پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

1078- خوشمزه‌جات

دوشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۸ ب.ظ

هر موقع میرم خونه‌ی دخترخاله اینا، اگه خرید مرید داشته باشن براشون انجام میدم.
اون سبزیا رو در حالی خریدم که نصفشونو نمی‌شناختم :| 
فردای انتخابات خونه‌ی دخترخاله‌ی بابا بودم.
آرد و یه سری خرت و پرت گرفتم براشون کیک درست کنم.
نمی‌دونستم کیک شکلاتی دوست ندارن و  تقریباً کیکه رو کلاً خودم خوردم.

دیروز برای افطاری خونه‌شون دعوت بودم (خودم خودمو دعوت کرده بودم به واقع).
با خودم آرد و اینا بردم و این سری شکلات نریختم توش.
یه ساعت قبل اذان مواد رو گذاشتم روی گاز و دم افطار رفتم برش گردونم و خاموشش کنم.
یه ساعت بعد افطار رفتم ببینم خنک شده یا نه. درِ ماهیتابه رو باز گذاشته بودم. هنوز داغ بود.
یه ساعت بعد دوباره رفتم بهش سر زدم. کولر روشن بود و درِ ماهیتابه باز بود. ولی هنوز داغ بود.
یه ساعت بعد هم بهش سر زدم. هنوز داغ بود.
یازده و نیم دخترخاله گفت برو برش دار بذار تو یخچال خب!
انقدر داغ بود که نمی‌تونستم برش دارم.
برش داشتم بذارم تو یخچال، دیدم گاز روشنه!!!
روشن بود :| چهار ساعتِ تموم روشن بود :|
و خب طبیعی بود که شبیه بیسکویت بشه.


پفک‌هایی که تو لیست خرید بودن

به اینا میگن پفک هندی

مثل ماکارونیه، می‌ریزی تو روغن داغ، پف می‌کنه

چند روز پیش، خوابگاه

کتلت جغدی و الویه‌ی جغدی

دسر شکلاتی و

اون سه تا پاستیل جغدی وسطی رو دریابید!

اولین، یا دومین برنجی که بعد از عید درست کردم.

برنج کم می‌خورم کلاً

امکاناتم هم برای خورشت در حد سیب‌زمینی و گوشت چرخ‌کرده بود.

زعفران نرگس چیست؟

سفره‌ی افطارِ روزِ اول

فقط اون بشقاب سوپ مال منه

اون دلمه‌ها رو هم‌اتاقیام تو خونه‌ی یکی از دوستاشون درست کردن

چشامو بستم و یکیشو به زور قورت دادم :|

ناخناشون بلنده خب...

پریشب یه جعبه شکلات گرفتم به هم‌اتاقیام گفتم پاشین بریم اتاق شیما اینا چایی بخوریم

با اینکه اونا همیشه اتاق ما و بچه‌های اتاق ما همیشه اتاق اونا پلاسن، 

ولی من اولین بارم بود قدوم مبارکم رو اتاقشون می‌ذاشتم :|

باعث و بانیِ این پست کسیه که عکس این دو تا کیکو فرستاد گفت چرا از این پستای خوشمزه نمی‌ذاری؟

فکر کنم یه سری چیز میزِ نفتی رو کیک نوشته

اون RIG 81 هم انگار شماره‌ی دکل نفته

روی کیک سمت چپی هم فکر کنم نفت ریخته :|

نظرات (۳۹)

