۱۲۱۱- تا اون پیرهن سورمهایه، هزاروصدوسیتا
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۴۱ ق.ظ
بچه که بودم، شبای محرم میرفتیم تماشای دستههای عزاداری. خانوما تو پیادهرو مینشستن یا وایمیستادن و آقایون تو خیابون شاخسِی میرفتن و میدونو دور میزدن. ریشهش شاهحسینه. شاهحسینگویان. ما میگیم شاخسِی. مأموریت من شمردن شاخسِیروندگان بود. یه وقتایی پریسا هم میومد باهام. تا یه جایی میشمردم و بعد پریسا میپرسید چند تا شد؟ میگفتم تا اون کاپشن سبزه صدوهفتتا. زمستون بود. همهمون کاپشن تنمون بود. من یه کاپشن صورتی بلند داشتم. یه کم استراحت میکردم و بقیهشو پریسا میشمرد. بعد میپرسیدم چند تا شد؟ میگفت تا اون شلوار کرمی صدوچهلودوتا. بقیهشو من میشمردم و دوباره یه کم بعد میپرسید چند تا شد؟
۹۷/۰۶/۲۲