13- ﺑﺮا ﻧﺠﺎت ﺟﻮن آدﻣﺎ هم که شده, بهتره بی خیال پزشکی شم!
باورم نمیشه من هنوز نت دارم!!!
ولی خب نکته اینجاست که برای یکشنبه تمرین داریم و من اون موقع نت ندارم
داشتم فصل 7 (بخش تنفس) کتاب فیزیک پزشکی رو میخوندم,
یهو همچین بی هوا با ذوق زایدالوصفی گفتم بچه هااااااااااااا
من بالاخره فهمیدم این ناف به چه دردی میخوره!
زهرا در حالی که چمدونشو جمع میکرد بره خونه شون: به چه دردی میخوره؟
من: برای نفس کشیدن جنینه! شش های جنین به نافش وصله و این جوری نفس میکشه
مژده: خب چه جوری؟
من: نمیدونم دقیق! احتمالاً ناف بچه به ناف مامانش وصله
بعدش هوا از تو ناف مامانش میره تو ناف بچه و
بعدش میره توی شش های بچه یا همون جنین!
زهرا: خب پس چرا آقایون هم ناف دارن!؟
من: نمیدونم راستش! آهان, ببین آقایونم یه زمانی جنین بودن دیگه!
اونا اون موقع این نافو لازم داشتن
مژده: اون وقت اگه مامانه لباس کلفت بپوشه و دستشو بذاره جلوی ناف خودش,
هوا به شش های بچه نمیرسه و خفه میشه؟
من: آره دیگه! میمیره! نمیدونمااااااااا! شایدم نمیره!
حالا بذار این فصلو تا آخر بخونم, شاید چیزای بیشتری در مورد ناف دستگیرم شد
پ.ن: ینی من این قابلیتو دارم که جامعه پزشکی رو متحول کنم!
یاد این جکه افتادم که یارو از معلمش میپرسه چرا ما ریاضی میخونیم؟
اونم میگه برا نجات جون آدما!
شاگرده میپرسه چه ربطی داره؟
معلمم میگه برای اینکه امثال تو نرن دانشکده پزشکی