۱۸۵۵- تبلیغ دیدهها و شنیدهها
توجه: اکثر اینا رو دوستام معرفی کردن یا فرستادن، ولی من یادم نمیاد معرف هر کدومشون کی بوده. هر کدومو خواستید ببینید، اسمشو گوگل کنید و دانلود کنید. اگر پیدا نکردید بگید من لینک بدم.
توصیه: قبل از دیدن فیلمها، خلاصهشو نخونید. قشنگیش به اون شوک و غافلگیری آخرشه و منم سعی میکنم طوری معرفی کنم که قصه لو نره.
هشدار: یه تعداد از فیلمای غیرایرانی که تو این پست اسمشونو میارم از اینایی هستن که صحنۀ خشن یا منکراتی دارن و نمیشه با خانواده یا بچهها دید. ولی نسخۀ سانسورشدهشون هم موجوده تو گوگل.
زندانیان. امریکایی. محصول ۲۰۱۳. موضوعش ناپدید شدن دوتا بچه و تلاش برای پیدا کردنشون بود. من نسخۀ فارسی و سانسورشدهشو دیدم و دوست داشتم. توصیه میکنم بچهها نبینن؛ چندتا سکانس خشن داشت.
نجات در کرنتن. نمیدونم برای کدوم کشور و چه سالیه. موضوعش پزشکی و نجاتِ جون یه بچه بود. من نسخۀ فارسی و سانسورشدهشو دیدم و دوست داشتم.
هابیت ۱ و ۲ و ۳. طولانی بودن، ولی دوست داشتم. بعضی از دیالوگهاش جالب بودن برام. مثلاً یه جایی (ساعت ۲:۲۴) اومده بودن ماهیگیرو بگیرن. اسمش براگا بود. گفتن براگا، تو بازداشتی. گفت به چه جرمی؟ گفتن هر جرمی که ارباب بگه.
تروی. امریکایی. محصول ۲۰۰۴. بد نبود. قبلاً ژانر حماسی رو بیشتر دوست داشتم. حالا ولی درک نمیکردم چرا شخصیتها افتادن به جون هم و همدیگه رو میکشن.
درخشش ابدی یک ذهن پاک. امریکایی. محصول ۲۰۰۴. موضوعش پاک کردن خاطراته. دوست داشتم.
ذهن زیبا. امریکایی. محصول ۲۰۰۱. عالی بود. هر توضیحی بدم داستان لو میره. دوست داشتم.
زندگی زیباست. ایتالیایی. محصول ۱۹۹۷. عالی بود. یه پدر و پسر یهودی رو برده بودن اردوگاه کار اجباری و پدره سعی میکرد اون لحظات سخت رو برای پسرش شیرین کنه.
زندگی شگفتانگیز. امریکایی. محصول ۱۹۴۶. عالی بود. یه نفر میخواست خودکشی کنه و یکی بهش نشون داد اگه نباشه دنیا چه شکلی میشه.
نیمه شب در پاریس. امریکایی اسپانیایی. محصول ۲۰۱۱. کمدی بود و موضوعش نویسندگی. دوست داشتم.
نیمۀ ماه مارس. امریکایی. محصول ۲۰۱۱. زیاد خوشم نیومد. به انتخابات مربوط بود.
سینما پارادیزو. ایتالیایی. محصول ۱۹۸۸. بد نبود. تو یه سکانس از فیلم دو نفر رفتن سرویس بهداشتی باهم صحبت کنن. یکی از دستشوییا فرنگی بود، کناریش از این ایرانیا بود. فکر نمیکردم تو ایتالیا از این دستشوییا پیدا بشه :))
جنگ سرد. لهستانی. محصول ۲۰۱۸. خوشم نیومد. داستانشو نفهمیدم. به آواز و موسیقی ارتباط داشت و دوست نداشتم.
ستارهای متولد شده است. امریکایی. محصول ۲۰۱۸. خوشم نیومد. موضوعش مشهور شدن یه خوانندۀ معمولی بود.
کازابلانکا. امریکایی. محصول ۱۹۴۲. خوشم نیومد. نفهمیدم منظور فیلمو. به جنگ جهانی و عشق و اینا پرداخته بود.
وداع. امریکایی. محصول ۲۰۱۹. راجع به یه خانوادۀ چینی بود که بچهها و نوهها مهاجرت کرده بودن امریکا و مادربزرگشون مریض بود و برگشته بودن چین ببیننش قبل از مرگ. خوشم نیومد.
انیمیشن موانا. امریکایی. محصول ۲۰۱۶. خوب بود.
لامینور. ایرانی. محصول ۱۳۹۸. فقط میتونم بگم از داریوش مهرجویی و اون بازیگرها انتظار فیلم به این مزخرفی و سبُکی و سخیفی نداشتم. ینی هر چی از مصنوعی و شعاری و مسخره بودن دیالوگاش بگم کم گفتم. نبینید.
شنای پروانه. ایرانی. محصول ۱۳۹۸. دردناک بود و عالی. از پنج، پنج میدم. ببینید.
مرگ یزدگرد. نمایشنامۀ بهرام بیضایی. محصول ۱۳۵۸. اولین نکتهای که توجهم رو جلب کرد حجاب نداشتن بازیگراش بود. موضوعش جالب نبود برام. نمیدونم کی معرفی کرده بود که ببینم و چرا باید میدیدم.
