پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۷۸۷- ارجاع چرخه‌ای یا دوره‌ای (circular reference)

شنبه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ب.ظ

کارت متروی تهرانم (این میم برای کارته نه تهران) از این کارتای دانشجوییه که نیم‌بها حساب می‌شه. وقتی ارشد قبول شدم با این کارتا آشنا شدم و نمی‌دونم از کی وجود داشتن. قبلش از اون معمولیا داشتم. روال شارژ کردنشونم به این صورت بود که بیست تومن توش می‌ریختی ولی موجودیش می‌شد چهل تومن. قبلاً خودم با اون دستگاه‌ها که مردم کارتای معمولی رو از اونجا شارژ می‌کنن شارژ می‌کردم. این سری که رفته بودم تهران دیدم خطا می‌ده و می‌گه اول باید بری مسئول فروش بلیت کارت دانشجوییتو ببینه و دانشجو بودنتو تأیید کنه بعد. رفتم کارت دانشجوییمو نشون بدم. آقاهه کارتو گرفت اعتبارشو چک کنه و یه نگاه به روی کارت کرد و یه نگاه به پشتش و با قیافه‌ای که ابهام و سؤال و حیرت درش موج می‌زد پرسید این چرا این‌جوریه؟ روی کارتم نوشته بود به تاریخ اعتبار در پشت کارت توجه شود و پشتشم نوشته بود تاریخ اعتبار در روی کارت درج شده است. کارتو گرفتم گفتم به این می‌گن ارجاع چرخه‌ای یا دوری. حالتی که دو مدخل به هم ارجاع دادن و تو هیچ کدومشون اطلاعات موردنظر ارائه نشده. گفت حالا از کجا بدونم کارتت هنوز معتبره؟ سؤال خوبی بود. گفتم اون نودونهی که شمارۀ دانشجوییم باهاش شروع شده رو می‌بینید؟ اون نشون می‌ده ورودی چه سالی هستم. هیچ دانشجوی دکتری‌ای هم نمی‌تونه توی دو سال دفاع کنه. پس هنوز دانشجوام. قانع شد، ولی هنوز داشت فکر می‌کرد این کارت چرا این‌جوریه.

پ.ن تخصصی: تو یه مقاله دیدم ارجاع دوسویه یا تقابلی رو به این صورت نوشته بود:

A->B

B->A

فکر کردم این دوسویه همون چرخه‌ایه ولی تو این واژه‌نامه، دوسویه رو همون ارجاع عادی در نظر گرفتن و با چرخه‌ای فرق داره. در واقع کراس رفرنس رو ارجاع دادن به رفرنس. شاید تو دوسویه یا تقابلی اطلاعات موردنظر ارائه می‌شه ولی تو چرخه‌ای نه.

۰۱/۰۵/۲۹
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۴)

یاد دو تا مثال افتادم. اول مسئولین که وقتی که یه اتفاقی میفته هی پاس کاری میکنن این میگه تقصیر اون یکی مدیره اون میگه تقصیر فلانیه.

یکی هم پدر و مادرا که وقتی بچه ها میرن ازشون اجازه بگیرن پدر میگه برو از مادرت اجازه بگیر مادرت میگه برو از پدرت اجازه بگیر

پاسخ:
آره دقیقاً :)) یا وقتی دنبال خونه‌ای می‌گن به مجرد خونه نمی‌دیم. می‌ری ازدواج کنی می‌گن به کسی که خونه نداره دختر نمی‌دیم.

یا حتی وقتی میری دنبال کار میگن باید سابقه کار داشته باشی. در صورتی که تا کار نداشته باشی سابقه کار نداری. اصلا خود این مثال سیم های مغز آدم رو میسوزونه.

پاسخ:
یا وقتی انسان‌های اولیه می‌خواستن ماست درست کنن و برای درست کردن ماست نیاز داشتن که تو شیر جوشیده چند قاشق ماست بریزن :|

راستی اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟ :/

پاسخ:
به‌نظرم همون‌طور که ما حضرت آدم و حوا داریم پرندگان هم یه حضرت خروس و حضرت مرغی داشتن که اولین بودن و نسلشونو توسعه دادن.

این پست شما منو یاد یکسری نوشته‌های روی دربهای دستشوییهای عمومی انداخت😄 اونجایی که یارو نوشته مثلا برو پایین شماره‌مو برات گذاشتم بعد طرف میره پایین میبینه نوشته اسکولت کردم همون بالا بود ندیدی😄

حالا یه چیز جالبتر در مورد همین نوشته‌های روی دربهای دستشویی عمومی، من نمیدونستم کلی تحقیق و مقاله در مورد این نوشته‌ها شده و نتایج عجیب غریبی هم داشته و در کل اوضاع حاکم بر جامعه و جنسیت نویسنده و فصلی که نوشته شده روش تاثیر داشته

پاسخ:
آره، دیوارنوشته و نوشته‌های پشت کامیون و پشت در دستشویی و... موضوع خیلی از مقاله‌هاست و جالب هم هست.