که عمراً تا عمر داشتم یادم می‌رفت. مثلاً کافی بود در جوابم بگه از کجا می‌دونی الف خانومه؟ :| خطر ضایع شدن از بیخ گوشم رد شد.

بله عزیزان. ما از این پست این نتیجه رو می‌گیریم که هنگام عصبانیت یک لیوان آب بخوریم، سکوت کنیم و کار دیگه‌ای نکنیم تا هم خشممون فروکش کنه، هم شاید بعداً فهمیدیم که اشتباه می‌کردیم.


۹۹/۰۸/۱۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

استاد شماره 20

مراد

نظرات (۶)

صبر استراتژیک 😃

چه خوب که زود اعتراض نکردین 😁

سلام

عیدت مبارک

دلم می‌سوزه برا درس خوندن مجازی... اصلا دوستش ندارم.😑باشد کلاس‌ها حضوری شود با رفع نگرانی‌ها و امراض.

 

منم قبول ندارم اسم خانم‌ها رو به اختصار می‌نویسن.

و مهمترین دلیلم هم سنته. مثلا رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نه تنها همسرانشون رو به نام خطاب می‌کردند، بلکه نقل شده که ام‌المومنین عایشه رو، حُمیرا خطاب می‌کردند. یعنی مو قرمز!

این که یه قدم جلوتره، یعنی نه فقط اسم نیست، بلکه یه ویژگی‌ای است که پوشیده شده...

 

حالا بگم یکسری از قدیمی‌ها، نه تنها اسم دخترشون رو تو ملاعام و جلوی نامحرم صدا نمی‌کردند، بلکه اونو به اسم برادرش خطاب می‌کردند! مثل اینکه مثلا تو و بابا برین بیرون، و بابا بجای اینکه اسم خودتو بگه، بهت بگه امید!

البته این خرده‌فرهنگ، تقریباً دیگه منسوخ شده، یه نفس عمیق بکش🤣

۱۳ آبان ۹۹ ، ۱۳:۴۸ محسن رحمانی

سلام شاید اون قدیما رسم بوده که اسم خانوما نوشته نشه یا به اختصار نوشته بشه اونم نه به این خاطر که نامحرم اسمشون رو بدونه به خاطر حفظ حریم خصوصی خانوما که کسی متوجه نشه اسم فلان خانوم چیه که یه وقت مزاحمت ایجاد نشه و خدشه ای به خانوما و خانواده ی اونا وارد نشه حتی وقتی یه آقا میخواست جایی خانومشو صدا کنه به اسم پسرش یا برادرش یا شوهرش صداش میکردن کلا صحیح نمیدونستن که اسم خانوماشون رو جایی بگن یا کسی بشنوه اما الان دیگه مثل قدیم نیست واین خود اشخاص هستن که مایل نیستن اسمشون زده بشه یا به صورت اختصار نوشته بشه کسی که مایل باشه اسمشو کامل میزنه کسی هم که نباشه به اختصار یا اصلا نمیزنن حتی آقایون هم نه که اینم جز حریم شخصی هست درست مثل شماکه الان برای اسم نویسنده وبتون اسم مستعار برگزیدید  واینم بگم که بعضی ها هم استم مستعار میذارن که یا به صورت اختصار به کار میبرن ویا به صورت کامل . البته بعضی ها هم هنوز اون رسم قدیم رو که مایل نبودن اسم خانومشون رو کسی بدونه دارن ولی در این زمان بیشتر خود اون اشخاص هستن که مایل نیستن اسمشون رو بذارن وگرنه چه در کتاب وچه در ادارات اکثرا اسمها کامل گذاشته میشه . ویک نکته دیگه هم بگم که در بسیاری از شغلها رییس اداره برای اینکه مشکلی ومزاحمتی برای کارمندای خانومش بروز نکنه اسم کاملو نمیذارن .

۱۳ آبان ۹۹ ، ۱۵:۲۷ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

متن رو بذارین کنار، پس‌زمینه پاییزی رو نگاه😁

سلام

در مورد مجریای خانوم باید بگم نگران نباشید دیگه الان خود مجری خانوم اسمشو میگه و نیازیم به زیرنویس نیست :)

علاوه بر حرفای جناب رحمانی یه چی دیگه هم هست که شما خودت میگی برای همه مخاطبات حتی تو اینوریدر یه حریمی داری و صمیمیا یه جور طبقه‌بندی شدن و بقیه تو یه اولویت دیگه منم به شخصه وقتی اسم کوچیک کسی رو صدا میزنم یعنی یه حدی از صمیمیت رو باهاش دارم و با این دید وقتی یه آقا منو با اسم کوچیک صدا می‌زنه حالم به‌هم میخوره و البته ‌یه جوری بهش میگم که حواسش کاملاً جمع می‌شه :) یعنی می‌خوام بگم این بحث بیشتر به میل خود افراد یا یه سری ملاحظات برمیگرده نه بحث ضد‌زن و...

واقعا عجیبه که هرجا می‌ری یه نشانی از مراد هست :))))

می‌دونی این پست چی رو نشون می‌ده؟ این که مهم نیست چه مقطعی رو شروع کرده باشی، این نفرین «سوتی ترم اول» همیشه وجود داره و از رگ گردن به ما نزدیک‌تره :))

خطر از بیخ گوشت رد شد :دی