۱۴۷۵- از مصائب تحصیل مجازی
یه ماجرای هیجانانگیز تعریف کنم براتون. ما از همون جلسۀ اول، از استاد شمارۀ ۲۱ خوشمون نیومد و باهاش ارتباط برقرار نمیکردیم. ولی گفتیم چند جلسه صبر کنیم و زود قضاوت نکنیم. این درس، یه درس دانشکدهایه. تو دانشگاه ما، زبانشناسی با یه چند تا رشتۀ دیگه تو یه دانشکده هست. مثلاً ممکنه با رشتۀ مترجمی زبان انگلیسی یا با زبانهای باستانی یا زبان فرانسه یا ادبیات یا حالا هر چی همدانشکده باشیم. از هر رشته چهار پنج نفر دانشجوی دکتری تو این گروه درسی هستن و با استاد بیست نفریم. اوایل فکر میکردیم فقط ما زبانشناسیا با روش تدریس و تمرینا و تکلیفا مشکل داریم و از اونجایی که حضور فیزیکی نداریم بقیه رو نمیشناختیم که باهاشون صحبت کنیم و نظرشونو بپرسیم. یکی از همکلاسیای ما، تو این گروه واتساپی بیستنفره زیاد سؤال میپرسید و اعتراض میکرد به استاد. البته ما هم حمایتش میکردیم و تأییدش میکردیم که استاد فکر نکنه دوستمون تنهاست. حالا چون این همکلاسی بیشتر بحث میکرد، همین باعث شده بود که دانشجوهای رشتههای دیگه برن تو خصوصی بهش بگن ما هم با شما زبانشناسیا همنظریم و ما هم با استاد مشکل داریم. یه مشکل دیگهمون هم این بود که توی دکتری کلاس اگه بیشتر از پنج نفر باشه بازدهی میاد پایین و ما بیست نفر بودیم. ترجیح میدادیم تفکیک بشیم از رشتههای دیگه. بعد از یک ماه، ما تصمیم گرفتیم این موضوع رو با استاد شمارۀ ۱۷ و ۱۸ که مدیر گروه و معاون گروه بودن مطرح کنیم. اونا هم گفتن یه نامه بنویسین و مشکلاتتونو مطرح کنید. بچهها این کارو سپردن به من. منم با نام خدا، بدینوسیله به استحضار رساندم و با کلمات قلنبه سلنبه مشکلمونو نوشتم و تهش نوشتم یا استاد روششو عوض کنه یا شما استادو عوض کنید (در واقع تهش نوشتم لذا ضمن تقدیر و تشکر از زحمات استاد گرامی، از شما درخواست داریم با توجه به اینکه روشهای پژوهش در رشتههای مختلف، متفاوت است، در صورت امکان گروهها تفکیک شوند و از استاد دیگری که دارای تخصص مرتبط با رشتههای علوم انسانی، و ترجیحاً رشتۀ زبانشناسی است برای ارائۀ این درس دعوت گردد). یادآوری میکنم که استادمون شیمی خونده و درک درستی از رشتههای ما نداره. اول نامه رو فرستادم تو گروه دوستانه و اونجا یه کم ویرایشش کردیم و بعد ایمیل کردم برای دوتا استادی که مدیر و معاون گروه ما هستن تو دانشکده. گذشت تا اولین جلسۀ بعد از اعتراض ما. نمیدونستیم خبر طغیانمون به گوش استاد درس رسیده یا هنوز داره مراحل اداری رو طی میکنه. خبر نداشتیم که آیا خبر داره در صدد براندازیش هستیم یا نه. اون جلسه (اولین جلسۀ بعد از نامهنگاری)، گروهمون یهو بیستویک نفر شد. استاد گفت یه همکلاسی جدید اد کردم و معرفیش کرد. گفت خانم مثلاً پروین اعتصامی همکلاسی جدیدتون هستن. وسط ترم، مگه میشه همچین چیزی؟ مشکوک شدم. استاد وقتی گفت این همکلاسی جدیدتون رشتهش زبانشناسیه بیشتر مشکوک شدم. که چرا اسمش موقع مصاحبه و معارفه نبود و حالا از کجا پیداش شده. تو کتم نمیرفت یهو این وقت سال یه نفر اضافه شده باشه. مگه مدرسهست؟! گروه واتساپ رو چک کردم که پروین اعتصامی رو پیدا کنم و برم خصوصیش تهتوی قضیه رو دربیارم. اسمشو پیدا نکردم. گروههای واتساپ اینجوریه که اگه کسی تو مخاطبات نباشه فقط شمارهشو میبینی با اسمی که بعضیا برای واتساپشون ثبت میکنن. همون موقع که استاد داشت تدریس میکرد، رفتم تو گروه واتساپ بیستنفره که استاد هم توشه نوشتم خانم اعتصامی لطفاً بیاید خصوصی بهم پیام بدید که لینک گروههای درسی دیگه رو هم براتون بفرستم. فرض کنید اسم استادمون فاطمه مرادی هست. این پیامو که تو گروه نوشتم، یه شمارۀ ناشناس بهم پیام داد که سلام، من پروین اعتصامیام، همکلاسی جدیدتون. نگاه به پروفایل و اطلاعاتش کردم و دیدم فامیلیش با فامیلی استاد یکیه. مثلاً بهار مرادی. این اسمها فرضی هستنا. رنگم پرید. همکلاسیای زبانشناسی منتظر بودن من ایشونو تو اون گروه صمیمی که استادها توش نیستن هم اد کنم. همون گروهی که توش پشت سر استادا حرف میزنیم. گفتم نکنه این نقشهست؟ این اگه پروین اعتصامیه، چرا اسم واتساپش مرادیه؟ نوشتم بچهها قبل از اینکه پروین اعتصامی رو به گروههای درسی دیگهمون و گروه دوستانه اضافه کنم باید یه مسئلۀ خیلی مهم رو بهتون بگم. اینو نوشتم و اشتباهی به جای اینکه بفرستم تو گروه دوستانۀ پنجنفره، فرستادم تو گروه بیستنفره که استاد و پروین هم توش بودن :)) خاک بر سرم گویان سریع پاکش کردم، ولی همکلاسیام پیاممو خونده بودن و سریع اومدن خصوصی پرسیدن قضیه چیه؟ گفتم این دختره خودشو پروین اعتصامی معرفی کرده، استاد هم میگه پروین اعتصامیه ولی اسم واتساپس مرادیه. استاد هم که مرادیه. نکنه استاد میخواد نفوذ کنه به گروههامون عوامل برانداز رو شناسایی کنه؟
جواب سلام پروین اعتصامی رو دادم، ولی ترجیح دادم قبل از اینکه به گروهمون اضافهش کنم چندتا سؤال انحرافی بپرسم ببینم استاده یا دانشجو :)) ماحصل تحقیقاتم این بود که بنده خدا ورودی زبانشناسی پارسال بود و ازدواج کرده بود و یه کم برنامهش به هم ریخته بود و این درسو پارسال حذف کرده بود. برای همین این ترم درخواست داده بود با ما باشه این یه درسو. من تایپ میکردم و اون ویس میفرستاد. صداش شبیه صدای استاد نبود. اگه شبیه بود هم نمیتونست استاد باشه. چون استاد اون موقع در حال تدریس بود و ما اینور تو واتساپ در حال چت!. دیگه چون باور کردم استاد نیست، کلی اطلاعات راجع به دانشگاه و استادها و درسها ازش گرفتم. تهش نتونستم نگم که نیم ساعت پیش چه فکرایی راجع بهش کرده بودم. اعتراف کردم که فکر میکردم نفوذیه :)) و قضیۀ نامهنگاری رو هم گفتم. گفت این استاد در مقایسه با استاد سال قبل که درسشو حذف کردم عالیه :| در رابطه با اسمشم گفت که بهار مرادی اسم مستعارشه تو شبکههای اجتماعی.
سلام
عجب سوتی خفنی :دی .
جالب بود .