پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

ظهر, به آقای پ. که اصفهانی بود و اسم همه‌ی اساتید اونجارو بلد بود و لیسانس زبانشناسی خونده بود و اهل مطالعه بود و هی کتاب می‌خوند و شماره شو گرفته بودم, پیام!!! دادم ببینم قبول شده و به اونم زنگ زدن یا نه! گفت نه کسی زنگ نزده و 

ای بابا گشنمه اصن حال ندارم تایپ کنم, متن پیام هارو میذارم:



خلاصه یه کم خودمم حالم گرفته شد که قبول نشده...

یه نیم ساعت بعد زنگ زد بهم و گفت اسمش تو لیست هست, ولی چون انتخاب اولش بوده, نیازی نبوده زنگ بزنن ازش امضا بگیرن و مشکل خوابگاهم مطرح نکرده بود که اقدام کنن و منم بهش تبریک گفتم و یه کم در مورد کتابایی که برای کنکور خونده بودیم حرف زدیم و من بازم رفته بودم رو منبر و داشتم روز مصاحبه رو توصیف و تبیین و تشریح می‌کردم که یهو بعدش گفت میشه یه چیزی بگم؟

گفتم بفرمایید!

گفت شما اصصصصصصصصصصصصصصلاً لهجه ندارید!!!!!!! چرا؟

گفتم دارم, ولی متوجه نمیشید

گفت نه آخه من زبانشناسی خوندم و آواشناسی و اینا بلدم, شما اگه از بچگی ترکی حرف زدی, حنجره تون باید به یه زبان تسلط داشته باشه و چه جوری حنجره‌تون هم میتونه مصوت های ترکی رو ادا کنه هم فارسی رو, اونم بدون اشکال!

من: چه می‌دونم والا, خب لابد تارهای صوتیم یه مشکلی داره دیگه! نیست که دایره واژگانم خوبه, موقع حرف زدن حرف کم نمیارم و تند تند پشت سر هم میگم, شاید یه دلیلش این باشه

حالا گیر داده بود که نه از نظر علمی فلان و بهمانه و عجیبه و چیه!

یه کم هم در مورد آواشناسی صحبت کردیم و قرار شد کتابایی که پیش نیازه این رشته است رو معرفی کنه که منم بخونم

وسط حرفامونم فهمیدم موقع مصاحبه چه سوتی عظیمی دادم! 

بدین صورت که: این دکتر جنیدی مخالف سر سخت فرهنگستانه و تیپ ملی و وطنم پاره تنم و اینا داره و یه کم با بقیه مخالفه, یه کم که نه! یه کم بیشتر از یه کم! منم چون نمی‌دونستم چی به چیه, موقع مصاحبه در مورد کلاسا و کتابای ایشونم کلی حرف زدم, خوبه نگفتم مریدشم هستم


+ امشب میرم واحد نرگس اینا! کارگرا صبح قراره بیان اینجارو خراب کنن...

ظهر نرگس اومد باهام خدافظی کرد رفت خونه شون :(((((

گشنمه :(((((


۹۴/۰۴/۰۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

آقای پ.

دکتر ف. ج.

نرگس