پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

دو روزه جلساتو فشرده کردیم که تا ماه رمضمون کلاسامون تموم شه و خدا به سر شاهده دیروز از 8 صبح تا عصر بدون تایم استراحت سر کلاس بودم! تایم استراحت نداشتیم، ناهار پیشکش!!! ینی فکر کن استاد بعدی وایمیستاد دم در که استاد فعلی بره و بیاد تو!!! با این شرایط، برگشتنی (برگشتنی قید زمانه، ینی وقتی داشتم برمی‌گشتم) در اوج خستگی، سبزی گرفتم و آوردم نشستم پاکشون کردم و یه قابلمه (ابعاد قابلمه رو می‌تونید توی تصویر ذیل! ببینید) آش درست کردم و یه کم از سبزیا رو نگه داشتم هویجوری با نون و پنیر بخورم و با اسفناجام بورانی اسفناج درست کردم و من تا حالا نه بورانی اسفناج دیده بودم و نه خورده بودم. انگشت شست دست راستم هم به صورت ضربدری بریدم.



امروز خونه مهمون داشتیم؛ با تلگرام ویس فرستادم برای مهمونا که هر کدومتون یکی یه بیست تومن به مناسبت تولدم کارت به کارت کنید!

الان اسمس اومد بیست تومن به کارتم پول واریز شده :)))))

من و این همه خوشبختی محاله!

کلی حرف دارمااااااااااااا! ولی خب خیلی کار دارم به خدا!

شاید چند روز نتونم پست بذارم (به این دلیل)

باقی حرفام بقای عمر شما.

۹۵/۰۲/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

عمه جون