پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

1013- جغد بودم، وقتی جغد بودن مد نبود

پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ

جلسه‌ی آخر، که همین پریروز باشه، گستره‌ی مصداقی، پروتوتایپ‌ها (prototype) و بهترین نمونه از مصادیق عبارت یا بهترین نمونه‌ای که در گستره‌ی مصداقی عبارت وجود داره رو توضیح می‌داد. پرسید مثلاً وقتی لفظ «پرنده» رو می‌شنوید یاد کدوم پرنده‌ها می‌افتین؟ گنجشک، بلبل، کبوتر، طوطی، دیگه چی؟ لبخند معناداری زدم و گفتم جغد! خندید و گفت تو کشورای غربی جغد نماد داناییه ولی خب تو فرهنگ ما نحس و شومه. عجیبه که چند وقته یه عده فنِ (طرفدار) جغد شدن و هر جا میرم کیف و کشف و لباس و عروسک جغدی می‌بینم. با همون لبخند معنادار گفتم آره واقعاً عجیبه... بعضیا دسک‌تاپ و بک‌گراندشونم جغده حتی!
‏تو حیوونا واقعاً دارکوب رو نمی‌فهمم. صبح تا شب تق‌تق نوک می‌زنه تو درخت. خب مرد حسابی تو هم عین جغد ساکت بشین جلوتو نگاه کن.
یه پرنده خریدم آوردم خونه دو هفته شب و روز منتظر بودم حرف بزنه. آخرش گفت حاجی حالا من این دفعه حرف می‌زنم، ولی ناموساً جغد چه حرفی داره بزنه؟

عیدیِ زبان‌شناسانه:

s5.picofile.com/file/8288957500/95_12_17.wav.html

برای اون دسته از دوستانی که کامنت گذاشتن گفتن گوشی‌شون فرمت WAV رو پشتیبانی نمی‌کنه:

s9.picofile.com/file/8289711900/95_12_17.mp3.html

بعد از گوش دادنِ عیدیاتون، کامنتای این پست رو هم بخونید:

platelets.blog.ir/post/793

۹۵/۱۲/۲۶
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

آهنگر دادگر

استاد شماره 3