۱۵۲۵- در تربیت فرزندان
در راستای اون پروژه که تو قسمت شش و ششونیمِ این پست توضیح داده بودم، دارم یه فایل صوتی از دبیرستان پسرانه رو برچسب میزنم که بدون اطلاع قبلیشون ضبط شده و توش راحت دارن صحبت میکنن و گاهی هم فحش میدن به همدیگه و معلما. البته در واقع دارن فحش میدن و وسط فحش دادن، گاهی صحبت هم میکنن. و من هی دارم لبمو گاز میگیرم و نچنچ میگم حین کار و از اونجایی که تاکنون این حرفها رو از مذکرهای پیرامونم نشنیدم و فکر میکردم تو افسانهها و کتاباست فقط، در بهت و حیرت فرورفتهام و از وقتی هم کارام سنگینتر شده تایپ و واجنویسی فایلا رو میسپرم بقیه انجام بدن و خودم تقطیع و برچسباشو میزنم فقط. البته تایپ و واجنویسی ده پونزده درصد کاره و بازم بیشتر کارا رو دوش خودمه. ولی زین پس باید یه دور محتوا رو گوش بدم بعد بسپرم دوستان تایپش کنن. اینا خیلی بیادب بودن. خیلی! :|
نکتۀ قابلتأمل قضیه هم اینجاست که دستمزد کار روی هر یک ساعت فایل صوتی، اون موقع که دلار سه چهار تومن بود هم ششصدهزار بود، الانم ششصدهزاره و احتمالاً تا ابد همین ششصدهزاره. روال کار هم از ابتدا اینجوری بود که این ششصد تومن رو میدادن به یه نفر و همۀ کارو یه جا ازش تحویل میگرفتن. من چون درگیر کنکور دکتری بودم، همون اول کار تصمیم گرفتم کارو به چند (چهار) مرحله تقسیم کنم و همه رو خودم انجام ندم. هم تو وقت و انرژیم صرفهجویی میشد، هم اینکه اون کارایی که یه غیرزبانشناس میتونست انجام بده رو دیگه من انجام نمیدادم. تا حالا که این روش موفق بوده و گفتم بقیۀ سرگروهها هم با این روش پیش برن. با اون روشی که اونا پیش گرفتن، بازدهیشون یکدهم بازدهی تیم ما هم نیست. اینجوری تقسیم کار کردم:
مرحلهٔ اول، تایپ هر پکیج یکساعته (البته طبق شیوهنامه): حدوداً ۵ ساعت طول میکشه (یک روز مهلت میدیم)
دستمزد = سهشصتم کل دستمزد که میشه ۳۰هزار تومن!
مرحلهٔ دوم، تقطیع نرمافزاری هر پکیج یکساعته (اعصاب و روان پولادین میخواد، چون دقت در حد دهم ثانیه لازمه): حدوداً ۴۵ ساعت طول میکشه (یک هفته مهلت میدیم)
دستمزد = بیستوهفتشصتم کل دستمزد که میشه ۲۷۰هزار
مرحلهٔ سوم، واجنویسی هر پکیج یکساعته (اینم طبق شیوهنامه): حدوداً ۱۰ ساعت طول میکشه (دو روز مهلت میدیم)
دستمزد = چهارشصتم کل دستمزد که میشه ۴۰هزار (مرحلۀ سوم از مرحلۀ اول راحتتره، برای همین با اینکه دو برابر زمان میطلبه ولی دستمزدش دو برابر نیست.)
مرحلهٔ چهارم، برچسبهای نرمافزاری هر پکیج یکساعته (این خیلی تخصصیه و اصل کار همینه): حدوداً ۶۰ ساعت طول میکشه (دو هفته مهلت میدیم)
دستمزد = بیستوشششصتم کل دستمزد که اینم میشه ۲۶۰هزار
حالا من با این روش، توی چند ماه شش ساعت کار تحویل دادم و هفت هشت ساعت دیگه هم دستمه و بهزودی تحویل میدم ایشالا. اون وقت بقیۀ سرگروهها چند ساله!!! و واقعاً چند ساله با یه ساعت کار درگیرن و همون یه ساعت رو هم درست و حسابی تحویل ندادن هنوز. البته اون موقع که این شش ساعت رو تحویل دادم سرگروه نبودم و یه عضو معمولی بودم. ولی حالا باید سرگروهها هم کارا رو به من تحویل بدن. و اعضای تیمشون امروز و فردا میکنن همچنان. یه سری از فایلا هم تو هارد دانشگاهه و یه ساله ابر و باد و مه و خورشید و فلک منتظرن من برم تهران اون فایلا رو چک کنم و کرونا نمیذاره. یه تبصره هم باید بگم به قرارداد اضافه کنن که هر کی تو فلان مدت کارو تحویل نداد به یکی دیگه میسپریم و دیگه ازش قبول نمیکنیم. خب کاری که تو دو سه هفته میشه انجام داد رو چرا انقدر لفتش میدن؟ :| و از اونجایی که هر بار شیوهنامه بهروز شده من مجبور شدم کارامو چندین بار تصحیح و بهروز کنم و بقیهای که پولاشونو گرفتن کاراشونو دیگه بهروز نمیکنن (البته حق هم دارن، چون تعهدی از این بابت ندارن) باید اینم بگم تو قرارداد اضافه کنن که اگه مثلاً تا فلان مدت شیوهنامه تغییر کرد، یه بار کارو با شیوهنامۀ جدید بهروز کنن و از بار دوم به بعد دستمزد اضافه بگیرن بابت تصحیح و بهروز کردن کاراشون.
و دیگه اینکه من پیشتر با مکالمهکاوی و بررسی رفتارهای زبانی دخترای خوابگاه دورۀ ارشدم تصمیم گرفته بودم دخترامو نفرستم خوابگاه که بیادب نشن. الانم تصمیم گرفتم پسرامو نفرستم مدرسه :| :)) :|
اینم چند وقت پیش دیدم تو خیابون
سلام. منم به دلیل آموزش مجازی بچهها و اینکه با شماره من پسرم عضو گروه کلاسشونه با اصطلاحات پسرهای ۱۵ ساله آشنا شدم و کلا هر روز با چشمهای از حدقه بیرون زده میگم چرا اینا اینقدر بیادبن!!