۱۸۲۷- شرایطِ یاالله در دانشگاه
فکر کنم همهتون اسم دانشگاه دورۀ کارشناسی و ارشدمو میدونید، ولی دکتری رو نه. اسم دانشگاه فعلیمو تا حالا واضح و مستقیم بهتون نگفتم و سعی کردم تو متن پستهام هم نیاد که مثلاً یه کم ناشناس بمونم برای خوانندههای گذری و موقتی. ولی تو یکیدوتا پست طولانی، لابهلای حرفام اشارۀ غیرمستقیمی بهش کردم (مثل این و این) که اونایی که حواسشون جمعتره و همۀ پستا رو میخونن و ثابتن بفهمن و بقیه همچنان در هالهای از ابهام بمونن. یکی از ویژگیهای وبلاگم هم اینه که حرفای مهمم رو تو پستای طویل میزنم که گم بشه لابهلای جملات و تمرکز روش کم باشه :|
در رابطه با این دورۀ آموزش زبان کرهای، گویا یه عده رفتن به معاونت گفتن برامون کلاس کرهای بذارید و یه مدرس از بین دانشجوها پیدا کردن و معاونت هم انجمن زبانشناسی رو معرفی کرده بهشون که ما برگزار کنیم براشون. پوسترو آماده کردم و مجوزهای لازم رو گرفتم و امروز میخواستم تبلیغات رو شروع کنم که یادم افتاد این دوره هم مجازیه هم حضوری. تا حالا همۀ برنامههامونو مجازی برگزار کردیم و با روالش آشنام. میدونم چجوری لینک و مجوز اسکایروم بگیرم، ولی نهتنها تجربۀ برگزاری کلاس حضوری رو تو دانشگاهمون ندارم بلکه خودم هم تجربۀ نشستن سر کلاسای این دانشگاهو بهصورت حضوری ندارم. اصلاً نمیدونم کلاساش چجوریه و کجاست. هیچ ذهنیتی، عکسی، فیلمی ازش ندارم :| بعد حالا این وسط یادم افتاده که دانشگاهمون تکجنسیتیه. تو دورههای مجازی مشکلی با حضور آقایون نداشتیم ولی الان نمیدونم اگه آقایون هم ثبتنام کنن چجوری قراره برن تو! البته اون روز که برای آزمون جامع رفته بودم (همونی که همهمون ازش رد شدیم) و قبلش که برای تحویل مدرک ارشدم رفته بودم و قبلترش که دانشجوی اونجا نبودم و برای پروژهای که باهاشون داشتم میرفتم، نامحرم هم میدیدم :دی ولی حضورم در حد چند ساعت بود و اطلاعات دقیقی نداشتم و ندارم که اینایی که میبینم کارمندن، نگهبانن، استادن یا چی. البته فضای کلیش شبیه مدرسههای دخترونه بود و این برای منی که تو دانشگاه صنعتی که نسبت پسرا به دخترا بیشتره و تو یه سری کلاسا تنها دختر کلاس بودم قابل هضم نبود. حالا موندم تو پوستر و تبلیغات این دورۀ کرهای چی بنویسم. حتی نمیدونم نظر معاونت و دانشگاه چیه که بعد به این فکر کنم که چی بنویسم تو پوستر. شاید بگن آقایون فقط مجازی میتونن شرکت کنن. شایدم بتونن نامۀ ورود بگیرن و نشون حراست بدن بیان داخل. نمیدونم. من قبل از اینکه بدونم اونجا رو فرح ساخته هم با تکجنسیتی بودنش حال نمیکردم. بعد که فهمیدم هم همچنان میگم خب که چی، چرا باید جدا باشن. فلسفۀ این تفکیک رو نمیفهمم، چه کارِ فرح باشه چه کارِ جمهوری اسلامی. بعد با این حساب چرا الان باید تو خدمات آموزشیای که ارائه میدیم آقایون رو هم شرکت بدم؟ این خلاف آرمانهای دانشگاه نیست؟ هر چند که من همسو با این آرمانها هم نیستم و تو جامعۀ آرمانی من نه سلف تفکیکشدهست نه مترو نه دانشگاه نه... البته استخرو دیگه تفکیک کنیم خدایی :)) ولی حالا درسته که خلاف آرمانهای فرح! عمل میکنیم و اجازه میدیم آقایون هم تو دورههامون شرکت کنن؟ مگه اینجا رو برای دخترا نساخته بود؟
+ تو خوابگاه، هر موقع تأسیساتیا و نگهبانا میخواستن بیان تو، از بلندگو اعلام میشد که شرایط یاالله هست و حجاب داشته باشیم (پست مرتبط).
عهههههههههه الزهرایی؟ اونجا خیلی محیطش قشنگه (ایموجی اشک و ناله از دانشگاهی که در بیابان قرار دارد)