۱۵۰۶- از ویژگیهای آزمون مجازی
این روزها که آزمونهای آنلاین رواجش بیشتر شده، هیچی به اندازۀ شنیدن راجع به اینکه فلانی چطور جای بهمانی امتحان داده ناراحتم نمیکنه و هیچ رفتار زشت دیگهای به این اندازه فلانیها و بهمانیها رو از چشمم نمیندازه. «تقلب» همیشه بوده و هست و همچنان خواهد بود. ولی در این روزهای کرونایی با آنلاین شدن آزمونها، بیشتر و راحتتر شده. تقلب کار زشتیه. حتی اگر نظام آموزشیمون عیب و ایراد داشته باشه که داره، همچنان تقلب کار زشتیه. چه اونی که جای یکی دیگه امتحان میده و چه اونی که یکی دیگه رو جای خودش میفرسته هر دو دارن حق اونی که خودش تلاش کرده و از تفریح و استراحتش زده رو ضایع میکنن. نگیم چون دوستمه تو رودروایستی قرار گرفتم و قبول کردم، نگیم چون فامیله، چون خواهرمه، برادرمه، همسرمه، چون بچه داره، چون گرفتاره پس کمکش میکنم و به جاش امتحان میدم. این اسمش کمک نیست. کمک اینه که بچهشو نگهداری اون امتحان بده. کمک اینه که چیزی که یاد نگرفته رو یاد بدی خودش جواب بده. کمک اینه که براش کتاب بخری و امکانات در اختیارش بذاری بخونه یاد بگیره خودش امتحان بده. نگیم فقط همین یه درسه و بقیۀ درساش خوبه. نگیم چون معلمها و استادها درست تدریس نکردن و خوب یاد ندادن. گیریم که این درس هیچ وقت قرار نیست به دردمون بخوره. چون به دردمون نمیخوره پس حق داریم حق بقیهای که اتفاقاً ممکنه این درس به درد اونا هم نخوره ضایع کنیم؟ بیایید یه کم سطح بالا فکر کنیم به قضیه. با امتحان دادن جای بقیه به کسی که لیاقت اون جایگاه رو نداره، جایگاه میدیم. اون کسی که چنین اشتباهی میکنه، دیگه حق نداره پسفردا غر بزنه فلانی حقش نبود به فلان جا برسه و حق ما رو خورد و به اونجا رسید.
یادتونه تو پست سیگارهای بهمن میگفتم یه سری کارها بد هستن ولی وقتی از اونایی که دوستشون داریم این کارها سر میزنه، زشتی اون کار کمرنگ میشه برامون؟ گفتم هر کی یه سری معیار داره برای دوست داشتن و دوست نداشتن بقیه ولی وقتی عاشق یکی میشیم، طرف هر کار بدی هم بکنه ممکنه به چشممون نیاد و روی علاقهمون تأثیر نذاره این عیب. ولی این چند وقته به این نتیجه رسیدم که تقلب حتی در ابعاد کوچیکش، بهنظرم، انقدر زشت هست که یک لحظه تصور اینکه عزیزترین عزیزانم که از دل و جان دوستتر میدارمشون انجامش بدن، از چشمم میندازدشون. کافیه بفهمم یکی به هر دلیلی همچین کاری کرده؛ دیگه نمیتونم مثل سابق دوستش داشته باشم. چون که این کار ریشهش برمیگرده به دروغ و ضایع کردن حق بقیه.
یاد امتحان یکی از دوستان افتادم. به بچهها گفته بود برای امتحان هرجایی که نیاز به عدد داشتید، از سه شمارۀ آخر تلفن همراهتون کمک بگیرید. راه هوشمندانهای بود برای کمتر کردن میزان تقلبها.
.
چند وقت پیش عمهام زنگ زده بود که دستم به دامنت، دخترعمه امتحان ریاضی داره و هیچی بلد نیست. چندتا سوال هست حل کن برام. در لحظه تنها جوابی که ممکن بود بهش بدم این بود که باشه بفرست. و بعد مثل خر توی گل گیر کرده بودم که حالا چه کنم؟ بنویسم واقعاً یا نه؟
نهایت این شد که جوابها رو به صورت راه حلی روی یک کاغذ نوشتم. که خودش بره و انجامش بده. بهش گفته بودم برو خودت یک دور پاکنویس کن و مراحل رو جلو برو.
که البته دخترعمه همون رو فرستاده بود! و بعد هم چهارده شده بود امتحانش رو! و من تنها کاری که از دستم براومد این بود که بعد از اون قبول نکنم امتحان دادن جای کسی رو و یا حتی حل کردن سوالی رو به این شکل. پشت دستمم داغ کردم برای این کار. هنوز هم متأسفم بابتش.