۱۵۷۲- چالشهای شارمین
خوانندگان وبلاگ شارمین توی این پست ۴۲ فقره چالش! طراحی کردن و پیشنهاد دادن و سپس بهدلخواه برخی از وبلاگنویسها رو به شرکت در برخی از این چالشها دعوت کردن. من به چالشهای شمارۀ ۱ و ۸ و ۱۸ و ۱۹ و ۲۱ و ۲۴ دعوت شدم.
چالش شمارۀ ۱. طراح این چالش خودم بودم و همه رو دعوت کردم و خودم هم جزو همه محسوب میشم. شرح چالش: دهبیستتا از وبلاگهایی که میخونی رو معرفی کن.
پاسخ: هوپ، نسرین، مترسک، شارمین، محمدعلی، مهتاب، آقاگل، بانوچه، راسپینا، مهرداد، خورشید، زهره، نیمچهمهندس، معلومالحال، حورا رضایی، سرندیپ، ماستفت، در دیار نیلگون، الی، مضراب، دستها، کوثر، تسنیم، سمیه، میلیونر، علیاصغر، دلنیا، واران و کلی وبلاگ دیگه.
چالش شمارۀ ۸. طراح این چالش ناشناسه و هوپ دعوتم کرده. شرح چالش: ماجرای اولین عشق شما :|
با سه بیت از غزل مجتبی ناصری طهرانی پاسخ میدم.
یک روز سرد و برفی شد وقت آشنایی
با دیدنش گرفتم حس غزلسرایی
رفتم به او بگویم من عاشقت شدم را
لرزیدم از نگاهش، گفتم عجب هوایی
من ماندم و نگاهی، افسوس ماند و آهی
او رفت و روی قلبم، جا ماند رد پایی
چالش شمارۀ ۱۸. طراح این چالش هم ناشناس هست و آتنه دعوتم کرده. شرح چالش: ده مورد از فانتزیهایی که تو ذهنتون هستند و دوست دارید اتفاق بیفتن ولی ممکنه خیلیهاشون خیلی دور و دراز باشند و هیچوقت اتفاق نیافتند رو نام ببرید.
پاسخ: برگردد. دلار بشه هزار تومن. سکه بشه یه میلیون. دوتا دختر و دوتا پسر داشته باشم. تو خونه تلویزیون نداشته باشیم. همۀ وسایل خونه تولید داخلی باشن. پای سفرۀ عقد تو وبلاگم پست بذارم و عنوانشم بذارم عروس رفته پست بذاره. کارآفرین باشم و برای مردم اشتغال ایجاد کنم. چندتا کتاب تو حوزۀ زبان بنویسم و کِیسم بچههام باشن. تو هفتۀ مشاغل برم مدرسۀ بچههام و مهندسی و زبانشناسی رو معرفی کنم به دانشآموزا. تنهایی تو جادۀ بینشهری رانندگی کنم و ماشینم پنچر شه و خودم رفع و رجوع کنم قضیه رو. در صحنهٔ ترورِ یه دانشمند حضور داشته باشم و نجاتش بدم. خودمم یه جوری بمیرم که بتونم اعضای بدنمو اهدا کنم.
چالش شمارۀ ۱۹. طراح این چالش ناشناس هست و هوپ دعوتم کرده. شرح چالش: ده تا از عادتهای عجیب و غریبی که دارید تو زندگیتون رو نام ببرید.
پاسخ: هر عکس یا اسکرینشاتی در طول روز بگیرم تا شب باید منتقلش کنم به لپتاپ و در پوشۀ مناسب قرارش بدم. تو لیوان و ظرف خیس و با قاشق و چنگال خیس آب و غذا نمیخورم. اگه فقط همون یه ظرفو داشته باشم صبر میکنم خشک بشن. انتهای صفحات جزوهم باید جملهم تموم بشه و نرم صفحهٔ بعدی جمله رو تموم کنم. تهِ ظرف رو با نون یا با انگشت تمیز نمیکنم. کلاً از ته غذا بدم میاد. در برابر دکتر رفتن و دارو خوردن مقاومت میکنم و معتقدم دردها خودبهخود خوب میشن. موقع مطالعۀ عمیق انگشتم لای موهای سرمه و با موهام بازی میکنم. چون اعداد رُند رو دوست دارم وقتی آهنگ گوش میدم یا فیلم میبینم باید صداش رُند باشه. ماندهحسابم باید رُند باشه. وقتی میخوابم میزان باتری گوشی و لپتاپم باید صد باشه. اگه سینک پر ظرف کثیف باشه خوابم نمیبره. وقتی لباس یا کیف یا کفش جدید میخرم حتماً باید یکی از قبلیا رو ببخشم به کسی یا بندازم دور؛ در غیر این صورت نمیخرم. عادت دارم درِ اتاق و درِ داخلی خونه رو باز بذارم و هماتاقیام با این قضیه مشکل داشتن همیشه. با قفل کردن و پسورد گذاشتن روی چیزمیزام مشکل دارم. دوست دارم باز و بیقفل باشه همه چی :|
چالش شمارۀ ۲۱. طراح این چالش ناشناس هست و هوپ دعوتم کرده. شرح چالش: دهتا کار کوچک و معمولی روزمره که حالتون رو خوب میکنه نام ببرید.
پاسخ: پرداخت قبض، خرید اینترنتی، نوشتن تو وبلاگم، خوندن وبلاگ بقیه، آهنگ شاد، دوش گرفتن، آب دادن به گلها، آشپزی و شیرینیپزی، شستن ظرف، اتو کشیدن لباسها، بازی با بچههای زیر دو سال، تماس تصویری گروهی با نگار و مریم و زهرا و نرگس، گریه کردن و خوابیدن.
چالش شمارۀ ۲۴. طراح این چالش آبان هست و شارمین دعوتم کرده. شرح چالش: از محتویات کیفتون عکس بگیرید و به اشتراک بذارید.
پاسخ: من هر موقع از بیرون برمیگردم محتویات کیفمو خالی میکنم تو کشو و هر بار میرم بیرون بر اساس اینکه کجا میرم و برای چه کاری میرم و چه مدت بیرونم توشو با ضروریات پر میکنم. تو کیف مهمونی فقط گوشی میذارم و این حداقل محتواست و تو کیف دانشگاهم از شیر مرغ تا جون آدمیزاد پیدا میشه. کاملاً متغیره کیفیت و کمیت چیزمیزای توی کیفم. من سال ۹۳ هم تو چالش کیف شرکت کرده بودم و چون لینک پستمو بلاگفا حذف کرده، عکسِ کیفِ اون چالش رو برای این چالش هم بازنشر میکنم.