باز خدا خیرت بده بعد افطار گذاشتی از این پست خوشمزه هاتو😂
پاسخ:
:))) دیگه انقدرام یزید نیستم
به روح اعتقاد دارم به واقع
از تغییراتی که داری توی خودت کم کم میدی راضی هستی؟ ؛)
پاسخ:
از تغییراتی که اینجا می‌نویسم آره
از تغییراتی که نمی‌نویسم نه
عاشق اون کتلتو الویه ت شدم اصن:))
پاسخ:
اون کتلت و الویه هم عاشقته اصن
کیکی که تو تابه دو طرفه درست کردی خوب شد؟ 
یه بار رولت درست کردم اصلا خوب نشد :|
پاسخ:
بیسکویت شد اون کیک!
کتلت‌ها خیلی بامزه شدن :))
پاسخ:
قابل شما رو نداره
ولی خب خورده شده و تعارفم نمی‌تونم بکنم حتی
منم آشپزی میکنم :)))))))
پاسخ:
ولی فکر نکنم به پای دستپخت من برسه دستپختت :دی
سلام هنرمند
چه جغدهای باحالی طراحی کردی 
بسی خوش سیما هستند
منم زیاد چیز میز خوراکی درست می کنم تو خونه ولی عکساشونو با گوشی نمیتونم بزارم وبم

پاسخ:
سلام
عکساتو جمع کن یهو کامپیوتر گیرت اومد همه‌شونو بذار ببینیم دلمون آب شه
سلام
ظاهر خوشمزه ای دارن
دلمه خیلی خوشمزه اس
در چیدمان خوش سلیقه هستین جغدی ها زیبا بودن.
😃
پاسخ:
سلام :)
باطنشونم خوشمزه است :دی
همش یه طرف؛ اون پفک هم یه طرف!! هرچند اصن ازش حرفی زده نشد! :)))
پاسخ:
عه آره راست میگی یادم رفت عکس پفکا رو بذارم
الان آپلود می‌کنم
پفک هندی خریده بودم
از اینا که می‌ریزی تو روغن پف می‌کنه
کیلویی 17800 تومن :دی
وای خدا اون جغدهارو ببین 😃😃😃😃 
خداییش هنوز نگفتی ناخنهاشون بلند بوده داشتم به این فکر میکردم که تو عمرا از اون دلمه خورده باشی. نمیدونم چرا از این غذاهای چنگولکی فقط از اوناییگه تمیزیشون برام به یقین رسیده باشه میخورم 😑
پاسخ:
چنگولک داریم تا چنگولک
دو حالت غذای چنگولکی داریم: یکی با دستش درست می‌کنه و همیشه دستاش تمیزه و اصن دائم الوضو هست، یکی هم همیشه دستش تو دماغشه :)))

من حتی روی کِرِمی که ملت به دستشون میزنن و بعدش میرن آشپزی می‌کنن هم حساسم
واقعا بار دوم که دیدی کیک هنوز داغه اون سلولهای خاکستری مغزت هشدار نداد که گاز روشنه؟؟؟
پاسخ:
حتی بار سوم و چهارم و بار آخر هم چنین هشداری به مغزم نرسید
تا اینکه ماهیتابه رو برداشتم از رو گاز که بشورمش و دیدم زیرش روشنه
اولندش بگو بینم ده شب ب بد کجا بودی ک کدمنتای ده ب بدو جواب ندادی؟فضولم خودتی

