۱۵۶۲- در انتظار تأیید صلاحیتم
سه چهار روز پیش دبیر انجمن علمی دانشجویی زبانشناسی دانشگاهمون پیام داد که برای دورۀ جدید انجمن ثبتنام نمیکنی؟ صبح بود. با یه چشم بسته و اون یکی نیمهباز و در حالی که نه در جریان شیب انجمن بودم نه در جریان بام انجمن، جواب دادم که من ورودی جدیدم، زیاد با قوانین دانشگاه و سایتها آشنا نیستم. ازش خواستم لینک ثبتنامو برام بفرسته. این بزرگوار همونی بود که پارسال اواخر پاییز آگهی دعوت به همکاری داده بود برای طراحی پوسترهای سخنرانیها و وبینارهای زبانشناسی و منم کلی سؤالپیچش کرده بودم که هر ماه چندتا پوستر قراره طراحی کنم و هر پوستر چند ساعت زمان میطلبه و آیا اگه فضا ناخوشایند بود میتونم هر موقع خواستم انصراف بدم و هی من میپرسیدم و هی این بنده خدا جواب میداد. بعد ازش خواسته بودم منو با طراح قبلی آشنا کنه که از اونم راهنمایی و مشورت بگیرم و ببینم با چه نرمافزارایی کار میکرد و چرا ادامه نداد و چه سختیایی داره این کار. بعد در مورد امتیازها و دستمزد و تعهدات و وظایفم پرسیده بودم و اینکه تا کی قراره باهاشون همکاری کنم. بنده خدا با یه حالتی که چقدر جدی گرفتی قضیه رو، گفته بود با این همه سؤال و محکمکاری دیگه حتماً یه سال باید برامون طراحی کنید. اون موقع گفته بودم اگه اذیت نشم تا هر موقع بگین و بتونم هستم ولی دوست ندارم قول الکی بدم یا با اکراه یه کاری رو انجام بدم. برای همین همۀ جوانب رو میسنجم و تو همۀ کارام همینقدر جدیام. تو این چند ماه که اذیت نشدم. از حقوق صدودههزارتومنیم هم که اگه تقسیم بر پنج ماه و پنجتا پوستر کنیم میشه بیستودوهزار تومن راضیام :)) اینا هم گویا از کارم راضی بودن و میخواستن همچنان باهاشون همکاری کنم. البته تو این پنج ماه اسمم بهعنوان عضو انجمن، ثبت نشده بود. چون وسط دوره بهشون ملحق شده بودم. حالا اون لینکه رو فرستاد و رفتم توش و دیدم عضویت در انجمن دانشجویی یه سری شرایط داره که باید سال آخر نباشی و معدلت فلان نباشه و مشکل انضباطی نداشته باشی و فلان نباشی و بهمان باشی. شرایطشو داشتم و ثبتنام کردم که همکاریم رسمی بشه. بعد دیدم نوشته ثبتنامت با موفقیت انجام شد و صلاحیتتو بررسی میکنیم و خبر میدیم. بعدشم لابد قراره تبلیغاتو شروع کنم و تَکرار کنم که به من رأی بدن و اگرم رأی نیاوردم ضمن ثبت اعتراض، به طرفدارام میگم شیشههای بانکا رو بشکنن و سطل آشغالا رو آتیش بزنن :|
+ وزیر جوان این دم آخری برای همه ۷ گیگ اینترنت یکماهه در نظر گرفته. ظهر اطلاعیهشو برای دوستان و آشنایان فرستادم. یه عده گفتن وای! قضیه مشکوکه و یه عده هم یه متن هشداردهنده که نمیدونم کدوم شیرِپاکخوردهای نوشته رو فوروارد کردن که گولشونو نخوریم و کد ملیمونو بهشون ندیم و اینا بهخاطر انتخابات میخوان اطلاعات ما رو جمع کنن. واقعاً از دانشجوی دکتری حوزۀ زبان و ادبیات انتظار فوروارد کردن همچین پیام بیسروتهی رو نداشتم. حالا من خودم از این بُعد به قضیه نگاه میکردم که چه خوب که وقتی برق نداریم و مودم قطعه، گوشیامون نت داره. تنها ربطشم به انتخابات این بود که شاید خواستن ملت اینترنت داشته باشن و بازار تبلیغات مجازی گرم باشه. که شما میتونی دنبال نکنی و با این هفت گیگ یه کار دیگه بکنی. جالبه اون شصت گیگ دانشجویی رو هم از همین سایت و با همین روشِ کد ملی گرفتن، ولی نمیدونم چرا اون موقع مشکوک نشدن. بعد من چون چند روزه به خودم قول دادم تا چهل روز با هیشکی راجع به هیچی بحث نکنم هی لبخند میزدم و میگفتم باشه عزیزم شما نگیر. و با این رویه اعصابم بهقدری آرومه که میخوام به جای چهل روز، چهل سال آینده رو هم با هیشکی راجع به هیچی بحث نکنم. امسالم تو انتخابات شرکت میکنم؛ نه به این دلیل که تو دهن دشمن زده باشم و انگشتمو بکنم تو چشم امریکا و اسرائیل یا ثابت کنم پشتیبان نظامم. اینا میتونه دلایل فرعی باشه و لزوماً هم دلیل همۀ مردم نیست. دلیل من خیلی سادهتر از این حرفاست و اونم اینه که نمیخوام بیتفاوت باشم. شما شرکت نمیکنی؟ باشه باشه شما شرکت نکن عزیزم :|
+ ولی به من رأی بدین، من براتون پوسترهای خوشگل در کمترین زمان ممکن با محتوایی ویراسته طراحی میکنم. و به قول مریم اگر به من رأی بدین به هیچ جوشی اجازۀ پدیدار شدن نمیدم، مخصوصاً قبل از مجالس رسمی، چای شما هیچوقت سرد نمیشود، مشکل کمبود زمان و علیالخصوص کمبود مکان! را در سطح شهر حل میکنم، تمام گوشههای مبل و میز را با پنبۀ دولا میپوشانم تا انگشت کوچیکۀ شما رو اذیت نکنه، سیستمی پیاده میکنم که اونجایی از پشتتون که دقیقاً میخاره رو علامتگذاری کنه، خوابتون رو با کیفیت اصحاب کهف تنظیم میکنم، قیمتها رو اما با زمان شاه تنظیم میکنم، کاری میکنم آلارمتون صبح پاشه شما رو ماچ کنه، دوباره خاموش شه، هر چیزی که مجبورید توی رژیم بخورید طعم پیتزا و نوشابه بده، اولین کلیدی که میندازید تو در، همون کلید اصلیه باشه و قابلیت میوت صدا رو روی بچههای فامیل نصب میکنم. پس به من رأی بدید. قول میدم پشیمون نشید.
+ اون میمِ بعد از صلاحیت تو عنوان پست، هم میتونه فعلِ هستم باشه هم مضافهالیه و ضمیر متصل.
وای عنوانو دیدم فکر کردم شما هم رفتین قاطی بالاییها... xD
ولی... بعدش فکر کردم اگه شباهنگ کاندید بشه شانس خوبی برای پیروزی داره ها :دی