مستند مهرههای وارونه. راجع به تشیع انگلیسی و فیلمهای اسلامی که انگلیسیها ساختن تا بین شیعه و سنی تفرقه بندازن و چهرۀ اسلام، بهویژه شیعه رو بد نشون بدن بود. محتواش برای من تازگی داشت و مفید بود.
مستند مادرم بلوط. به کارگردانی محمود رحمانی. اینو سالها پیش یکی از خوانندگان وبلاگم که الان اسمش خاطرم نیست فرستاده بود. موضوعش محیطزیست و سدسازیه. محتواش برای من تازگی داشت و مفید بود. به گویش محلی بود و زیرنویس داشت.
برنامهٔ مجازیست. قسمت ۱۲ از فصل دوم. مهمان برنامه منصوره مصطفیزاده بود. موضوع برنامه به ماهایی که تو فضای مجازی هستیم و بلاگریم و تولید محتوا! میکنیم مربوط بود.
مستند ادواردو آنیلی. در مورد یه آقای ایتالیایی مسلمان که مرگش مشکوک بود.
مستند اهرام مصر. راجع به نحوۀ ساختن اهرام مصر بود.
مستند بار دیگر مردی که دوست میداشتیم. در مورد نادر ابراهیمی بود و مطالبش برای من تازگی داشت و مفید بود.
محرمانه خانوادگی با موضوع ازدواج دانشجویی. طنز و کاریکاتورهاشو دوست داشتم.
پادکست روانآزار درون
پادکست تصمیمات سال جدید. محمدرضا شعبانعلی. تهران پادکست.
یه سری سخنرانی هم داشتم با موضوع ازدواج موفق و بایدها و نبایدهای زندگی مشترک. یادم نیست کی معرفشون کرده بود و از کجا دانلودشون کرده بودم ولی یکیشون مربوط به شریف بود و حدس میزنم از کانال دانشگاه برداشته باشم. طرف داشت تو یکی از سالنهای شریف برای شریفیا صحبت میکرد. اسم فایلا رو فرهنگ ذخیره کرده بودم. موقع گوش کردن حس کردم دوتا آدم متفاوت دارن سخنرانی میکنن. هر دو داشتن در مورد زندگی مشترک حرف میزدن و اسمشون فرهنگ بود ولی گفتمان متفاوتی داشتن. جزئیات فایلا رو گوگل کردم و متوجه شدم سخنران یه سریاشون فرهنگ هلاکویی و یه سریاشون شاهین فرهنگه. اعتراف میکنم تا حالا فکر میکردم اینا یه نفرن و همۀ فایلا رو فرهنگ ذخیره کرده بودم. توصیه میکنم؟ نمیدونم. من خودم خیلی اهل مشاوره و اینجور سخنرانیا نیستم ولی کمابیش موافق بودم با حرفاشون. برای اینکه تو زندگیتون پیادهشون کنید بهنظرم باید خیلی قوی باشید که بتونید در برابر تفکرات اشتباه اطرافیانتون مقاومت کنید و این کارها رو انجام بدید یا ندید.
هفت قسمت سخنرانی انگیزشی با عنوان دهِ نمک از محمود معظمی در مورد موفقیت. اهل اینجور سخنرانیا نیستم و بازم یادم نیست کی فرستاده بود برام.
یه سری سخنرانی مذهبی هم بود از آقای پناهیان و قرائتی که موقعیت مکانیشون مسجد دانشگاه و مخاطبشون دانشجوها بودن. نکتۀ جالب توجه زیاد داشت و فرصت نکردم یادداشت کنم. ولی سه موردش یادم موند. یه نکته راجع به لباس کار گفتن که گویا حدیث و روایت داریم که تنگ باشه و دستوپاگیر نباشه. مثال هم زد که با عبا و قبا نمیشه کار فنی کرد. ذهنم رفت سمت کارگاه عمومی ترم اول کارشناسی که بعضیا چادرشونو درنمیآوردن موقع کار با اره و جوش و اینا. یه چیزی هم راجع به روزه گفت که جالب بود. اینکه حتی ماه رمضون هم دارالضیافۀ اگر اشتباه نکنم امام حسن برپا بود برای مسافرها و اونایی که نمیتونستن روزه بگیرن. اونجا غذا میدادن بهشون. یاد بسته شدن رستورانا موقع ماه رمضون افتادم. یه جمله هم گفتن که خوشم اومد. اینکه حدیث داریم کارتو درست و به بهترین شکل ممکنش انجام بده. حتی قبر هم میخوای بکَنی درست بکَن. قبر چیزیه که وقتی کندی چند دقیقهٔ دیگه پر میشه. منظورش این بود که حتی این کار رو هم درست انجام بده و نگو اینکه قراره پر بشه پس کیفیت کارم مهم نیست.
فیلم علفزار (ایرانی، ۱۴۰۰) رو هم دیدم.
قسمت ۶ از فصل ۲ مجازیست رو هم پیشنهاد میکنم؛ میهمان حسن صنوبری هست.
https://www.aparat.com/v/ahVqr
این هم آدرس وبلاگ میهمان در بیان:
https://fihmafih.blog.ir/