دومن..
امتان دارم ادبیات
از ده فصل چار فصل مونده
خوابم میاد
خووواااااابم میاد
تف به این زندگی
نمیرسم تموم کنم:|
پاسخ:
دو سه شبه خوب نخوابیدم و دیروز علاوه بر کلاسای خودم دو تا کلاس جبرانی هم داشتم. امروز هم همین طور :(
دیشب همین که پستو نوشتم خوابیدم تا الان (هفت)
الانم حاضر میشم برم 
کلاس دارم تا عصر
هیچی هم نخوردم. نه افطار، نه سحری
یجوری میگه ناخناشون بلنده انگار خودش از ته میزنه
یادم نرفته پستی ک گفتی ناخن بلندتو یادگاری نگه داشتی!
پاسخ:
اون ناخونای دوران جوانی‌م بود
الان تقریباً کوتاهن... کلاً تو خوابگاه نمی‌تونم بلندشون کنم... بس که بشور بساب دارم اینجا
میرم خونه بلندشون می‌کنم ولی خب در کل حواسم هست موقع آشپزی دستکش دستم کنم و اینا
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۸ شن های ساحل
خدا قوت...چه پست خوشمزه ای چه سفره ای طرفدار بیسکویتت شدم
پاسخ:
ممنون :)
من سفره‌های خونه‌مونو می‌خوام
اینا اصن خوشمزه نیستن :(((
شیخ مهرداد فتوی میدهد:😂
نگیر خواهر من ،این جوری از پا در میای.
امتحان داری،سحر و افطار هم که نمیخوری.
پاسخ:
امتحانا هنوز شروع نشدن. فعلاً کلاس دارم :((
برم خونه تا خرخره میدن بخورم :)))
نکن اینجوری با دل ما خواهر!(آیکون گریه یک عدد گرسنه)
کتلته خیاط خوشگله درضمن عمه بهت افتخار میکنم!
پاسخ:
کم‌کم گرسنگی بر خودم هم مستولی داره میشه یا شایدم داره مستولی میشه
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۲ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
فقط اون کتلت های جغدی:)))))
پاسخ:
:))) یکی از فانتزیام اینه که مهمون بیاد خونه‌مون و کلی چیز میز جغدی درست کنم براشون
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۰ رفیعه رجعتی
گناه من چیه خب که "الان" دارم میبینم پستت رو ؟! :)) مگه فورجه ها نیست؟! خوابگاهی هنوز؟
پاسخ:
گناه تو اینه که الان داری می‌بینی پستم رو
هنوز خوابگاهم. امروز روز آخر کلاسا بود. دارم چمدونمو می‌بندم برم خونه
یه سریا هستن سادیسم دارن
یه سریا مازوخیسم 
تو هم سادیسم داری هم مازوخیسم 
خودآزاری و دگرآزاری



بیا برو این وسواس تو درمان کن ! دستکش دست میکنی غذا درست میکنی؟؟؟؟
خب من وقتی بخوام غذا درست کنم دستامو بسیار تمیز میشورم..در طی غذا درست کردن هم به چیزی دست نمیزنم جز مواد غذایی !!!! ناخنامم چنگال و بیل نیست ولی در حدی که حال بهم نزنه بلنده! در حد معقول!!!

دائم الوضو م هستم :دی (تففففففف به ریا)
پاسخ:
همیشه که نه! وقتی ناخنام بلنده و کتلت رو بدون قالب درست می‌کنم :|||
اگه دستکش دستم نکنم میکروب‌های زیر ناخنم میره توی شکمم و ناخنامم رنگ زردچوبه می‌گیره :|
پاسخ کامنت منتظر اتفاقات خوب
+میخوای من بیام خونتون این فرصت رو در اختیارت بذارم:دی
پاسخ:
:)))
پفک هندی چی چیه :| اون پفکی که توی تصویر شکلاتِ دو رنگ هست. همون تصویری که رفتین اتاق شیما اینا! رو میگم. از اونا میخوام :((
+ پفک هندی نخوردم تا حالا! مزه‌ی خوبی داره؟ :دی
پاسخ:
اونا کرانچی بودن
پفک هندی طعم خاصی نداره
باید یه وب بزنم صرفا جهت تو چش تو کردن هنرهایم :دی
مقارن با پستای خوراکی تو پست کوبنده بزنم منم p:
انقدر ماه رمضوانی با کفش میخ دار اسکی نکنی رو چش و چالمون 
بهله
پاسخ:
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
تلگرامتو چک کن😎😎😎(قابلیت آپلود ندارم الان :/ )
فقط تشعشعات هنرم کورت نکنه خواهر :پی
پاسخ:
چرا همه جا تاریکه؟!
وای خدا!!! من دیگه نمیتونم جایی رو ببینم... نهههههههه
عکساشونو تو گوشیم دارم 
ولی خوش به حال راضیه 
پاسخ:
خوش به حالش چون علاوه بر اینجا توی تلگرام هم روی اعصابم تردمیل میره :))))
کاش تو خوابگاه ما هم کسی از این هنر ها به خرج می داد :)
من که اصلا بلد هم نیستم :))
پاسخ:
بلدیت نداره که
همین جوری وردار یه سری چیزا رو بریز روی یه سری چیز دیگه
من قبلا به تزئین غذا اهمیت نمی دادم. این عکس گرفتنام موجب این حرکتم شد. و حالا متوجه شدم تزئین چه تاثیر شگرفی روی اشتها و خوشحالی داره.
پاسخ:
:))) تزئین خوب است. غذاهای خود را تزئین نمایید!
چیکار کردی با خودت:|
باز افطار و سحر نخوردی؟
بزنمت؟
خدا خودش راضیه تو کلاس  بری جبرانی بری روزه م بگیری؟
48 کیلویی بدبخت:||
اصابم خورده بام حرف نزن
پاسخ:
نزن بابا
بچه که زدن نداره :)))
تازه رسیدم خونه و از امروز باید خودمو آماده کنم برای جملات بخور! اینم بخور! از اونم بخور! اینو نخوردیاا! از اینم بخور و کلا بخور
الان فکر کنم کمتر از 48 باشم :دی
من دلم خواس الان خودمو دعوت کنم افطارى خوابگاتون
فقط کلى مشکل هست که نمیشه
یکیش دورى راه:دى
پاسخ:
:)))) شما آدرس بده، برات پست کنم اصن
لواشک و آلوچه هم ضمیمه ی افطاری می‌کنم حتی :)))
خدایییش من روی اعصاب تو تردمیل میرم؟؟؟نه خداییش بگو

