1108- پیام شما به فرهنگستان
نمیدونم تو این مدت چهقدر تونستم با فرهنگستان آشناتون کنم و چهقدر تو این کار موفق بودم. تا همین دو سال پیش خودم حتی نمیدونستم رئیس فرهنگستان کیه و اونجا دقیقاً دارن چی کار میکنن. الان دارم گزارش کارآموزیمو مینویسم. فکر میکنم علاوه بر انتقادات، پیشنهادها، دیدهها، شنیدهها و آموختههای خودم که تو این گزارش باید بیاد، لازمه نظر مردم هم منعکس بشه. بنابراین برای تکمیل گزارش نهایی یک بار دیگه سراغ کامنتهای پستِ «فرهنگستان زبان هیولای درون» هولدن، «شوکول داغ» مترسک و «پروندۀ قتل اوکی» جولیک رفتم. حتی این پستو نوشتم که اگه وصیتی چیزی دارید برسونم به گوششون. پیش اومده که دوستام به شوخی یا حتی جدی بهم گفتن به فرهنگستان بگو این واژه رو تصویب کنه و چرا فرهنگستان اینو اینجوری گفته و اونجوری نگفته. که خب من همۀ پیامها رو به گوششون رسوندم. اصن رسالت من همینه :دی
کامنتهای جولیک برای پست قبل رو دوست داشتم. کامنتی که فکر پشتشه، به حاشیه نرفته و به نظر من نمونۀ خوب، حتی اعلا و یه جورایی میشه گفت پروتوتایپ کامنت استاندارد هست.
مرحوم مغفور جنتمکان، محمد علی فروغی، رئیس سابق فرهنگستان مقالهای داره به اسم پیام من به فرهنگستان. عنوان پست تلمیحی است به مقالۀ ایشون.
دوستانی که جزوهام رو خواسته بودن، جزوه رو براتون آپلود کردم. ولی چون این کلاس بیشتر عملی بود تا نظری، 18 صفحه ببشتر نیست.