441- یکی نیست ازم بپرسه مگه تو محتسبی؟
شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ
از اینکه پستای قبلی به دلتون نشسته و جانا سخن از زبان شما گفتم و اجازه گرفتید برای کپی، ممنون
ولی در کل نیازی به اجازه نیست، راحت باشید! ما که این حرفارو نداریم باهم
اینجانب هییییییچ مالکیت مادی و معنوی نسبت به نوشتههام (خزعبلات و دری وریام) ندارم
همین که بتونم باهاشون منظورمو برسونم و فکرمو منظم کنم کافیه برام
ادامه حرفامون:
ولی شانس آوردن خواهر برادرناااااااااااااااااا! اگه دوست بودن استادی مثل منو از دست میدادن :دی
من تا حالا تدریس نکردم!!!
بلد نیستم... تازه اعصابِ بیشتر از یه بار توضیح دادن هیچیو ندارم!
ولی نیست که بابامون معلم بوده، یه چیزایی بلدم :دی
هر چند همیشهی خدا وسط بند و بساط مهمونی اشکال رفع کن بچههای فامیل بودم
عمق فاجعه اینجاست که اون پسر و دختر خوانندههای وبلاگم باشن :))))))))))))))
۹۴/۰۸/۲۳