حضرت عباسی تو اصلا اعصابی داری که من بخوام روش راه برم؟

چرا انقدر سیاه نمایی میکنی؟چرا انقدر پیش انظار عموم مظلوم نمایی میکنی؟خداییش شرم نداری انقدر شانتاژ میکنی جلوشون؟؟؟

بابا ایهاالناس والله بالله به پیر به پیغمبر اونی که اعصابش نابود و له شده توی تلگرام منم نه نسرین
نسریییین یکار نکن ۴تا شات از اون وحشی بازیات نشونشون بدم کلا بری افق ۳۰۰سال دیگه م برنگردیااااااااااااااااااااااا
بخدااااا اینهههههههه که پدر منو دراورده من بااین کاری ندارم کهههههه‌..ای بابا
پاسخ:
:دی
دی و کووووفت
برو کم سیاه نمایی کن دیگه اون روم اومده بالاااااااااا
پاسخ:
:)
من کتلت جغدی میخوام با نون و زیتون و هویج تزیینش کردی؟ اون حلقه سفید چیه؟
پاسخ:
اون حلقه سفید پیاز می‌باشد :))))
هنرمند ینی کسی که با پیاز!!! غذاشو تزئین میکنه :دی
خب من گشنه بودم ذاتا و با دیدن این عکس ها طوریم نشد
بر وزن کتک زدی دردم نگرفت 😂😂😂😂
پاسخ:
:))))) راز لاغری من نخوردن برنجه... هر چی برنج برده بودم خوابگاه، امروز پس آوردم خونه.
گفتی ناخن بلند یاد ناخنهای بلند خودت که نگهشون داشتی و تازه عکسشم چندوقت یه بار میذاری افتادم ولی خداییش منم از دستی که ناخنش بلنده و بدون دستکش آشپزی میکنه و یا حتی ناخنش کوتاهه و روش لاک خورده بدم میاد ولی اینکه سر سفرشون نمینشستی خداییش خیلی اعتماد به نفس داری من جرئت این کارو ندارم یعنی اگه من بودم یک سینی زیر ظروفم و از همه مهمتر نونم میذاشتم و باهاشون همنشین میشدم اینکه اونها باهات چپ نیفتادن و قهر نکردن خیلیه
میگم تو روت نگاه نکردن بهت بگن وسواسی ؟من دوست صمیمیم توی دانشگاه با چندتا از بچه ها رفتن مسافرت که خدارو شکر من نرفتم  اونها اتفاقا ترک بودن و دوستم اصفهانی البته اصالتشونو میگم و میومدن رو تخت دوستم و خوراکی میخوردنو... دوستم هم دختر رکی نبود ولی با این حال تو چشمش نگاه میکردن میگفتن وسواسی...
پاسخ:
رفتار من با هم اتاقیام خیلی محترمانه و محبت آمیزه. برای همین قهر نمیکنن یا درگیری بینمون پیش نمیاد. من از هر فرصتی استفاده می‌کنم که بهشون لطف یا کمک کنم. منت نمیزنماااا. منظورم اینه که طوری رفتار کردم که وقتی میام خونه پیام میدن که دلمون برات تنگ شده و کی میای
زشته شما رشت نیومده باشى هى برى سمت رامسر و اینا
این سرى خودت با لواشکا بیا پیشم!!!:دى

