پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

11 صبح 12 آبان ماه 1394

- طرح داستان: دریافت ایمیل از دانشگاه سابق مبنی بر مراجعه برای تحویل مدرک فارغ‌التحصیلی

- درون‌مایه یا پیام داستان: بذار درِ کوزه آبشو بخور

- نقطه‌ی اوج داستان: اون سکانسی که راوی مدرکشو گرفته دستش و داره میره سمت کتابخونه مرکزی

که برای سمینار هفته‌ی بعدش در باب وام‌واژه‌ها چند تا کتاب جامعه‌شناسی زبان بگیره بخونه

و یهو همچین ناغافل یکی از خوانندگان وبلاگشو می‌بینه و الکی مثلاً من ندیدمت و تو هم منو ندیدی، 

مسیرشو کج می‌کنه و ابتدا جفت پا میره تو دیوار بعدشم شیرجه میزنه تو صندلیای روبروی سالن ورزشی

این صندلی‌ها در راستای مراسم انزجار از استکبار جهانی و اعلان برائت از مشرکین تعبیه شده‌اند

دانشجویان طی مراسمی نمادین ندای الله اکبر، دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد

دانشجو بیدار است از امریکا بیزار است، مرگ بر امریکا و مرگ بر منافقین و صدّام سر خواهند داد



+ فعلاً پستامو برای خودم می‌نویسم و هر از گاهی ممکنه مثل همین پستی که الان می‌خونید، یکی دو تاشو منتشر کنم.

۹۴/۰۸/۱۲
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بنده خدای شماره1