پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

268- یه پست نصفه نیمه‌ی بی فرجام

چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ق.ظ
دیروز فهمیدم علم به یه موضوعی دو نوعه؛ یا شما می‌دونی مثلاً لاپلاس چیه, قوانین کریشهف چیه 
یا می‌دونی کجا در مورد اینا نوشته؛ 
ینی جاشو بلدی
ینی حتی اگه ندونی فِت چیه, حداقل می‌دونی تو فلان کتاب و فلان حوزه, در موردش بحث شده

8 ماه پیش، اون یکی دو هفته‌ای که برای کنکور زبان‌شناسی وقت گذاشتم، ده دوازده جلد کتاب خوندم
درسته یادم رفته و شاید نتونم بیماری‌های زبان و واکه‌ها و خانواده‌ها و گونه‌های زبانی و آواهارو توضیح بدم, 
ولی می‌دونم کجاها دنبالشون بگردم (علم نوع دوم)

این هفته, ینی هفته اول, کلاسا برام مفید نبودن؛ یه جوریایی نتونستم اون چیزی که هستم رو نشون بدم
وقتی استادا یه چیزی می‌پرسیدن اعتماد به نفس کافی برای جواب دادن نداشتم
جالبه بقیه هم بلد نبودن یا شاید اونا هم اعتماد به نفسشون مثل من پایین بود
شاید بهتر بود خلاصه‌های کنکورمو قبل کلاس مرور می‌کردم؛ 
نمی‌دونم
حتی نتونستم درست و حسابی جزوه بنویسم و نت هم برنداشتم
ینی الان دقیقاً نمی‌دونم تکالیف هفته‌ی بعد و فرمتشون چیه
به امید اینکه از بچه‌ها جزوه می‌گیرم هیچی ننوشتم
ولی خب هیشکی جزوه‌ی درست و درمونی ننوشته و 
با خودم می‌گفتم کاش حداقل صدای استادارو ضبط می‌کردم

دیروز بعد کلاس, یکی از دخترا گفت هفته بعد عروسیمه و نمیام و ام‌پی‌تریشو داد به من و 
گفت تا حالا همه‌ی جلسه‌هارو ضبط کردم و اگه میشه هفته‌ی بعدم تو برام ضبط کن
ذوق و خوشحالی اون لحظه‌مو نمی‌تونم توصیف کنم!!!
ازش اجازه گرفتم فایل‌های قبلی‌شو بریزم رو لپ‌تاپم که آخر هفته گوش بدم و جزوه بنویسم
این جزوه‌هارو برای یه کار دیگه هم لازم دارم که بماند...

ولی کابل و شارژر mp3 شو نیاورده بود و فکر کردم کابل گوشیم بهش بخوره که نخورد
کابل این اندرویدا با اپلا فرق داره و گوشی من اندروید بود
یه گوشی دیگه هم داشتم که نه اپل بود نه اندروید, برای تلویزیونش خریده بودم که کابل اون می‌خورد
ولی خونه جا گذاشته بودمش
کابل تب‌لتم می‌خورد که اونم خونه بود و 
امشب مجبور شدم درِ تک تک واحدارو بزنم و دنبال کابل بگردم
اممممم... یه چیز دیگه می‌خواستم بگم؛ نمی‌دونم چرا انقدر حاشیه رفتم...
بی خیال؛ فکر کنم ذهنم خیلی خسته است

برای اوّلین بار می‌خوام یه پستو نصفه نیمه رها کنم...
۹۴/۰۷/۰۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

فرزانه هم‌کلاسی ارشد

نظرات (۲)

حتماً حالت بد بوده نتونستی جواب بدی! 
ولی اعتماد به نفس درست میشه...! آسونه...
جواب اینو که کابل گیرت اومد یا نه رو هم بی فرجام گزاشتی! 
پاسخ:
:| بمونه برای بعد
سلام مهندس
+
کلا پست نصفه خوبه
پاسخ:
سلام :)
نه... خوب نیست