واى من چقدررر خندیدم از جوابت به مرادى(خودش بنده خدا اسمشو گذاشته اقای مرادى بعد من اینجورى مرادی خطابش می کنم:|) اینکه پفک هندى طعمى نداره:| :))) من عاشق بى طعمى پفک هندى هستم راستى
پاسخ:
انقدر که کردستان منو یاد تو میندازه رشت نمیندازه. بزرگراه کردستان منظورمه :) چند روز پیش پژوهشگاه بودم، هی یاد تو می‌افتادم... دلیلشم برام واضح نیست دقیق!

پفک هندی مثل موسیقی بی کلامه :)))
(نگاه عاقل اندر سفیه)
پاسخ:
؟!
@مگهان
من اسمم رو نذاشتم آقای مرادی! همون مرادی بهتره! اصلاً از اینکه یکی خودش اسمش رو بذاره «آقای فلانی» یا «خانم فلانی» خنده‌ام میگیره :)) والا هرچی فکر کردم دیدم چی به‌جای اسم کوچیک بذارم [که توی بیان اجباراً باید انتخاب بشه] هیچی به ذهنم نرسید! باز «مستر» اندازه‌ی «آقا» بارِ معنایی نداره خداروشکر :دی
پاسخ:
کلا مراد و مشتقاتش قشنگن :))
درست کردم کامنت بانوچه رو. چرا نباید کامنتش عمومی میبود؟؟؟

پاسخ:
اگه یه نفر یه کامنتو برای چند نفر بفرسته، هرزنامه محسوب میشه. اون وقت اگه تاییدش کنی همه می‌بینن کامنتشو. در حالی که ممکنه کامنتش خصوصی باشه و دلش نخواد همه ببیننش
۱۰ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۱۷ شیمیست خط خطی
چند وقته میخوام ازت بپرسم با رنگی رنگی آشنایی داری؟
و این پک محصولشو دیدی؟
https://shop.rangirangi.com/product/owlpack

هربار میبینمش میگم این مال نسرینه :)))
پاسخ:
چه خوشگله :)
رنگی‌رنگی رو نمی‌شناسم... ولی دوستام معمولاً عکسای جغدا رو از اونجا برام می‌فرستن
اون دلمه های سفید چرا اونجورین؟ با کلم درست شدن؟
انگار تانک از روشون رد شده :|
نسرین این پستو دیدم جدا نگران شدم که اگه خوابگاهی شدم چطور شکم خودمو سیر کنم من فقط بلدم غذاهای ساده و فست فودی مث اسنک و پیتزا درست کنم و فوق فوقش ماکارونی
کیکامم خیلی خوب میشه ولی با کیک که نمیشه شکمو سیر کرد!
من اصن بلد نیستم برنج و خورشت درست کنم :||||
تازه هر موقع مامانم بم میگه ظرف بشور (که به ندرت میگه البته)
قطرات اشک از چشمام جاری میشه و حس میکنم دارن بهم ظلم میکنن و هی به مامانم میگم زنگ میزنم به یونیسف بیان شما رو ببرن شما دارین کودک آزاری میکنین :|
پاسخ:
:)) دلمه‌ی کلمه

نگران نباش منم بلد نبودم. یاد گرفتم. تو هم یاد می‌گیری...