پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

276- دیالوگ پدر و دختری!

شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۴ ب.ظ


۹۴/۰۷/۰۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بابا

میترا

نظرات (۱۰)

۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۳:۲۶ محبوبه
شما دهه هفتادیا اینجوری هستین یا پدر شما خیلی پایه ان؟!
پاسخ:
پدر ما خیلی پایه ان :)))))
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۳:۴۶ فاطمه .ح
میگم ما که رمزو میدونیم. چرا هی مینویسی همونیه که میدونید. اگه یه دفعه عوض شد بنویس همون رمز نیست :/
پاسخ:
شاید باورت نشه یه عده از رمزداران!!! هر بار پست رمز دار میذارم رمز میخوان :|||
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۸ الهه ..
خدا برات حفظ شون کنه :)
پاسخ:
ممنون :)
خدا سایه ی همه ی مامان و باباهارو از سر بچه هاشون کم نکنه
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۶:۲۳ النا بانو
یا خدا !!!!
خدا بگم چیکارت نکنه نسرین چطوری روت میشه اینا رو بگی خخخخخ
حانی ما وقتی کوچیک بود به عروسکاش میگفت برو بغل بابا بزرگ ما هم میخندیدیم حالا که بزرگ شده اصلا اینا رو نمیگه
چه پدر پایه ای هستن خدا ببخششون واست :))))
پاسخ:
:)))) ممنون
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۶:۴۲ . zizigolu
با این خداحافطی که بابات نوشت یعنی اصن حرفشم نزن! :)))
پاسخ:
عی بابا
آخه چرا؟! :))))
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۵ آرزو __
من تحت تاثیر قرار گرفتم از این همه محبت و از خودگذشتگی تو در امر خطیر آرزوها :))))))
پاسخ:
:دی
اصن من هیچ وقت هیچی برای خودم نخواستم 
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۰:۵۹ خانم الفــــ
وای من چرا اینو ندیده بودم ؟ :))) عالی بود
خدا نگه شون داره برات :)
پاسخ:
:))))))
حواستو جمع کن بانو
هیچ پستی رو نخونده رد نکن :دی
امتحان بگیرم می افتیاااااااااااااا
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۲ خانم الفــــ
:))) تقصیر بیانه...وقتی دو تا پست با هم گذاشته بشه فقط اخری رو نشون میده :/
پاسخ:
ای بابا
حال یه چک بکن چیزی جا نیافتاده باشه از قبل :)))))
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۴ خانم الفــــ
باور کن داشتم همین کارو میکردم :)))) :| :/
پاسخ:
:)))))
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۶ ??? !!!
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ:
دو نقطه خشم
ایشالا سر خودت بیاد