۱۴۳۵- نفرساعت
دیروز و پریروز یهو از زمین و آسمان انواع و اقسام پیام و درخواست و پیشنهاد کاری رسید دستم و ابر و باد و مه و خورشید و فلک، هر کی یه سری کار ازم خواست انجام بدم که دهتاشو دیروز انجام دادم، دوازدهتاشو امروز باید انجام بدم، ششتاشو تا آخر هفته، سهتاشو تا آخر مهر و پنجتاشم تا آخر آبان. تنوع زمانبریشونم به این صورته که یکیش مثلاً پر کردن پرسشنامهست و بیست دقیقه زمان میطلبه، یکیش پرداخت قبضه و دو دقیقه، یکیش جلسهٔ کاری دوساعتهست و یکی هم مثلاً ویرایش یه کتاب ۵۵۳ صفحهای. نشستم حساب کردم دیدم در مجموع هزار نفرساعت کاره. ینی برای انجامشون یا هزار نفر باید هر کدوم یه ساعت کار کنن، یا یه نفر هزار ساعت کار انجام بده، یا دو نفر پونصد ساعت، یا پنج نفر دویست ساعت، یا سایر مقسومعلیههای ۱۰۰۰. بعدشم چهل روز رو ضربدر بیستوچهار ساعت کردم دیدم از امروز تا آخر آبان اگر هیچ کاری جز این کارا انجام ندم بازم کم میارم. دیگه الان یه طوریام که با استرس واتساپ و تلگراممو باز میکنم و ایمیل چک میکنم که نکنه یه وقت یه درخواست یا کار جدید بهم محوّل شده باشه.
[خمیازه میکشد و روی لینک جلسهٔ آنلاین کلیک میکند]