80- سلام بر ماهی که فهمیدیم در آن از خدا چه بخواهیم*
این 5 سال, روزای تولدم خونه نبودم
تولد مامان و بابا و امید, شبای یلدا که تولد پریسا بود, عاشورا تاسوعا موقع هم زدن شله زرد و آش خونه پریسا اینا, عروسی چهار نفر دیگه هم نبودم, عروسی که هیچ, تو عزاشونم نبودم و حالا ماه رمضون داره شروع میشه و خونه نیستم
طبق روال پارسال, بازم موقع سحری پست میذارم چون اگه همچین قراری با خودم نذارم بیدار نمیشم و بی سحری روزه میگیرم!
یکی از قشنگ ترین خاطرات تیر ماه پارسال که هم روزه میگرفتم و هم میرفتم کارآموزی, اون شبی بود که بابا داشت بیدارم میکرد برای سحری و هر چی تلاش میکرد من بیدار نمیشدم! از اونجایی که شام نمیخورم و درست و حسابی افطاری هم نمیخورم خلاصه به تلاشش ادامه داد تا منو بیدار کنه ولی خب از اونجایی که خیلی خسته بودم ترجیح میدادم بخوابم و بدون سحری روزه بگیرم!
آقا سرتونو درد نیارم, یهو بابا گفت نسرین پاشو دوستات اومدن دم در منتظرتن!
منم تا اینو شنیدم عین چی! از خواب پریدم که دوستام؟ چی؟ کجا؟ چه جوری؟
بعد بابا گفت پاشو پست امروزو بذار 10 نفر آنلاینن که پست امروزو بخونن
دم در وبلاگت منتظرتن
پیشنهاد میکنم اونایی که تازه با وبلاگم آشنا شدن پستای اواسط تیر ماه پارسالو مرور کنن, مخصوصاً کامنتاشو, مخصوصاً کامنتای اولشو (هر چند فعلاً بلاگفا اجازه دسترسی به کامنتارو نمیده)
یکی دیگه از قشنگ ترین خاطرات, اون موقع هایی بود که مشغول نوشتن پست و چت کردن با سهیلا بودم و سحری نمیخوردم و مامان لپتاپمو میاورد میذاشت کنار بشقابم و میگفت حالا هم تق تق تایپ کن هم غذاتو بخور! یا وقتی میرفتیم افطاری خونه فک و فامیل, صابخونه میگفت تو اسباببازیتو نیاوردی؟ (منظورشون لپتاپم بود)
یه موقع هایی هم انقدر خسته بودم که سرمو میذاشتم کنار بشقابو میخوابیدم و عکسایی که امید تو همون حالت ازم میگرفت که خب به خاطر رعایت موازین شرعی نمیتونم عکسارو نشونتون بدم!
میگن ماه رمضونا, درای جهنم بسته میشه
حالا این در به معنی اون در نیستا, ولی خب به هر حال حدیثه دیگه! بدونید بهتره!
نیست که من شیخم! الان دارم شمارو به راه راست, منحرف میکنم
+ ایسلند, شمالی ترین نقطه ی جهان اذان مغرب00:53 اذان صبح01:32
یعنی کسانی که روزه میگیرن فقط ٣٩دقیقه از ٢۴ساعتو میتونن بخورن
١۵٠٠ نفر هم مسلمون داره
حالا برید خدا رو شکر کنین هى نگین روزها بلنده!!!
این کشورا, مثل ایسلند و خیلی کشورای شمال اروپا,
بر اساس اذان خودشون روزه نمیگیرن, مراجع این جوری فتوا دادن
که بر اساس اذان نزدیک ترین کشور مسلمان تایمشون رو تنظیم کنن :)
من خودم مدرک اجتهاد دارم!
+ مطهره (همدانشگاهیم) رو به وبلاگم معتاد کردم هیچ,
خواهرش باران رو معتاد کردم هیچ,
ولی دیگه نسیم خواهر شوهرش چرا؟!!
اون بیچاره چه گناهی کرده بود آخه؟! ای بابا!!! نچ نچ نچ نچ
+ عنوان پست, بخشی از صحیفه سجادیه!
نیست که من شیخم, صحیفه سجادیه هم بلدم!
ولی خدایی هنوز فرق اذان و اقامه رو نفهمیدم
بعداً نوشت: مطلع شدم یه عده موقع خوندن پست, اول میان تگ شده های اون پست رو چک میکنن ببینن در مورد کیا نوشتم و کیا تو اون پست نقش داشتن, بعد میخونن پُستو, برای همین کد قالب رو تغییر دادم و لیست تگ شده هارو قبل از متن آوردم!
مشکلات خود را با ما در میان بگذارید تا حل نماییم!
با تشکر!
مرکز مدیریت روابط عمومی وبلاگ خاطرات تورنادو