پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

651- گرفته‌ای... و برایت نماز آیات می‌خوانم...

پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۵۴ ق.ظ

دوباره درِ اتاقو قفل کردم و نشستم پشت در و زانوهامو بغل کردم و تقویمو گرفتم دستم و یکی یکی برگه‌هاشو می‌خوندم و پاره می‌کردم... می‌خوندم و پاره می‌کردم... عروسی پریسا، میان‌ترم ادوات، میان‌ترم بیوسنسور، تولد مریم، تولد سهیلا، عروسی ندا، موعد تحویل پروژه پالس، میان‌ترم مدارمخ ده و نیم تالار2، تولد نگار، کوییز ادوات از بی جی تی، امروز روزه گرفتم، امروز نماز صبم قضا نشد، کوییز بیوسنسور، امروزم نماز صبم قضا نشد، امروز روزه گرفتم، می‌خوندم و پاره می‌کردم، کوییز ادوات موند یکشنبه بعدی، دانشگاه فردا و پس فردا تعطیله، تولد خودم، کنکور وزارت بهداشت، کنکور دوم وزارت بهداشت، نماز صبم قضا شد، ارائه پروژه کارشناسی،نماز صبم قضا شد، ارائه پروژه ادوات، مصاحبه ارشد، می‌خوندم و پاره می‌کردم، ساعت9 پایان‌ترم ادوات،نماز صبم قضا شد، امتحان پالس دارم، گزارش سمینار بیوسنسور، رسیدیم نجف، کاظمینیم، داریم برمی‌گردیم، آدرس وبلاگمو عوض کردم، می‌خوندم و پاره می‌کردم، نتایج ارشد، وقت دندونپزشکی دارم، کارای فارغ‌التحصیلی، باید برم شریف، جلسه اول ارشد، وقت دندونپزشکی دارم، سفارش کمد، باید برم شریف، وقت دندونپزشکی، تحویل کمد، می‌خوندم و پاره می‌کردم، عروسی میترا، سمینار، خونه، امتحان، دایی بابا، سمینار، موعد تحویل گزارش، امتحان، خونه، موعد تحویل گزارش، روزه گرفتم، بازم تهران، چهلم دایی، امتحان، سمینار، سمینار، جلسه آخر ترم اول، می‌خوندم و پاره می‌کردم

یه سررسید دیگه گرفتم... برای 94؛ برای این دو ماه و 6 روزی که مونده هنوز؛ 
بعد نشستم کاغذ پاره‌هارو گذاشتم کنار هم و تو این جدیده دوباره یادداشتشون کردم... عروسی پریسا، میان‌ترم ادوات، میان‌ترم بیوسنسور، تولد مریم، تولد سهیلا، عروسی ندا، موعد تحویل پروژه پالس، می‌نوشتم و گریه می‌کردم می‌نوشتم و گریه می‌کردم...


۹۴/۱۰/۲۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)